کشی، محمد بن عمر
ابوعمرو، محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشى (متوفای 350ق)، از بزرگان و علماى شیعه در قرن سوم و چهارم هجرى است، اما تاریخ دقیقى از ولادت او در دست نداریم. انتساب کشى نیز به منطقه «کش» از نواحى سمرقند (در آسیاى میانه) است.
نام | کشی، محمد بن عمر |
---|---|
نامهای دیگر | کشی، ابوعمرو محمد بن عمر
محمد الکشی |
نام پدر | عمر |
متولد | |
محل تولد | منتسب به منطقه «کش» از نواحى سمرقند (در آسیاى میانه) |
رحلت | 350 ق |
اساتید | محمد بن مسعود عیاشى |
برخی آثار | اختیار معرفة الرجال (تحقیق رجایی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE00277AUTHORCODE |
شخصیت
مهمترین نکتهاى که در زندگینامه هر یک از علماى دین قابل توجه است شخصیت علمى و اجتماعى و دینى اوست.
«کشى» یکى از معروفترین چهرههاى شیعه در قرن چهارم هجرى بوده است. او از دوستان و یاران صمیمى «ثقةالاسلام کلینى»، مؤلف کتاب گرانقدر «کافى» است.
ثقةالاسلام کلینى و کشى در بسیارى از اساتید و مشایخ و شاگردان با یکدیگر مشترکند و این نشانگر نهایت صمیمیت و ارتباط نزدیک بین آن دو است.
عصر زندگى
دوران زندگى کشى مصادف بوده با غیبت صغراى امام عصر عجلاللهتعالىفرجهالشریف و او که مانند شیخ کلینى در بغداد مىزیسته یقینا با نواب خاص امام زمان عجلاللهتعالىفرجهالشریف ارتباط و معاشرت داشته و از محضر آنان استفاده مىکرده است.
با توجه به اینکه آن دوران آغاز غیبت امام زمان عجلاللهتعالىفرجهالشریف بوده و نیاز فراوانى به پاک و منقّح نمودن روایات دین از مجعولات و افراد ضعیف در اسناد روایات حس مىشده ابوعمرو کشى مهمترین و اولین حرکت خویش را تهیه کتابى رجالى قرار داد که علماى دین بتوانند با استفاده از نور و هدایت آن روایات صحیح را از ضعیف تشخیص داده و تصویرى صحیح و زیبا از دین در اختیار تودۀ مردم و آیندگان قرار دهند.
از جزئیات زندگى ابوعمرو و سفرهاى او اطلاع چندانى موجود نیست ولى هم عصر و همراه بودن با شیخ بزرگوار، کلینى بسیارى از نکات را براى انسان محقق روشن مىسازد، چرا که دو هم شاگردى و دو یار صمیمى معمولا در مراحل مختلف زندگى و کمالات روحى با یکدیگر حرکت مىنمایند.
وثاقت
براى وثاقت و اعتبار کشى همین نکته بس است که کتاب او را کسى مانند شیخ الطائفه، شیخ طوسى روایت نموده و براى شاگردان خویش املاء کرده است.
همچنین در فهرست شیخ و دیگر منابع، بجز تعریف و تمجید چیزى درباره او نمىبینیم. شیخ در فهرست مىگوید: «ثقة بصیر بالأخبار و بالرجال، حسن الاعتقاد».
یکى دیگر از دلایل وثاقت او، روایت هارون بن موسى تلعکبرى و روایت جعفر بن محمد قولویه، صاحب «کامل الزیارة» از اوست.
روایت از ضعفاء
یک نکتۀ مبهم در زندگى کشى آن است که نجاشى در فهرست خویش در شرح حال کشى گفته:
«کان ثقةً عیناً و روى عن الضعفاء کثیرا...»، در حالى که نقل از ضعفا قدح و منقصتى براى بزرگان متقدمین محسوب مىگشته است.
جواب از این کلام آن است که:
اولا خود نجاشى تصریح کرده که «کان ثقة عینا» و ثانیا ممکن است کسانى که مشایخ کشى بودهاند، در نظر نجاشى ضعیف یا مطعون بودهاند، اما بنا بر نظر کشى آن افراد هیچ مشکلى نداشتهاند یا مبناى کشى و نجاشى در ضعف و وثاقت افراد متفاوت بوده است.
اساتید
ابوعمرو کشى از بیش از 50 نفر روایت نقل کرده و یکى از کسانى است که به کثرت مشایخ معروف است.
از جمله مشایخ کشى عبارتند از:
- محمد بن مسعود عیاشى، صاحب تفسیر گرانقدر عیاشى
- ابوالقاسم، نصر بن صباح بلخى
- ابراهیم بن عیاش قمى
- حسین بن بندار قمى
- احمد بن على قمى
- احمد بن یعقوب، ابوعلى بیهقى
- محمد بن احمد بن شاذان
- محمد بن قولویه قمى، پدر ابن قولویه صاحب «کامل الزیارة»
شاگردان
از مهمترین و بزرگترین شاگردان کشى مىتوان به افرادى مانند:
- جعفر بن محمد بن قولویه قمى، مؤلف کتاب ارزشمند «کامل الزیارة»
- هارون بن موسى تلعکبرى، متوفاى 385 هجرى
- ابواحمد، عیسى بن حیان نخعى
- حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندى اشاره نمود.
وفات
متأسفانه تاریخ وفات کشى نیز مانند ولادت او مجهول است، اما بنا بر بعضى نقلها ابوعمرو کشى در حدود نیمۀ قرن چهارم - حدود 350 هجرى - وفات یافته است.
آثار
تنها کتابى که از ابوعمرو کشى، آن بزرگ مرد دوران غیبت صغرى، به دست ما رسیده کتاب «معرفة الناقلین عن الأئمة الصادقین علیهمالسلام» است.
البته چنان که در توضیحات کتاب «رجال کشى» آمده، اصل کتاب کشى موجود نیست و حتى در قرون ششم و هفتم هجرى نیز نسخهاى از آن یافت نمىشده است.
آنچه اکنون به عنوان رجال کشى چاپ شده و در دسترس است کتاب «اختیار معرفة الرجال» است. «اختیار» منتخب و مهذب کتاب کشى است که توسط شیخ الطائفة، ابوجعفر طوسى در قرن پنجم، سال 456 هجرى، براى یکى از شاگردانش املاء شده است.
علامه آقا بزرگ تهرانى در «الذریعة» کتاب «فهرست الکشی» را نیز از تألیفات او دانسته است. دلیل ایشان نیز عبارتى است در رجال کشى که در ذیل مطلبى گفته است: «ذکرناها نحن فی کتاب الفهرست».
اما با توجه به اینکه اولا در جایى دیگر چنین کتابى براى کشى ذکر نشده و ثانیا این عبارت در «اختیار معرفة الرجال» - منتخب شیخ طوسى از کتاب کشى - آمده و شیخ طوسى کتابى با نام «الفهرست» دارد؛ چنین به نظر مىرسد مقصود از عبارت فوق، کتاب فهرست شیخ طوسى باشد و کشى کتابى با نام الفهرست نداشته باشد.