تاریخ جنگهای صلیبی
تاریخ جنگهای صلیبی اثر استیون رانسیمان، کتابی است که در آن، به علت و انگیزههای جنگهای صلیبی و شرح وقایع کامل آنها از اواخر قرن یازدهم تا پایان آن در قرن سیزدهم میلادی و معرفی دولتهای صلیبی و مسلمانان در اراضی مقدس پرداخته شده است. اصل کتاب به زبان لاتین نوشته شده و توسط منوچهر کاشف، به فارسی ترجمه شده است.
تاریخ جنگهای صلیبی | |
---|---|
پدیدآوران | کاشف، منوچهر (مترجم) رانسیمن، استیون (نویسنده) |
ناشر | شرکت انتشارات علمي و فرهنگي |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1386ش. |
چاپ | چاپ اول |
شابک | 978-964-445-319-9 |
موضوع | جنگهاي صليبي
جنگهاي صليبي - اول، 1096 - 1099م. جنگهاي صليبي - دوم، 1147 - 1149م. جنگهاي صليبي - قرنهاي 13، 14و 15م. |
زبان | فارسي |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | /ر2ت2 / 157 D |
اهمیت کتاب
مجموعه حاضر، یکی از بزرگترین کتابهای تاریخی است. این کتاب با دایره اطلاعات کافی، انگیزهها و دلایل جنگهای صلیبی اعم از مذهبی و غیرمذهبی و عوامل درگیر در آن را با جزئیات ارائه میدهد[۱].
ساختار
کتاب با مقدمه ناشر، آغاز و مطالب، در سه جلد تنظیم شده و در ابتدای هر جلد، مقدمهای از مؤلف در تشریح مطالب آن جلد، آمده است. اثر حاضر سعی دارد که تاریخ مفصل این جنبش را که به «نهضت صلیب» معروف شده است، در پیش روی خوانندگان گذارد و در ضمن مجلات سه گانه خود، شرح این نهضت را طی قرون یازدهم تا چهاردهم هجری به تصویر کشد. نویسنده در فصول مختلف بر آن است تا احوال دولتهایی را که در سرزمین قدس و نیز ممالک همجوار آن به وجود آمدند، شرح دهد و در ادامه به احوال اورشلیم و روابط او با مردم خاور نزدیک نگاهی دارد و پس از آن تاریخی از دولت پادشاهی عکا و آخرین مجاهدان آن را به رشته تحریر درآورده است[۲].
گزارش محتوا
جنگهای صلیبی زمانی در گرفت که نه در اسلام وحدت و یکپارچگی بود و نه در جهان مسیحی. در مدت این جنبش بسیاری از مسلمانان و مسیحیان کشته شدند و شمار بسیاری به اسارت درآمده و یا بیخانمان شدند. این جنگها سرانجام با پیروزی مسلمانان به پایان رسید، لیکن در پی این جنگها، دوران شوم هجوم و تسلط مغول بر بخشهایی از جهان اسلام فرا رسید[۳].
در مقدمه ناشر، به این نکته اشاره شده است که جنگهای صلیبی نقطه عطفی در زندگی اروپاییان و بهطور کلی در تاریخ تمدن بهشمار میآید. چرا که در طی آن، اروپاییان با تمدن درخشان اسلامی آشنا شدند و علاوه بر غنایم مادی، گنجینههای معنوی گرانقدری نیز از فرهنگ اسلامی بهدست آوردند. همچنین به دنبال وقوع این جنگها بود که بنادر مهم اروپایی دریای مدیترانه پر رونق شد و زمینه را برای پیدایش نهضت رنسانس فراهم آورد[۴].
بهانه جنگهای صلیبی، که تا دو قرن، در چند نوبت، دامنه یافت، اختلاف میان مسلمانان و مسیحیان بر سر تصرف اورشلیم (بیت المقدس) بود. دروازههای بیت المقدس که در قرن اول هجری به تصرف مسلمانان درآمد، تا اویل قرن پنجم هجری، روی مسیحیان باز بود. در این میان مشکلاتی برای زایران مسیحی پدید آمد و سرانجام، سلاجقه پس از استیلا بر اورشلیم راه زیارت را بر مسیحیان بستند. هرچند جنگهای صلیبی صبغه دینی داشت، انگیزههای دنیوی قوی نیز در کار بود: آوازه شهرهای پر نعمت مشرق زمین شوالیههای اروپایی را که خواهان قدرت بودند وسوسه میکرد؛ و در عین حال فرصتی برای رعایای ستمدیده پیش آمد که برای نجات خود از یوغ ظلم وبندگی با ستمگران همدست شوند و به مشرق و ثروتهای آن طمع بندند[۵].
جلد اول کتاب، کاملاً با جنگ صلیبی اولیه و پایه و اساس پادشاهی اورشلیم سروکار دارد. رانسیمن در مقدمه جلد نخست، به این نکته اشاره دارد که با هر دیدهای به حوادث مربوط به این جنگ نگریسته شود، چه به عنوان عظیمترین و دلکشترین حوادث عالم مسیحی و چه به عنوان واپسین هجوم بیگانگان غیرمسیحی، در این نکته جای تردید نیست که وجود صلیبان در عرصه تاریخ، حقیقتی انکارناپذیر است. وی به این نکته تصریح دارد که پیش از طلوع این نهضت، مراکز تمدن در بیزنطه و سرزمینهای خلافت تازیان قرار داشت، درحالیکه پیش از غروب آن، اروپای باختری، مشعلدار تمدن شده بود[۶].
وی معتقد است که میان این نقل و انتقال بود که تاریخ جدید، زاده شد و لذا برای ره بردن به کنه این جنبش، نه تنها باید به شرایط آن ایام در اروپای باختری پی برد، بلکه باید احوال آن روزگاران خاور زمین و کرانههای اقیانوس اطلس تا مغلولستان را مدنظر آورد که چگونه این فرصت را در اختیار صلیبان نهاد و پیروزی و سرانجام، هزیمت ایشان را موجب گشت. به باور وی، بازگفتن داستان این جهاد، فقط از دیدگاه فرانکها یا تازیان و یا حتی عیسویان خاور که قربانیان عمده آن بودند، ما را از هدفی که داریم، دور خواهد کرد[۷].
رانیسمان در جلد دوم، کوشیده است تا به گفته خود: «داستان دولتهای فرنگی مشرق، از جلوس سلطان بالدوین تا باز پس گرفتن اورشلیم توسط صلاحالدین» را بازگو نماید. به اعتقاد وی، این داستانی است که پیش از این، نویسندگان اروپایی، بهویژه رهریشت، با آن دقت خاص آلمانی و رنه گروسه، با ظرافت و استادیی که ویژه فرانسویان است، آن را نقل کردهاند. در انگلیسی نیز یک تاریخ مجمل توسط و.ب. استیونسون نگاشته شده است. سخن رانسیمان نیز در زمینه گفتار ایشان است و از همان منابع عمده آنها، سود برده است؛ لکن این جسارت را به خرج داده و مطالب را چنان تعبیر کرده است که گاهگاه با عقیده پیشینان وی، موافق نیست. وی معتقد است که حکایت این داستان، همواره ساده نیست و بهویژه به کنه سیاست اسلام در اوایل قرن دوازدهم میلادی، به آسانی نمیتوان ره جست؛ اما بر این باور است که با همه اینها، برای دریافت استقرار دولتهای صلیبی و علل پیروزی دوباره اسلام، از شناخت آن هیچ چارهای نیست[۸].
وی معتقد است قرن دوازدهم، شاهد هیچکدام از آن مهاجرتهای قومی که مشخص کننده قرن یازدهم بود و در قرن سیزدهم نیز تکرار شد- تا داستان مجاهدان بعد و نیز انحطاط دولت صلیبی را پیچیدهتر گرداند- نبود. به باور وی، در حال حاضر میتوان همه توجه عمده را معطوف به خود دولت صلیبیان کرد و زمینه گستردهتر سیاست را در غرب اروپا، نبردهای مذهبی اسپانیا و سیسیل و گرفتاریهای دولت بیزنطه و دستگاه خلافت شرقی را همواره پیش نظر داشت. وی تأکید دارد که خطابههای سن برنارد، ورود ناوگان انگلیسی در لیسبون، دسیسهگری درباریان در قسطنطنیه و بغداد، همه از عوامل سازنده این داستان است[۹].
مدار اصلی در این کتاب، جنگ است و در پرداختن به نبردهای بسیار و ترکتازیها، مؤلف قدم جای پای وقایعنگاران پیش از خود نهاده که حرفه خویش را نیک میشناختند؛ چرا که در خاک صلیبیان، نطع حیات بود و رأی قضا در میدان نبرد، اغلب خود تعیین کننده سرنوشت این مملک میشد. با این همه، وی در این جلد، فصلی هم در باب تشکیل دولت فرنگان شرق آورده و در جلد بعد، از بهبود وضع اقتصادی و هنری آن، سخن به میان آورده است، زیرا بر این باور است که این دو جنبه از نهضت صلیبی، هر دو در قرن سیزدهم، به اوج اهمیت برآمدند[۱۰]. در جلد آخر، رانسیمان احیای پادشاهی فرانکی را از زمان جنگ صلیبی سوم تا فروپاشی آن بررسی میکند. در واقع این جلد، بازگوی تاریخ دولت صلیبیان و جهادهای صلیبی از تاریخ احیای دولت فرنگان در روزگار سومین لشکر صلیبی تا زمان انقراض آن، در یک قرن بعد است. به باور نویسنده، انحطاط دولت صلیبیان، علیرغم فاجعههای ناچیز، اما متقن خویش، گاهگاه، به پاس لشکرکشیهای عظیم صلیبی که بعد از سومین لشکر مجاهدان، همه یا به مصیبت انجامید یا آنکه از راه بگردید، متوقف شد. وی معتقد است در خاک اروپا، با آنکه معمول هر زمامداری بود که در مقام حرف، جنبش صلیب را خدمت کند، حتی تقوای جوشان سن لویی نتوانست راه را بر این انحطاط، فروگیرد؛ درصورتیکه خصومت روزافزون مسیحیان شرق و غرب، با مصیبتزاترین فاجعه قرون وسطی، یعنی انهدام تمدن بیزنطه، تحت لوای عیسی مسیح(ع)، به اوج خود رسید[۱۱].
رانیسمان معتقد است که در جهان اسلام نیز انگیزه مداوم جهاد، سرانجام بدانجا کشید که دودمان مهربان و فرهنگدوست ایوبی، جای خویش را به ممالیک سپرد که هم کافیتر بودند و هم، کممهرتر و در سرنوشت سلاطین ایشان بود که دولت فرنگان شام را از ریشه برآورند. سپس نوبت به مغول رسید که در آغاز، چنان نمود که به نجات مسیحیان برخاستهاند و حال آنکه به علت عدم شناسایی و استفاده درست از دوستان بالقوه خویش، نفوذ ایشان، جز ویرانی ارمغانی نداشت[۱۲].
وضعیت کتاب
در هر جلد، فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اعلام، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع و درج عبارت لاتین، برخی از مطالب متن شرح و توضیح شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- بینام، «کتاب تاریخ جنگهای صیلبی (3جلدی)»، برگرفته از سایت «ایران کتاب»، دریافت: شنبه 15 آبان 1400، به آدرس اینترنتی:
- بینام، «مجموعه کتابهای تاریخ جنگهای صلیبی- رانسیمان»، برگرفته از سایت «کتابانه»، دریافت: شنبه 15 آبان 1400، به آدرس اینترنتی: