المصباح المضيء في خلافة المستضيء

المصباح المضيء في خلافة المستضيء، تألیف ابوالفرج عبدالرحمن علی جوزی بغدادی، مشهور به ابن جوزی (متوفی 597ق)، به انگیزه تشویق مستضیء به رعایت فضائل و مکارم اخلاقی است. کتاب با تحقیق ناجیه عبدالله ابراهیم منتشر شده است.

‏المصباح المضيء في خلافة المستضيء
المصباح المضيء في خلافة المستضيء
پدیدآورانابن جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) ابراهیم، ناجيه عبدالله (محقق)
عنوان‌های دیگرالمصباح المضيء في خلافة المستضيء
ناشرشرکة المطبوعات للتوزيع و النشر
مکان نشرلبنان - بيروت
سال نشرمجلد1: 2000م,
موضوعاسلام - تاريخ - 132 - 656ق.

خلافت - تاريخ

عباسيان - تاريخ

عباسيان - سرگذشت نامه
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‏DS‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏م‎‏6‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب، مشتمل بر دو بخش است:

  1. مقدمه مختصری از محقق کتاب، مقدمه ناجی معروف در اهمیت وعظ سیاسی، مقدمه تحقیقی پنجاه صفحه‌ای در دو بخش تحقیقی درباره مؤلف و کتاب.
  2. متن اثر، مشتمل بر مقدمه نویسنده و هفده باب.

گزارش محتوا

دوران زندگی ابن جوزی، مقارن با خلافت شش تن‎ از‎ خلفای بنی‎عباس بوده است. در این میان المستضی (575-566ق) - ‎که در زمان او ابن‎ جوزی‎ به اوج شهرت رسیده بود - ‎به‌عنوان بزرگ‎ترین واعظ حنبلیان شناخته می‌شود و خلیفه به‌شدت تحت تأثیر سخنرانی‌ها‎ و مواعظ‎ وی‎ بوده است. در زمان المستضی، حکومت فاطمیه‎ مصر سقوط‎ می‌کند. ابن جوزی در این‌باره کتابی با عنوان «النصر علی مصر» نوشت و در حضور خلیفه خواند، اما «المصباح المضيء في دولة المستضيء»، دقیقاً معلوم نیست که در این زمان، یا بعد از آن نگاشته است[۱]‎. تنها ناجیه عبدالله ابراهیم بر مبنای برخی احتمالات تألیف آن در ابتدای عهد مستضی را ترجیح داده است[۲]‎.

بزرگان‎ در ارزیابی آثار ابن جوزی، نظرات گوناگونی داده‌اند؛ برای مثال ابن تیمیه‎ در أجوبة المصرية، تصنیفات‎ او‎ را ستوده و می‌گوید: «او در حدیث، وعظ و مباحث مربوط به آن‌ها مصنفاتی دارد که کسی چون او تصنیف نکرده است»؛ اما در مقابل گفته‌اند: به علت نقل بسیار ابن جوزی از‎ ابوالوفاء، در کلام و حدیث وی نا‎هماهنگی و پریشانی راه یافته است. به‌هـرحال، تألیفات او از سیل خرده‌گیری‌ها و طعن‌های علما در امان نمانده است؛ ذهبی از قول موفق عبداللطیف می‌نویسد‎: «در‎ تصانیف او غلط‎های بسیاری دیده می‌شود». سپس به نشانه تأیید می‌افزاید: «سخنان بی‌اساس، در آثارش مشاهده می‌شود و آن‎قدر تألیف کرده که اگر عمری دوباره یابد نمی‌تواند آن‌ها را اصلاح‎ و بازنویسی‎ کند».

یکی از سبب‌های راه یافتن اشتباه در تصانیف ابن جوزی عدم بازبینی و اصلاح تصنیفات، بعد از اتمام آن‌ها است. ابن رجب در این‌باره می‌گوید: «ابن جوزی به‌محض آنکه کتابی را به پایان‎ می‌برد‎، بی‌آنکه به تنقیح آن بپردازد،‎ به‎ تألیف‎ دیگری می‌پرداخت و گاه در یک زمان به تألیف چندین کتاب مشغول بود». نقل فراوان ابن جوزی از افراد غیر خبره، عدم‎ مراجعه به کتب، تألیف در موضوعاتی که‎ در‎ آن‌ها توان علمی لازم را نداشته و تمایل او به تأویل در برخی مسائل، از دیگر عوامل راه یافتن‎ اشتباه‎ در‎ تألیفات وی بود. نظر ابن جوزی در مورد آثارش‎ شنیدنی است؛ او در این‌باره می‌گوید: «أنا مرتب و لست بمصنف»؛ یعنی: من گردآورنده‌ام، نه مصنف[۳]‎.

محقق اثر در مقدمه‌اش به مقطع زمانی نگارش اثر اشاره کرده، می‌نویسد: «بغداد پایتخت حکومت عباسیان در بیش از پنج قرن، شاهد حرکت فکری و نهضت فرهنگی وسیعی بود که با ظهور زبده‌ای از علما و اهتمام فراوان و تشویق‌های مستمری که خلافت عباسی و اتباع آن داشتند کتابخانه اسلامی را با آثار علمی و نوشته‌های ارزشمند غنی و پربار کردند. برخی از این نوشته‌ها برای تقرب به حکومت و اهدای به حاکمان نوشته شد. در این میان ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزی بغدادی صاحب تصانیف فراوان و نوشته‌های بزرگ و مشارکت گسترده در تمامی علوم و فنون است. کتاب «المصباح المضيء في خلافة المستضيء»، یکی از تألیفاتی است که برای خلیفه عباسی المستضيءبأمرالله (متوفی 575ق)، به هدف تذکر و وعظ و نصیحت به این اعتبار که شخص اول دولت عباسی بود، نوشته شد[۴]‎.

محتویات هر باب از کتاب غالباً ً با عنوان و جایگاهش هماهنگ است. همچنین محتوای فصول و موضوعات در یک باب نیز هماهنگ هستند. از جهت دیگر محتوای ابواب کتاب و فصول آن برخی بعضی را تقریباً از حیث معنی و هدف و غایت تکمیل می‌کنند؛ به‌ویژه اگر آن فصول در یک باب باشند. به همین جهت تشابه زیادی در عناوین ابواب کتاب و فصول وجود دارد. علاوه اینکه ترتیب زمانی در محتوای یک باب لحاظ شده، اما در ابواب کتاب این‌گونه نیست[۵]‎.

مفاد کتاب به‌صورت عمومی گزیده‌ای از قرآن کریم و سنت و مواعظ و خطب و شعر و قصص و اقوال و حکمت‎ها و نیز سیره و اخبار و تاریخ و شئون اجتماعی و اقتصادی و غیر آن از موضوعات پندآموزی است که برخی جدید و برخی از کتاب‌هایی انتخاب شده که اکثرشان از بین رفته‌اند[۶]‎.

نویسنده در ابتدای هر باب مقدمه‌ای نوشته که تمهیدی برای محتوای ذکرشده در آن باب است. نسبت به بیشتر فصول یک باب نیز همین‌گونه عمل کرده است، جز در دو باب چهارده و پانزده[۷]‎.

در فصلی از کتاب چنین می‌خوانیم: پس شایسته است که سلطان، دلی استوار و راست داشته باشد که هوا و هوس آن را کج و ناراست نکند و غضب، او را از مدار حق خارج نکند و باید حلم و فضلش بیش از عقاب و عدلش باشد و به ما این خبر رسیده است که یکی از انبیا ابلیس را ملاقات کرد و از او پرسید: به‌وسیله چه چیزی بر فرزند آدم غلبه میابی؟ گفت: او را به هنگام غضب و هوای نفس به بدی می‌اندازم[۸]‎.

از جمله ویژگی‌های کتاب که خواندن آن را لذت‌بخش می‌کند، ذکر حکایت‎ها و داستان‌های پندآموز، به‌ویژه در رابطه با اولیای دین است؛ به‌عنوان نمونه در بخشی از کتاب، حکایت خراشی است که پیامبر غیر عمد به اعرابی وارد کرده بود و از او خواست که قصاص کند. اعرابی در پاسخ گفت: تو را حلال کردم، پدر و مادرم به فدایت. من هرگز این کار را نخواهم کرد و اگر برای من دعا کنی بهتر است[۹]‎.

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب، اختلاف نسخ، منابع مطالب و معرفی برخی اعلام ذکر شده است.

پانویس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. دهقانی، مهدیه، «معرفی كتاب الموضوعات»، پایگاه مجلات تخصصی نور، حدیث و اندیشه، پاییز و زمستان 1382، شماره 7 و 8، ص149 تا 184.

وابسته‌ها