نظامالملک، حسن بن علی
ابوعلى حسن بن على ابن اسحاق طوسی (408-485ق)، معروف به خواجه نظامالملک، نویسنده، دانشمند، نیرومند ترین وزیر در دودمان سلجوقی
نام | نظام الملک، حسن بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | نظامالملک طوسی
خواجه نظامالملک Nizam al-Mulk |
نام پدر | علی ابن اسحاق |
متولد | جمعه ۲۱ ذیالقعده سال ۴۰۸ق |
محل تولد | نوقان طوس خراسان |
رحلت | 485ق |
اساتید | |
برخی آثار | سیر الملوک (سیاستنامه) |
کد مؤلف | AUTHORCODE03395AUTHORCODE |
ولادت
در روز جمعه ۲۱ ذیالقعده سال ۴۰۸ق در شهر نوقان طوس خراسان (بخشی از مشهد فعلی)، به دنیا آمد. وى که فرزند یکى از زمینداران و مأموران دریافت خراج دولتى به نام ابوالحسن على بود،
تحصیلات
چون حسن به سن تعلم رسید، مقدمات علوم را فراگرفت. در حدود بیست سالگی از تحصیل فقه و حدیث و سایر علوم شرعی و فنون ادبی فارغ شد،
در خلال این مدت برای ارتقاء سطح دانش خود به مرو سفر کرد و توفیق زیارت عارف بزرگ شیخ ابوسعید ابیالخیر در میمنه نیشابور نصیبش گردید همین جذبه عارفانه و تاثیر انفاس گرم وی بود که خواجه را از ارادتمندان صوفیه ساخت او درسن 21 سالگی قبل از اضمحلال سلسله غزنویان بدلیل وضعیت نامناسب مالی به غزنه رفت و به قصد یافتن شغل و مقام، نخست به دربار غزنویان و سپس به دربار سلاجقه رفت.
اولین پست دولتى وى، کتابت براى فرزند حاکم سلجوقى چغرى بیگ؛ یعنى آلب ارسلان بود. هنگامى که آلب ارسلان به پادشاهى رسید، به ابوعلى حسن لقب «نظامالملک» داد و او را به مقام وزارت برگزید. وزارت او پس از مرگ آلب ارسلان و در زمان پادشاهى فرزند ملکشاه ادامه یافت،
عقیده نظامالملک
خواجه نظامالملک عقیده داشت خداوند در هر عصر و زمانى، یکى را از میان مردم برمىگزیند یا بندهاى را یارى مىدهد تا دولتى پدید آورد و به او دانشى عطا مىکند تا بتواند بر مردم فرمان براند و به تأمین مصالح کشورش بپردازد، آرامش و امنیت را برقرار سازد و فساد و آشوب را از میان بردارد. وى براى انجام این کار بزرگ، به قدرتى نامحدود نیازمند است، همان گونه که قدرت خداوند نیز نامحدود است؛ بنابراین، حاکم را خدا برمىگزیند و مشروعیتش را از خداوند مىگیرد و صرفاً در مقابل او پاسخگوى اعمال خویش است.
مهمترین وجه تمایز خواجه نظامالملک از دیگر اندیشمندان معاصرش، همچون ماوردى و غزالى، آن است که خواجه در جنگ بین سلطنت و خلافت، کاملاً طرفدار سلطنت است، زیرا برخلاف آن دو که نگران کاهش قداست و مشروعیت خلافت بودند، او دلمشغولى افول و زوال امپراتورى سلجوقیان را داشت؛ بنابراین، وى براى حفظ کشور و ممانعت از هرج و مرج سیاسى، تقویت و افزایش اقتدار سلاطین سلجوقى را ضرورى مىدید؛ ازاینرو، به طرح نظریه الهى حکومت پرداخت و سلطنت را هدیه الهى و نه موهبت ناشى از خلیفه دانست؛ به بیان دیگر، او اعتقاد داشت مشروعیت سلطنت از خداوند است و نه از ناحیه خلیفه؛ بنابراین، از دیدگاه خواجه، پادشاه، برگزیده و نماینده خداست؛ ازاینرو، او فقط در مقابل خدا پاسخگو است. با این وصف، خواجه نه تنها مخالف سلطنت مطلق العنان بود، بلکه از پادشاه مىخواست که مطیع قوانین آسمانى باشد. همچنین از مردم مىخواست تحت هر شرایطى، از پادشاه اطاعت کنند.
وفات
اما سرانجام در رمضان ۴۸۵ق، هنگامی که با اردوی شاهی از اصفهان به بغداد میرفت، به نقلی در نزدیکی صحنه در کرمانشاه و به نقلی دیگر در نزدیکی نهاوند بهدست فردی که لباس صوفیان را پوشیده و از فداییان فرقه اسماعیلیه بود با ضرب کارد بر سینه و رگش زخمی شد و یک روز پس از آن درگذشت و در بنای دارالبطیخ در محله احمدآباد اصفهان و در کوچهای بهنام خواجه نظامالملک به خاک سپرده شد.
آرامگاه خواجه نظامالملک ابنایی کوچک و بی پیرایه آرامگاهی سلجوقی است و در آن حدوداً هشت قبر وجود دارد که به شاهزادگان و بزرگان سلجوقی نسبت داده میشوند.
آثار
مهمترین اثر خواجه، «سیاستنامه» یا «سیر الملوک» است که در آن به شیوه رایج سیاستنامهنویسى دیوانى، به بیان دیدگاههاى سیاسى خود پرداخته است.
همچنین وی در پردازش تقویم جلالی با دانشمندانی همچون خیام همکاری داشت، این تقویم در سال 451ق تکمیل شد.
همچنین دانشگاه نظامیه بغداد که امام محمد غزالی از آموزگاران آن بود به دستور او برپا شد. نظامیههای مشهور دیگر در اصفهان، نیشابور (نظامیه نیشابور)، بصره، موصل و هرات بودند.