ندوی، سید ابوالحسن
ابوالحسن ندوی (1913-1999م)، از علمای معاصر هندوستان و صاحب کتاب «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمين» میباشد که از محضر علمایی همچون مولانا احمدعلی الهوری بهره برده و تحت تأثیر اندیشههای محمد اقبال لاهوری و حسن البنا بود.
نام | ندوی، سید ابوالحسن |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | علامه عبدالحی بن فخرالدین |
متولد | ششم محرم سال 1332ق، برابر با 1913م |
محل تولد | لکهنوی هندوستان در ولایت اُتار پرادش شمالی |
رحلت | 1999م |
اساتید | |
برخی آثار | دحض مفتريات القاديانية في ضوء الكتاب و السنة |
کد مؤلف | AUTHORCODE44518AUTHORCODE |
زادروز، زادگاه، تبار
سید ابوالحسن علی ندوی، در روز ششم محرم سال 1332ق، برابر با 1913م، در دهکده تکیه کلان، واقع در هفتاد کیلومتری لکهنوی هندوستان در ولایت اُتار پرادش شمالی در خانوادهای مذهبی و دانشدوست و اهل مطالعه و تحقیق، دیده به جهان گشود[۱].
سید ابوالحسن منتسب به خاندان نبوت است و سلسله نسب وی به امام حسن بن علی(ع) میرسد. پدرش علامه عبدالحی بن فخرالدین از دانشمندان بلندپایه و اطبای حاذق و نویسندگان چیرهدست و صاحب کتاب «نزهة الخواطر» در هشت جلد و مادرش خیرالنساء از زنان نویسنده و صاحب کتاب «الدعاء و القدر» است[۲].
ندوی، تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش لکهنو آغاز نمود و تا سیزده سالگی، زبان عربی، انگلیسی و فارسی را بهخوبی آموخت. او در سال 1926م، در کنفرانس ندوة العلماء به زبان عربی سخنرانی کرد. وی پس از اتمام دوره متوسطه در سال 1927م، وارد دانشگاه لکهنو شد و سپس در سال 1930م، برای ادامه تحصیلات عالی عازم لاهور شد و از محضر مولانا احمدعلی الهوری بهره گرفت و گواهینامه عالی علمی دریافت نمود. او همچنین در دانشگاه دیوبند از محضر مولانا حسین احمد مدنی کسب فیض نمود[۳].
وی در سال 1934م، در 20 سالگی در دانشگاه ندوة العلماء لکهنو به تدریس پرداخت و در آنجا با رهبران و مصلحان عصر خود همچون مولانا محمد زکریا، محمد الیاس و انور شاه کشمیری آشنا شد و از محضر آنان کسب فیض نمود. در سال 1955م، از سوی دانشگاه دمشق برای همکاری و تدریس فراخوانده شد و بهعنوان استاد مهمان، این مسئولیت را پذیرفت. همچنین در سال 1962م، از سوی حاکم سعودی برای تدریس در دانشگاه اسلامی مدینه منوره دعوت شد، اما تدریس همیشگی و قبول کرسی رسمی را نپذیرفت؛ ولی در سال 1963م، بنا به دعوت دانشگاه اسلامی مدینه بهعنوان استاد مهمان، در آنجا مشغول تدریس گردید[۴].
وفات
ندوی، در 23 رمضان المبارک آخرین روز سال 1999م، قبل از نماز جمعه، دار فانی را وداع گفت. مهمترین شخصیتهایی که بر اندیشه و نگرش ندوی تأثیر گذاشتهاند، عبارتند از: محمد اقبال لاهوری، حسن البنا، سید قطب، امین الحسینی، محمد الیاس الکاندهلوی و ابوالعلا مودودی[۵].
شرایط سیاسی - اجتماعی
ندوی، شخصیتی مسلمان و دعوتگر بود و اهداف او جهانی و حرکت و فعالیتش نیز در سطح جهان مطرح گشت. وی عضو اکثر مجالس و مؤسسات دینی و تبلیغی مثل شورای هیئت مؤسسان «رابطة العالم الإسلامي» در مکه معظمه، شورای عالی مساجد در حجاز، مؤسسه علمی و تحقیقی تمدن اسلامی در اردن و مجمع علمی و آکادمی عربی در دمشق بود. وی همچنین به بسیاری از سرزمینهای اسلامی، از جمله ایران - در سال 1973م - سفر کرد و دیدگاههای خویش را مطرح ساخت[۶].
وی با نویسندگان بزرگی چون سید قطب، محمد غزالی، استاد البهی الخولی، استاد صالح العشماوی و دیگر رهبران اخوانالمسلمین ملاقات و صحبت کرد که این گفتگوها بعداً در رسالهای تحت عنوان «سخنی با اخوانالمسلمین» منتشر شد. وی را تلاش عدیدهای است در راستای دفاع از اسلام و قوانین آن که نمونهای از این تلاشها در ماجرای شکایت زنی به نام شهبانو به دادگاه هند دیده میشود که در این ماجرا ندوی به دفاع از قوانین شریعت اسلامی پرداخته است. او اظهار نظر رئیس دادگاه را رد کرده و خواستار بحث علمی و پژوهشی در این خصوص شده است[۷].
ندوی در عرصه سیاست و جایگاه آن در اسلام، دارای آثاری چون «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمين» میباشد که مشهورترین اثر اوست و با آن توانست عقیده استعلا و آرمانجویی را درمسلمانان برانگیزد[۸].
ازآنجاکه مطبوعات نقش مؤثری در بیداری ملتها دارند، ندوی از فعالیت در این زمینه نیز غافل نماند. وی نخستین فعالیت مطبوعاتی خود را در سال 1927م، در 13 سالگی از راه نوشتن مقاله در مجله اردوزبان «زمیندار» آغاز کرد و نخستین اثر او به زبان عربی، مقالهای بود که در سال 1346ق/1930م، توسط علامه رشیدرضا در مجله «المنار» مصر منتشر شد. در آن هنگام سن او از شانزده سال تجاوز نمیکرد. سپس هنگامی که در سال 1351ق، انتشار «مجلة الضياء»، ارگان دارالعلوم ندوة العلماء، آغاز گردید، استاد ندوی از مقالهنویسان بارز آن بود. وی در سال 1940م، مدیریت مجله «المسلمون» دمشق را پذیرفت و در سال 1995م، با همکاری مولانا محمد منظور نعمانی، هفتهنامه «ندای ملت» را پایهگذاری کرد[۹].
وی جهت احقاق حقوق مسلمین هند همواره با دولتمردان آن سامان، مکاتبات و ملاقاتهای متعدد داشته و به همین منظور دست به تشکیل سازمانها و جنبشهای ملی - اسلامی زد. استاد ندوی در سال 1945م، جنبش پیام انسانیت را بنیان نهاد و در سال 1927م، جهت حفظ اصالت و ویژگیهای مسلمین هند، با همکاری وی، انجمن حمایت از نظام خانواده در اسلام به ریاست مولانا قادری محمد طیب، مدیر دانشگاه دارالعلوم دیوبند تأسیس شد. پس از درگذشت ایشان در سال 1938م، استاد ندوی به ریاست انجمن مذکور برگزیده شد. همچنین ایشان بهمنظور به وجود آوردن اعتماد به نفس و پر کردن خلأ رهبری اخلاقی در جامعه هند، به سال 1964م، به تشکیل شورایی اسلامی تحت عنوان «مجلس الاستشاري الإسلامي» اقدام نمود[۱۰].
ندوی، بعد از سال 1960م، که جمال عبدالناصر فریاد ناسیونالیسم عربی را در مصر بلند کرد و مردم، وی را با لقب رهبر قومیت عربی یاد مینمودند و حکومت مصر در جنگ سال 1967م، در مقابل صهیونیستها شکست خورد و موجب تشکیل رژیم اسرائیل گردید، صراحتاً در برابر این فتنه عظیم به موضعگیری پرداخت و علیه ناصر و کسانی که موجبات شرمندگی مسلمین را فراهم آورده بودند، دست به انتقاد زد و با درج مقالات در مجلهها و روزنامههای مختلف و نشر کتاب و ایراد سخنرانی در کنفرانسها و انجام مصاحبه با رادیو و تلویزیون و روزنامهنگاران، پرده از حقیقت برداشت و ناصر را مقصر اصلی شکست اعراب در مقابل صهیونیستها معرفی نمود. ناصر نیز در مقابل انتقادهای استاد ندوی واکنش نشان داد و بر اثر فشارهای وی به دولت هند، استاد از سوی سفارت این کشور احضار و مورد استیضاح قرار گرفته و گذرنامه وی برای مدتی ضبط گردید و ممنوعالخروج شد[۱۱].
استاد ندوی همواره از قبول پستهای دولتی اجتناب مینمود، ولی مسئولیتهای مذهبی و اجتماعی فراوانی را بهعهده داشت که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود: در سال 1962م، بهعنوان عضو شورای دارالعلوم دیوبند برگزیده شد و در همان سال به عضویت شورای هیئت مؤسسان سازمان جهانی «رابطة العالم الإسلامية» مکه و نایب رئیسی آن و نیز به عضویت شورای دانشگاه اسلامی مدینه منوره برگزیده شد. مدتی نیز ریاست ندوة العلماء و ریاست شورای اجرایی مرکز تحقیقات اسلامی ژنو را برعهده داشت. وی همچنین مدتی عضویت اداره علمی و تحقیقی مؤسسه «آلالبيت» در شرق اردن را بهعهده داشت[۱۲].
آثار
ندوی، آثار و تألیفات بسیاری دارد که گویند شمار آنها به بیش از سیصد کتاب میرسد. برخی از آثار استاد ندوی که به فارسی ترجمه شده است، به شرح زیر میباشند:
- تاریخ دعوت و اصلاح؛
- حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمین؛
- نبرد ایدئولوژیک یا ارزیابی تمدن غرب؛
- آیین زندگی؛
- تفسیر سیاسی اسلام؛
- قصههای پیامبران، در 5 جلد؛
- یقین بندگان خدا؛
- نقش انبیا در سعادت بشر؛
- بازگشت به اسلام؛
- نسل جوان را دریابید؛
- گامی بهسوی بیداری اسلامی؛
- نگرشی نوین بر تزکیه و احسان یا تصوف و عرفان؛
- امام سید احمد شهید در آینه تاریخ؛
- تاریخچه دعوت اسلامی در هند و ادوار آن؛
- آشنایی با شخصیت و افکار امام عبدالقادر گیلانی؛
- تجلی حقیقت ایمان؛
- علامه اقبال در مدینه؛
- مذهب قادیانی؛
- سخنانی چند به برادران ایرانی؛
- دو اندیشه ضد و نقیض[۱۳].
پانویس
منابع مقاله
جمشیدی، محمدحسین، «اندیشه سیاسی متفکران مسلمان»، نوشته علیاکبر علیخانی و همکاران، جلد پانزدهم، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول، 1390.