تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد، تألیف جلال‌الدین عبدالرحمن سیوطی شافعی (متوفی 911ق)، رساله‌ای است در بررسی شروط و کیفیت اجتهاد و رد بر کسانی که اجتهاد او را انکار می‌کنند. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم فؤاد عبدالمنعم احمد است.

تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد
تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد
پدیدآوراناحمد، فواد عبد المنعم (محقق) سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر (نویسنده)
ناشردار الدعوة
مکان نشرمصر - اسکندريه
سال نشر1403ق. = 1983م.
چاپچاپ اول
زبانعربي
تعداد جلد1
کد کنگره

ساختار

مباحث کتاب مشتمل است بر:

  1. مقدمه کوتاه محقق؛
  2. مقدمه تحقیقی: درباره نویسنده، درباره کتاب، بررسی انتساب کتاب به سیوطی، سبب تألیف کتاب، معرفی نسخه خطی و شیوه تحقیق؛
  3. متن کتاب در یازده فصل کوتاه.

گزارش محتوا

محقق کتاب در مقدمه از دستیابی به نسخه خطی از کتاب که تصور می‌شد مفقود شده سخن گفته است: «از توفیقات خداوند تبارک و تعالی، دستیابی به نسخه خطی «تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد» امام سیوطی - رحمه‌الله - در هند است، درحالی‌که گمان می‌رفت مفقود شده است»[۱]‏.

سیوطی در این رساله اجتهاد را در هر عصری واجب می‌داند و شروط و ادوات و علوم مورد نیاز اجتهاد را را توضیح می‌دهد. سپس کیفیت اجتهاد و مراتب آن را تبیین می‌کند. همچنین به‌طور خلاصه مجتهدین بزرگ تا قرن نهم را ذکر می‌نماید. ارزش این رساله در عصر جدید که تغییرات در آن بسیار سریع و حوادث جدید فراوان است، آشکار می‌شود؛ چراکه اجتهاد ستون استواری است که بر آن اعتماد می‌شود تا به احکام مسائلی که در رابطه با آنها نص صریحی در کتاب و سنت نداریم، دست یابیم[۲]‏.

محقق کتاب در ابتدای مقدمه تحقیقی، به بررسی زندگانی و آثار علمی سیوطی پرداخته است. وی در هفت صفحه معرفی مختصر و مفیدی از نویسنده و آثار او به‌ دست داده است[۳]‏. مصادری که شرح‌ حال سیوطی را نوشته‌اند این کتاب را به او نسبت داده‌اند؛ اگرچه عنوانی که سیوطی در کتاب «حسن المحاضرة في تاريخ مصر والقاهرة» خودش آورده، «تقرير الإسناد في تفسير الاجتهاد» است و عنوان ذکرشده بر نسخه خطی «تقرير الاستناد في تفسير الاجتهاد» است؛ یعنی همان عنوانی که حاجی خلیفه آورده است. روشن است که همین عنوان هم صحیح است؛ چراکه از یک جهت با مضمون کتاب موافق است و از جهت دیگر حاجی خلیفه آنچه را بر آن اطلاع یافته و از نوشته‌ها مشاهده کرده، ثبت کرده است. همچنین احتمال دارد که عنوانی که سیوطی در حسن المحاضرة آورده است، تصحیف و تحریف شده باشد[۴]‏.

محقق کتاب سبب نگارش این اثر را این‌گونه توضیح می‌دهد: اجتهاد از موضوعات اصلی و مهم اصول فقه است و کتابی اصولی وجود ندارد که به این موضوع نپرداخته باشد. آنچه سبب شد سیوطی این کتاب را بنویسد آن بود که صفت مجتهد را از وی انکار کردند و این تصور رایج شده بود که در عصر وی مجتهد وجود ندارد. پس با نگارش این کتاب از نعمتی که خداوند به او عنایت کرده بود خبر داد و توضیح داد که شرایط اجتهاد در وی جمع است: «به حمد خداوند متعال اسباب اجتهاد نزد من کامل شده است و اگر بخواهم می‌توانم در هر مسئله‌ای تصنیفی با اقوال و ادله عقلی و نقلی آن بنویسم و نیز دلایل و نقض آنها و جواب نقض‌ها را ذکر کنم و اختلاف روش‌ها و مذاهب در مسئله را با قدرتی که بر اجتهاد دارم به فضل الهی مقایسه کنم». در پی این ادعا علمای زمانش هزاران مسئله آماده کردند و سیوطی به طریق اجتهاد و استنباط جواب همه آنها را نوشت. واقعیت آن است که سیوطی مجتهد بزرگی بود؛ همان ‌گونه که شوکانی او را به‌حق «إمام كبير في الكتاب والسنة محيط بعلوم الاجتهاد» توصیف کرده است[۵]‏.

در تحقیق کتاب از دیگر کتب سیوطی، به‌ویژه «الرد علی من أخلد إلی الأرض» استفاده شده است. همچنین تا حد امکان به مصادری که سیوطی در نگارش کتابش به آنها استناد کرده مراجعه شده است. از این مصادر همچنین در تصحیح نص و رهایی آن از معایب تصحیف و تحریف استفاده شده است[۶]‏.

سیوطی در یک فایده کتاب، از دلیل استکمال شرایط اجتهاد بحث کرده و در عبارتی از آن می‌نویسد: «اما برای عموم مردم شناخت مجتهد وجود ندارد، جز با اخبار مجتهد از خودش؛ چراکه اجتهاد معنایی قائم به نفس است و عامی اطلاعی بر آن ندارد. آری گاهی کسی که اهلیت اختبار دارد، آن را از راه کثرت اختبار درک می‌کند[۷]‏.

وی در عبارت دیگری از کتاب در رد منکرین اجتهاد در عصرش می‌نویسد: «در یکی از کتب اصول چنین آمده است: چه‌بسا زنی در خانه‌اش به درجه اجتهاد برسد و کسی متوجه نشود؛ پس چگونه اجتهاد را برای کسی که قریب به سی سال در خدمت علم بوده، بعید می‌دانند»[۸]‏.

همچنین می‌گوید: «در تعجبم از کسانی که وجود مجتهد را در عصر حاضر تصدیق نمی‌کنند، باآنکه صلاحیت قدرت الهی مانند آنچه است که در زمان گذشته واقع می‌شد. بالاتر و عجیب‌تر آنکه صبح و شام در کتب اصول ذکر مجتهدین یهود و نصاری در گوش آنها خوانده می‌شود، پس چگونه اقرار به امکان اجتهاد در میان آن ملل می‌کنند، اما در مورد متأخران از این ملت شریف که خداوند به او تمام خیر را بخشیده است، بعید می‌دانند؛ با وجود احادیثی که دلالت بر استمرار اجتهاد در میان مسلمین تا روز قیامت دارد: «حکایت امّت من، چون باران است که معلوم نیست اوّل آن باران بهتر است یا آخرش» و یا «خداوند در ابتدای هر قرن کسی را مبعوث می‌کند که امر دین این امت را تجدید و نو کند»[۹]‏.

او در فصل هشتم باز بر روایت اخیر به نقل از ابوداود و حاکم نیشابوری تأکید می‌کند؛ با این توضیح که گاه ممکن است یک مجتهد و گاه بیشتر از آن مجدد دین باشند[۱۰]‏.

وضعیت کتاب

این نسخه از رساله در مجموعه نسخ خطی کتابخانه دانشگاه نظامیه هند پیدا شده است. این نسخه به خط نسخ مشرقی و در 34 صفحه نوشته شده است[۱۱]‏. محقق علاوه بر انتخاب عناوین برای فصول، به جهت آسانی در جستجوی علمی آنها را شماره‌گذاری کرده است. همچنین در پاورقی به آدرس آیات و احادیث نبوی و شرح ‌حال مختصر اعلام اشاره کرده است. فهارس آیات، احادیث نبوی، اعلام، کتب ذکرشده در نص محقق، مصادر تحقیق و مطالب کتاب در انتهای آن ذکر شده است.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ص7
  2. ر.ک: همان
  3. ر.ک: مقدمه تحقیقی، ص16-11
  4. ر.ک: همان، ص17
  5. ر.ک: همان، ص19-18
  6. ر.ک: همان، ص21
  7. ر.ک: متن کتاب، ص51
  8. ر.ک: همان، ص54
  9. ر.ک: همان، ص53
  10. ر.ک: همان، ص59
  11. ر.ک: مقدمه محقق، ص20

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها