منطق ترجمه قرآن
منطق ترجمه قرآن محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشی است پیرامون بررسی و تبیین مبانی، قواعد، روشها، سبکها، آسیبشناسی ترجمه و شرایط مترجم.
منطق ترجمه قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | رضایی اصفهانی، محمدعلی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | مباني، قواعد، روشها، سبکها، آسيبشناسی ترجمه و شرايط مترجم |
ناشر | مرکز جهانیعلوم اسلامی |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1386ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-8961-89-8 |
موضوع | قرآن - ترجمهها - تاريخ و نقد |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 63/8 /ر6م8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
زبان و زمان نگارش
کتاب به زبان فارسی و مقدمه آن، در سال 1385ش، نوشته شده است[۱]
کتاب حاضر، اهداف کلى زیر را دنبال مىکند:
- تبیین منطق ترجمه قرآن (که عبارت است از روشها، سبکها، مبانى، اصول، ضوابط و قواعد ترجمه که شناخت و مراعات آنها، از خطاهاى مترجم جلوگیرى نموده و یا آنها را کاهش مىدهد) از طریق تحلیل روشها، سبکها و مبناهایى که تاکنون در حوزه ترجمه قرآن بهکار رفتهاند؛
- آسیبشناسى روشها و سبکها و مبانى و قواعد ترجمه قرآن؛
- بررسى سیر تاریخى ترجمههاى قرآن و تحلیل روش شناختى و آسیبشناختى آنها؛
- ساماندهى روشها، سبکها و مبانى و قواعد ترجمه قرآن[۲]
ساختار
کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده با نام درآمد، آغاز و مطالب در نه بخش کلی، سامان یافته است.
در اثر حاضر، موضوعاتى براى پژوهش و منابعى جهت تحقیق در زمینههاى مربوط در پایان هر فصل ارائه شده که فضاهاى جدید پژوهشى را به روى خواننده مىگشاید و مثالها و نقدهاى زیادى از ترجمههاى قرآن به مناسبت هر مبحث بیان شده است[۳]
کتابشناسى هر مبحث در ابتداى فصل آمده است، علاوه بر آنکه فهرست منابع کتاب، خود، کتابشناسى مفصل و کاملى را ارائه مىکند. در بخش پایانى کتاب نیز ملحقاتى آمده است که مطالعه آنها بسیار سودمند خواهد بود؛ از جمله: شیوهنامه ترجمه کتاب مقدس[۴]
گزارش محتوا
در مقدمه نخست، به موضوع کتاب اشاره گردیده[۵] و در مقدمه نویسنده با عنوان «درآمد»، اهداف و ویژگیهای کتاب، به همراه توصیههایی به اساتید و دانشپژوهان، بیان گردیده است[۶]
در بخش اول، به کلیات پرداخته شده است. در این بخش، ضمن شناخت معناى «ترجمه» در لغت و اصطلاح و کاربردهاى آن، به آشنایى با تاریخچه ترجمه قرآن به زبان فارسى و نیز سایر زبانها، پرداخته شده است[۷]
پیرامون کاربردهاى واژه ترجمه، به این نکته اشاره گردیده است که واژه «ترجمه»، در طول تاریخ در معانى مختلفى استعمال شده است از جمله:
- بیان سیره و اخلاق و نسبت اشخاص؛ ازاینرو، به شرححال بزرگان «ترجمه احوال یا ترجمه مؤلف» گفته مىشد؛ بنابراین «کتاب تراجم» به کتابى گفته مىشود که به سرگذشت و احوال اشخاص و یا شخص معینى مىپردازد؛
- به مقدمه کتاب که دیباچه یا گزارشى از کتاب است «ترجمة الکتاب» گفته مىشود؛
- تبلیغ و رساندن کلام به کسى که آن را نشنیده است؛ ازاینرو، به واسطههاى سیاسى و تجارى میان دولتها و ملتهاى غیر اسلامى، ترجمان اطلاق مىشده است و این یکى از منصبهاى حکومت عثمانى به شمار مىآمد؛
- رمز و معما؛
- تفسیر و شرح کلام به زبان اصلى؛ ازاینرو طبرى و زمخشرى «ترجمه» را به معناى «بیان و تفسیر» بهکار بردهاند و به ابن عباس «ترجمان القرآن» گفته شده، همچنین به مفسران قرآن، بهطور عموم «ترجمة القرآن» اطلاق شده است؛
- برگردان کلامى از لغتى به لغت دیگر، گفتارى یا نوشتهاى را، از زبانى به زبانى دیگر برگرداندن و بیان کردن کلامى یا عبارتى را از زبانى به زبان دیگر[۸]
در بخش دوم، به بررسی پیشینه ترجمههای قرآن پرداخته شده است. ترجمه قرآن، تاریخچهاى به درازاى اسلام دارد و از زمان پیامبر(ص) تاکنون ادامه داشته و آثارى متعدد و به زبانهاى مختلف نگاشته شده است. نویسنده در این بخش، به بررسى دو موضوع پرداخته است:
- سیر ترجمههاى فارسى قرآن (به ترتیب هر قرن).
- ترجمههاى قرآن به زبانهاى غیرفارسی[۹]
به اعتقاد نویسنده، ترجمه قرآن کریم، همچون هر دانش دیگر، نیازمند هندسهاى سامانمند است آنسان که عناصر زیر در آن بهگونهای روشن و مستدل بیان شوند: مبانى و اصول ترجمه قرآن؛ قواعد ترجمه قرآن؛ شرایط مترجم قرآن؛ روشهاى ترجمه قرآن و سبکهاى ترجمه قرآن. وی بر این باور است که مجموعه دیدگاههاى ترجمه در موارد فوق که در یک ترجمه سامان مىیابد، بهعنوان «نظریه ترجمه» شناخته مىشود که در ترجمه تبلور مىیابد؛ یعنى: موضع و دیدگاه مترجم در هر یک از موارد فوق، همچون: مبانى تفسیرى، کلامى، واژگانى، زبانشناسى، لزوم یا عدم لزوم ترجمه همه واژهها و نیز سبک و روش خاص او و قواعد و شرایطى که معتبر مىداند یا نمىداند، همگى به ترجمه یک اثر شکل و جهت مىدهند؛ ازاینرو لازم است تا مترجم، مواضع خود را در «نظریه ترجمه» روشن سازد؛ لیکن در این میان، «اصول و مبانى ترجمه قرآن» از اهمیت و اولویت برخوردار است؛ چراکه از نظر منطقى و طبیعى، مبانى ترجمه، بر مباحث دیگر مقدم است و ثانیاً مبانى ترجمه، جهت کلى ترجمه و مترجم را روشن مىسازد و مىتواند در روشها و سبکهاى ترجمه و نیز تعیین شرایط مترجم تأثیرگذار باشد؛ ازاینرو، در بخش سوم، به بررسی مبانی و اصول ترجمه قرآن پراخته شده است. اهداف آموزشی مورد نظر از این بخش، عبارتند از: شناخت مبانى وجودى، فقهى، قرائى، ادبى، تفسیرى، کلامى، زبانشناختی و روششناختى ترجمه قرآن کریم[۱۰]
در بخش چهارم، به توضیح ضوابط و قواعد ترجمه قرآن، پرداخته شده است. مقصود از ضوابط و قواعد ترجمه، قوانین حاکم بر ترجمه است که رعایت آنها در استوارى و کمال ترجمه مؤثر است و گاهى عدم رعایت برخى از آنها، باعث اعتبار ترجمه مىشود. این ضوابط دو گونهاند:
الف) ضوابط مؤثر در اصل اعتبار ترجمه که مهمترین این ضوابط عبارتند از:
- ترجمه قرآن توسط مترجم داراى شرایط انجام گیرد؛
- در ترجمه قرآن، از ترجمه و تفسیر به رأى پرهیز شود؛
- در ترجمه قرآن، مبانى و اصول ترجمه رعایت شود[۱۱]
به اعتقاد نویسنده، رعایت نکردن این ضوابط در ترجمه قرآن، آن را غیر معتبر مىسازد؛ چراکه اگر مترجم داراى شرایط نباشد، مثلاً: شرایط مفسر قرآن را نداشته باشد، تفسیر و ترجمه را بدون علم و تخصص انجام خواهد داد و این یکى از مصادیق تفسیر به رأى بوده و حرام و ممنوع است و همینگونه اگر کسى مبانى و اصول ترجمه را رعایت نکند، در اکثر موارد دچار ترجمه به رأى خواهد شد[۱۲]
ب) ضوابط و قواعد مؤثر در استوارى و کمال ترجمه که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- سلاست ترجمه (سادگی و روانی)؛
- امانت در ترجمه؛
- جداسازی متن ترجمه از توضیحات اضافی؛
- و..[۱۳]
در بخش پنجم، به معرفی شرایط مترجم و تأثیر آنها در ترجمه قرآن، پرداخته شده است. مهمترین اهداف آموزشی مورد نظر از این بخش، عبارتند از: شناخت شرایط عام مترجم (شرایط لازم و کمال)؛ شناخت شرایط خاص مترجم قرآن و آشنایی با تأثیرات دانشهای مترجم در ترجمه قرآن[۱۴]
به باور نویسنده، ترجمه متون مقدس، ضرورت تبلیغى هر دین به شمار مىآید و با توجه به رسالت قرآن براى همه زمانها و مکانها، این ضرورت صدچندان مىشود و ازاینرو دانشوران زیادى در طول تاریخ اسلام اقدام به ترجمه قرآن کردهاند و براى این کار از روشهاى مختلف استفاده نمودهاند. وی معتقد است بررسى این شیوهها و بیان نقاط قوت و ضعف آنها مىتواند براى مترجمان بعدى راهگشا باشد و دانش ترجمه قرآن را بالنده و پویاتر کند، ازاینرو در بخش ششم، به معرفی روشها و سبکهای ترجمه قرآن، پرداخته شده است[۱۵]
مترجمان قرآن در همه ادوار، خدمات بزرگى به اسلام نموده و در راه گسترش فرهنگ قرآنى، گامهاى بلندى برداشتهاند؛ اما ترجمه قرآن در طول تاریخ اسلام، سیرى تکاملى را پیموده است اما این حرکت تکاملى، بدون نقد و بررسى و آسیبشناسى ترجمههاى پیشین امکانپذیر نخواهد بود. به اعتقاد نویسنده، آسیبشناسى ترجمههاى قرآن، به معناى نادیده گرفتن زحمات و نقاط قوت ترجمهها نیست و اگر نامى از مترجمى به میان مىآید، تنها با هدف احترام به اوست و این نقدها همچون اصل ترجمهها، چراغ راه آیندگان خواهند شد، تا ترجمههاى استوارتر، دقیقتر و کاملترى از قرآن شکل بگیرد. لذا در بخش هفتم، به آُسیبشناسی ترجمههای قرآن پرداخته شده است[۱۶]
در بخش هشتم، با عنوان «پژوهشهای کارگاهی»، آسیبهای موجود، در برخی از ترجمههای قرآن، مورد بحث و بررسی قرار گرفته[۱۷] و در بخش آخر، دستورالعملهای ذکر شده در باب ترجمه متون نیایشی، به زبانهای بومی، در سه بخش اصول کلی کاربردی در همه ترجمهها؛ هنجارهای مربوط به ترجمه کتاب مقدس و هنجارهای مربوط به دیگر ترجمه نیایشی، ذکر گردیده است[۱۸]
در پایان، به برخی از ویژگیهای کتاب اشاره میگردد:
- تبیین جداگانه تاریخچه ترجمه، روشها، سبکها، مبانى، اصول، قواعد، ضوابط و شرایط مترجم؛ بهگونهای که هر یک، مبحث مستقلى را تشکیل داده و از خلط آنها جلوگیرى مىشود؛
- ارائه مطالب بهصورت فصلبندى و درسى، که مىتوان هر فصل را به عنوان یک یا دو درس مستقل مورد توجه قرار داد؛
- تبیین اهداف آموزشى هر فصل، که خط کلى آن مبحث را براى استاد و دانشپژوه روشن مىسازد؛
- آزمایش مکرر این کتاب و مطالب آن در فرایند آموزشى رشتههاى تخصصى «تفسیر» و «علوم قرآن» حوزه علمیه قم، مرکز جهانى علوم اسلامى و مراکز علمى دیگر و بازخوردگیرى و اعمال اصلاحات[۱۹]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع و درج لاتین برخی کلمات و عبارات متن[۲۰]، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است[۲۱]
پانویس
- ↑ ر.ک: درآمد، ص21
- ↑ درآمد، ص17- 18
- ↑ درآمد، ص18
- ↑ همان
- ↑ مقدمه اول، ص5- 6
- ↑ همان، ص17- 21
- ↑ متن کتاب، ص23- 34
- ↑ همان، ص25- 26
- ↑ همان، ص35- 36
- ↑ همان، ص119-120
- ↑ همان، ص205
- ↑ ر.ک: همان، ص206
- ↑ همان، ص206- 223
- ↑ همان، ص227
- ↑ همان279
- ↑ همان315
- ↑ همان، ص345-358
- ↑ همان، ص359- 379
- ↑ درآمد، ص18
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص94
- ↑ ر.ک: همان، ص96
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.