مفتون همدانی، میرآقا
میرآقا مفتون همدانی (1268-1334ش)، یا سید میر آقا کبریایی، متخلص به مفتون همدانی، از شاعران قرن چهاردهم، در انواع شعر تسلط داشت؛ غزل و قصیده و مسمط را خوب میگفت ولی بیشتر کار او در شعر قصیدهسرائی بود. دیوان اشعار مفتون با مقدمه استاد سعید نفیسی منتشر شده است.
نام | مفتون همدانی، میرآقا |
---|---|
نامهای دیگر | ميرآقا مفتون همداني |
نام پدر | |
متولد | 1268ش |
محل تولد | همدان |
رحلت | 1334 ش |
اساتید | سید تقی قلندر |
برخی آثار | دیوان اشعار مفتون همدانی |
کد مؤلف | AUTHORCODE48198AUTHORCODE |
ولادت
مفتون همدانی در اردیبهشت سال 1268ش در همدان متولد شد. نسب او با سیوهشت واسطه به امام سجاد(ع) میرسد. جد اعلای مفتون به نام میرغایب، عالمی بافضیلت و عارفی صاحب دم بود[۱].
تحصیلات
در آغاز صباوت نزد پدر تلمذ کرده و چندی در مدارس همدان درس خواند سپس به تحصیل علوم ادب و مقدمات عربی نزد «مرحوم مظهر» شاعر استاد همدانی پرداخته و شمهای از حکمت و منطق را هم از «سید تقی قلندر» که از دانشوران و حکمای متأخر همدان بود آموخت سپس به تحقیق و تتبع در تاریخ ایران و سبکهای مختلف نظم پرداخت[۲].
شعر و شاعری
معلم، مشوق و مقتدای وی در تاریخ و ادبیات و فنون شعر، مظهر همدانی است که شاعری توانا و حکیمی عارف و دانشمند بود و مفتون همواره از وی با احترام یاد میکرد و مقامش را در شاعری میستود و ارج مینهاد[۳].
مفتون در آغاز کار شاعری، نام خانوادگی خود کبریایی را تخلص قرار میداد ولی بهزودی آن را با صلاحدید و انتخاب معلم و استاد بزرگوار خود به مفتون تغییر داد؛ اما تخلص کبریایی را بهکلی کنار نگذاشته و گاهی نیز به مناسبت مضامین و تناسب وزن و آهنگ اشعار باز هم آن را بهکاربرده و چندین جا سرودههای خود را با همان تخلص ختم کرده است[۴].
وی یکی از اعضاء مؤثر انجمن ادبی همدان شد. انجمن ادبی همدان که در آن هنگام به ریاست مرحوم سید عبدالحسین نیسان شهشهانی تکمیل میشد، یکی از بارونقترین و پرکارترین انجمنهای ادبی ایران بود و علاوه بر مرحوم نیسان شهشهانی که از علما و ادبای جلیلالقدر بود، استادانی چون مرحوم «غمام»، «شیخ موسی نثری»، «آزاد همدانی» و «بدیع همدانی» در آن انجمن عضویت داشتند[۵].
مفتون در انواع شعر تسلط داشت غزل و قصیده و مسمط را خوب میگفت ولی بیشتر کار او در شعر قصیدهسرائی بود؛ بسیاری از غزلهای خوب «حافظ» و «شمس» و «صفی» را تضمین کرده و الحق نیکو از عهده برآمده است. در اقسام شعر طبعی قادر و توانا داشت و لفظها و جملهها را خوب ترکیب میکرد و مضمونهای لطیف و نو و اصطلاحهای تازه بکار میبرد و فصیح و استادانه سخن میراند. در بعض آثار او ضعف تألیف و حشو و اصطلاحات نامأنوس زیاد به چشم میخورد و گاهی ردیفهای ثقیل در قصاید خود اختیار کرده است؛ ولی آثار خوب او بیشتر است و در ردیف آثار فصیح و خوب ادب این زمان بهشمار میرود و احاطه او را به علوم ادب و عرفان کاملاً حکایت میکند[۶].
در آثار مفتون الفاظ و اصطلاحهای محلی و عامیانه هم با مهارت بکار برده شده است. مفتون عرفان مشرب و درویشمسلک بود. به شعائر مذهبی صمیمانه علاقه داشت و گرد مناهی نمیگشت و بسیار پاکدل و صریحاللهجه بود. از تملق و چاپلوسی سخت تنفر داشت و به صاحبان زر و زور و شاغلان مقامهای پوشالی اعتنائی نداشت، بهزحمت کار میکرد و با شرافت لقمه نانی به دست میآورد و با آزادگی هرچهتمامتر زندگی را بسر میبرد و به طبع زبون و جبون دنیاداران خودخواه میخندید[۷].
پایان زندگی
در اواخر عمر از کار بازماند، چشمش کمدید شد و شاگردی داشت که با شیادی مفتون را فریب داد و مایملک او را با یک زمین خشک و لمیزرع به نام مزرعه تعویض کرد و پولی از خریدار گرفت و گریخت. مفتون پاک باخته شد و سالها دنبال این مطلب برای احقاق حق خود در دادگستری رفتوآمد داشت و عاقبت نتیجهای حاصل نکرد[۸].
سپس جنگ اخیر پیش آمد و مفتون به حکم قریحه و روح حساس شاعری وارد در سیاست شد و به سرودن قصیدههای سیاسی آغاز کرد و به همین مناسبت مدتی از همدان به قریه «در جزین» تبعید شد و به جرم آزادیخواهی خسارتها دید و مرارتها چشید. پس از بازگشت از تبعید گوشهنشینی اختیار کرد و به جمعآوری شعرهای خود پرداخت و طبع دیوان خود را آغاز کرد؛ ولی عمرش کفاف این مهم را نداد و در مهرماه 1334 به سن شصتویک سالگی درگذشت و در یکی از اتاقهای آرامگاه باباطاهر برحسب وصیت خویش به خاک سپرده شد؛ چراکه در حیاتش به «باباطاهر» ارادت خاصی داشت و غالباً ً شبهای جمعه به زیارت مقبره باباطاهر میشتافت و ساعتها در آنجا میماند و با باباطاهر خلوت میکرد و ذوق و وجدی به دست میآورد و با نشاط روح و انبساط خاطر به شهر مراجعت میکرد[۹].
آثار مفتون همدانی
دو کتاب وی «دیوان اشعار» و «مثنوی انسان کامل» میباشند[۱۰].
دیوان مفتون پس از فوت او با سعی آقای رضا ایزدی دبیر ادبیات دبیرستانهای همدان در هشتصدوشش صفحه با مقدمه کوتاهی به قلم ناشر و مقدمه کوتاهتری به قلم استاد سعید نفیسی در همدان چاپ و منتشر شد[۱۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: مفتون، رضا، صفحه هفت
- ↑ ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص306
- ↑ ر.ک: مفتون، رضا، صفحه ده
- ↑ ر.ک: همان، صفحه یازده
- ↑ ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص306
- ↑ ر.ک: همان، ص307-306
- ↑ ر.ک: همان، ص307
- ↑ ر.ک: همان، ص308-307
- ↑ ر.ک: همان، ص308
- ↑ ر.ک: مفتون، رضا، صفحه بیستوهشت
- ↑ ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص309
منابع مقاله
- صفایی ملایری، ابراهیم، «مفتون همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیستوهشتم، مهر 1338، شماره 7، صفحه 304 تا 314.
- مفتون، رضا، شرححال مفتون همدانی، مقدمه «دیوان اشعار مفتون همدانی»، تهران، کتابفروشی زوار، چاپ دوم، 1364.