لطائف الإشارات

لطائف الاشارات: تفسير صوفي كامل للقرآن الكريم اثر عبدالكريم بن هوازن قشيرى به زبان عربى است كه توسط ابراهيم بسيونى تحقيق شده است. در ميان آثار قشيرى لطائف الاشارات جايگاه ويژه‌اى دارد. اين كتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گرديده است. اين كتاب در سال 434 هجرى سامان يافته است. اين اثر عرفانى قرآنى حاصل بهره‌مندى قشيرى از فيض استادش ابوعلى دقاق و ورود او به جرگۀ اهل تحقيق و ارباب معرفت مى‌باشد.

لطائف الإشارات
لطائف الإشارات
پدیدآورانبسیونی، ابراهیم (محقق و مقدمه نویس) قشیری، عبدالکریم بن هوازن (نویسنده)
عنوان‌های دیگرتفسیر صوفی کامل للقرآن الکریم تفسیر قشیرى
ناشرالهیئة المصریة العامة للکتاب
مکان نشرقاهره - مصر
سال نشر2000 م
چاپ3
موضوعتفاسیر اهل سنت - قرن 5ق.
زبانعربی
تعداد جلد3
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏94‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏5‎‏ل‎‏6
نورلایبمطالعه و دانلود pdf



انگيزه نگارش

وى در مقدمه لطائف گويد:مقصود من در اين كتاب، بيان اشارات قرآنى به زبان اهل معرفت يعنى صوفيه مى‌باشد. اين اشارات، مبتنى بر مفاد اقوال يا نتايجى است كه از اصول صوفيه به نحو اختصار بدست مى‌آيد.

روش تفسيرى

قشيرى در مقدمه كتاب روش تفسيرى خود را ترسيم نموده، او بر كتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. اين عنوان بيانگر روش تفسيرى او در فهم حقايق وحى است با محوريت اشارت به جاى عبارت وى بدون آنكه در معانى ظاهرى واژگان قرآنى توقفى بكند، با بهره‌گيرى از جنبه‌هاى پنهانى و تو در توى اين الفاظ، به معانى عميق راه مى‌يابد.

ويژگى

وى تكيه اساسى خود را در تفسير اشارى، بر روى عنصر تهذيب نفس به عنوان مهمترين عنصر در درك اشارات و لطائف قرآنى متمركز مى‌كند. از نظر قشيرى بين اين نوع از علم كه با ديگر علوم تفاوت بنيادين دارد، با پاکى درون ارتباطى ناگسستنى برقرار است. اين علم را خدا در دل اوليا و سالكان كوى حق قرار مى‌دهد.

وى در روش خود به عقل اعتماد كامل ندارد. وى اتكا به عقل را در مراحل اوليه تصحيح ايمان ضرورى مى‌داند ولى درك معارف بلند و لطايف و اشارات وحى را، به چيزى بالاتر از آن نيازمند مى‌داند.

قشيرى خود را ملتزم به نص قرآنى دانسته و به آن به ديده اعتبار و تقديس نگريسته است. در مورد برخورد وى با نص قرآنى بنا به قول برخى از محققان كه در انديشه‌هاى تفسيرى او به پژوهش پرداخته‌اند وى نسبت به حفظ نص قرآنى حريص بوده است.

جايگاه علوم نقلى

در تبيين اشارات و لطايف قرآنى تكيه گاه اين تفسير تاويل عرفانى است. اگر هم در موردى، روايتى از پيامبر(ص) یا ديگران ذكر مى‌شود به‌ندرت نام راوى را مى‌آورد. در نقل اقوال عارفان نيز به همين شيوه است. در مواردى به شأن نزول پرداخته كه در نقل آنها چندين قول را بيان كرده است. خلاصه دامنه نقل گرايى در اين اثر بسيار محدود است.

از طرفى ديگر وى در استخراج اشارات قرآنى از ادبيات فراوان بهره گرفته و اين مسئله مبين آميختگى عرفان و ادبيات در اين تفسير است. ذوق ادبى به كار گرفته شده در اين تفسير، بر مبناى اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است.

تعابير ادبى او با اسلوب فنى اديبانه همراه است. وى بر اين باور است كه قرآن قبل از هر چيز كتاب هدايت و معجزه پيامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حيرت و اعجاب مى‌شوند. كوشش و اهتمام او بر آن است كه در تفسير خود گوشه‌اى از اين جنبه‌هاى ادبى و اعجازى را با بهره‌گيرى از اسلوب زيباى خود قرآن ارائه نمايد. وى در تفسير به اشعار عربى و امثال نيز استناد مى‌كند.

متأسفانه اخبار جعلى و موضوع در اين تفسير به چشم مى‌خورد. كه از جمله رواياتى است كه از آنها به اسرائيليات تعبير مى‌شود. اين نوع روايات به ويژه در داستانهاى پيامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.

منابع مقاله

پژوهش در جريان شناسى تفسير عرفانى نوشته دكتر محسن قاسمپور