عراقی، ضیاءالدین

ضیاءالدین، على بن آخوند ملا محمد کبیر کزازى عراقى (اراکى) (۱۲۷۸-۱۳۶۱ق)، معروف به آقاضیاءِ عِراقی؛ فقیه و اصولی امامی، از اساتید مشهور اصول فقه و از احیا کنندگان این علم قرن چهاردهم قمری. از اساتید ایشان سید محمد فشارکی، آخوند خراسانی و سید محمدکاظم یزدی

عراقی، ضیاء‎الدین
نام عراقی، ضیاء‎الدین
نام‌های دیگر آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌ ع‍راق‍ی‌، ض‍ی‍اءال‍دی‍ن

ع‍راق‍ی‌، ض‍ی‍اءال‍دی‍ن‌ ع‍ل‍ی‌ م‍ح‍م‍د ع‍ل‍ی‌

آق‍ا ض‍ی‍اءال‍دی‍ن‌ ع‍راق‍ی‌

نام پدر آخوند ملّا محمّدکبیر عراقی
متولد 1240 ش
محل تولد اراک
رحلت 1321 ش یا 1361 ق یا 1942 م
اساتید ملا محمد کاظم آخوند خراسانى، ملا آخوند ملا محمد کاشانى اصفهانى، سید محمد کاظم طباطبایى یزدى
برخی آثار تعلیقة استدلالیة علی العروة الوثقی

رسالة فی اللباس المشکوک (للعراقی)

شرح تبصرة المتعلمین

قاعدة فی العلم بوجود أحد الخللین إجمالا

کد مؤلف 53



ولادت

آقا ضیاء، در سال 1278 قمرى در سلطان‌آباد از توابع اراک چشم به جهان گشود.

تحصیلات

او در سایۀ هدایت‌ها و حمایت‌هاى پدر بزرگوارش آخوند ملا محمد کزازى (متوفاى 1300 قمرى) که از افاضل علما و فقهاى بزرگ اراک بود و از سید شفیع جابلاقى اجازۀ نقل روایت داشت، رشد نمود.

دروس مقدماتى و مرحلۀ سطح دروس حوزه را در محضر پدر بزرگوارش و بعضى از علماى آن دیار گذرانید، سپس به اصفهان رفت و از محضر آخوند ملا محمد کاشانى (متوفاى 1333 قمرى) و میرزا هاشم چهارسوقى و میرزا ابوالمعالى کلباسى (متوفاى 1315 قمرى) استفاده کرد.

پس از آن، به نجف اشرف هجرت کرد. در ابتداى ورود، از محضر سید محمد فشارکى اصفهانى (متوفاى 1316 قمرى) استفاده مى‌کرد و پس از آن، از محضر علماى بزرگوارى نظیر ملا محمد کاظم آخوند خراسانى، صاحب کفایة الأصول (متوفاى 1329 قمرى) و میرزا حبیب‌اللّه رشتى، صاحب بدایع الأفکار (متوفاى 1312 قمرى) و سید محمد کاظم یزدى، صاحب حاشیۀ معروف بر مکاسب شیخ انصارى (متوفاى 1337 قمرى) و شیخ الشریعة اصفهانى (متوفاى 1339 قمرى) و علماى گرانقدر دیگرى در سایر علوم اسلامى استفاده نمود.

ایشان از همان اوایل تحصیل به خاطر دقت نظر و هوش سرشار و سرعت درک مطالب علمى مورد توجه قرار گرفته و در بین نزدیک ان و خواص آخوند خراسانى به یگانگى و برترى علمى از هم درسانش شناخته شد.

اساتیدش با احترام خاصى با او برخورد مى‌کرده‌اند و آگاهان از طلاب و اهل علم به بزرگى به او مى‌نگریستند.

تدریس

آقا ضیاء عراقى از حدود سال 1310 هجرى قمرى و در زمان حیات اساتیدش به تدریس فقه و اصول اشتغال داشت و طلاب جوان در اطراف او جمع مى‌شدند و به دلیل بیان واضح و منطقى، و انتقال صحیح مباحث علمى، از مدرسین ممتاز به حساب مى‌آمده است.

بعد از وفات آخوند خراسانى در سال 1329 قمرى، ایشان شروع به تدریس خارج اصول مى‌کند و به زودى نام او در زمرۀ اساتید درجۀ اول خارج اصول مشهور گشته و در سطح اجلاء علما و مدرسین بزرگ نجف اشرف قرار مى‌گیرد به طورى که در درس او - به خصوص خارج اصول - علما و طلاب بیش از دروس اساتید بزرگ معاصرش شرکت مى‌کرده‌اند.

او حدود پنجاه سال تدریس کرده و بیش از سى سال به تدریس خارج فقه و اصول مشغول بود و صدها مجتهد از افاضل و علماى بزرگ و صاحب‌نظران و مراجع و آیات عظام همچون: سید ابوالقاسم خویى، سید محسن حکیم، حاج میرزا هاشم آملى، سید محمدرضا موسوى گلپایگانى، سید احمد خوانسارى، سید عبدالهادى شیرازى، سید محمد هادى میلانى، سید شهاب‌الدین مرعشى نجفى از محضر این عالم ربانى استفاده کرده‌اند.

مرجعیت

آقا ضیاءالدین از مراجع طراز اول عصر خود بوده و بسیارى از ایرانیان و مردم عراق به ایشان رجوع کرده بودند و براى تقلید آنان به رسالۀ عملیّۀ شیخ عبداللّه مازندرانى تعلیقه و حاشیه زده بود تا مقلدین به آن عمل کنند.

محل تدریس

بعد از وفات شیخ طوسى بنا به وصیت ایشان خانۀ مسکونى او تبدیل به مسجد شد و مزار و محل تبرک براى عوام و خواص گردید. این مسجد بعدها از مشهورترین مساجد نجف اشرف گشت و از آن زمان تا به حال، مجالس درس بسیارى از مراجع بزرگ و اعاظم مدرسین در آن تشکیل شده و آنان براى حل مسائل پیچیده و مشکلات علمى از مدفن آن عالم بزرگ استمداد مى‌جویند.

یکى از علمایى که صبحها در آن محل تدریس مى‌کرده، آقا ضیاءالدین عراقى بوده است. ایشان حتى اواخر عمر مبارکش به خاطر ضعف مزاج، با مرکب به مسجد شیخ طوسى رفته و تدریس مى‌کرده است.[۱]

ویژگی‌ها

از خصوصیات بارز او آزاد اندیشى و فراهم کردن امکان نقد و مناقشه در مجلس درس براى محصلین علوم دینى بود. او به شاگردانش شجاعت در انتقاد و مناقشه در نظریات علما را مى‌آموخت تا افکار آنها را متبلور کرده و آنها را از جمود فکرى نجات دهد.

او به شاگردانش علاقۀ خاصى داشت و شاگردانش بخاطر طهارت قلب و تقوا و اخلاص و محبتى که در او مى‌دیدند، علاقه و مودتى خاص نسبت به او داشتند.

آقا ضیاء عراقى آنچنان به سعۀ صدر در مباحث علمى و تحمل انتقادات شاگردانش معروف گشته بود که ضرب المثل در سعۀ صدر و تحمل نظریات گوناگون شده بود.

گفتار بزرگان

در نقباء البشر: «مجتهد محقق من أکابر علماء العصر، قد اعترف له بالعظمة العلمیة و الموهبة العقلیة و الملکة النادرة فحول العلماء من معاصریه و المتأخرین عنه»

در جایى دیگر مى‌گوید: «کانت بینی و بینه مودّة تامة خبرت خلالها أخلاقه و طیب قلبه و تقواه و إخلاصه و حبه للخیر»[۲]

مستدرکات أعیان الشیعة: «قرن بکبار المدرسین و أجلاء العلماء، عرف بالتحقیق و التدقیق و أصالة الرأی و غزارة المادة و الفکر الصائب، و کان مجلس درسه مفضلاً على غیره من کبار المدرسین، و لا سیما فی علم أصول الفقه الذی اشتهر به و تفوق فی مبانیه و مباحثه. درس أکثر من ثلاثین سنة فی الفقه و الأصول، و تخرج علیه مئات من المجتهدین و العلماء الأکابر و أصحاب الرأی و الفتوى»[۳]

معارف الرجال: «کان عالماً متکلماً أصولیاً و قد برع فی علم الأصول حتى تخصص به و أبدع و أصبح المدرس الوحید بالنجف فی علم الأصول فحسب. تحضر بحثه الأفاضل الطلبة المحصلون، و کان حراً بطبعه و آرائه و مجالسه»[۴]

ریحانة الأدب: «از اکابر فحول علماى دینیۀ عصر حاضر ما که فقیه و اصولى و محدث رجالى معقولى و منقولى، از طراز اول مراجع علمیّۀ اسلامىّه و مرجع تقلید گروه انبوهى از فرقۀ محقه، در لطافت بیان و طلاقت لسان و جودت تقریر و حسن تحریر گوى سبقت را از دیگران ربوده»[۵]

اساتید

  1. ملا محمد كاظم آخوند خراسانى (متوفاى 1329 قمرى)
  2. ملا آخوند ملا محمد كاشانى اصفهانى (متوفاى 1333 قمرى)
  3. سيد محمد كاظم طباطبايى يزدى (متوفاى 1337 قمرى)
  4. شيخ الشريعة اصفهانى (متوفاى 1339 قمرى)
  5. سيد محمد فشاركى اصفهانى (متوفاى 1316 قمرى)
  6. سيد محمد طباطبايى اصفهانى (متوفاى 1317 قمرى)
  7. ميرزا حسين خليلى (متوفاى 1355 قمرى)
  8. ميرزا حبيب‌اللّه رشتى (متوفاى 1312 قمرى)
  9. ميرزا ابوالمعالى كلباسى (متوفاى 1315 قمرى)

شاگردان مبارز

آقا ضیاءالدین عراقى نه تنها به شاگردانش شجاعت نقد و بررسى علمى را مى‌آموخت، بلکه به آنها تلاش در راه سربلندى اسلام و احکام الهى را نیز مى‌آموخت. او داراى شاگردان مبارز زیادى است که به ذکر بعضى از آنها بسنده مى‌کنیم:

  1. سید مرتضى موسوى خلخالى، مؤلف کتاب قاعدة لا ضرر، که تقریر درس استادش آقا ضیاء است. او پس از طغیان نظام تکریتى عراق در سال 1412 دستگیر و زندانى شد و تا به حال نیز در زندان نظام بعثى ملحد است.[۶]
  2. سید محمدتقى بن سید محسن حسینى (متوفاى 1402 قمرى) که پس از طغیان نظام تکریتى زندانى شده و او را شکنجه دادند و با شکنجه به شهادت رساندند. او و اجداد طاهرینش امامت جماعت حرم حسینى را به عهده داشته‌اند.[۷]
  3. سید محمد بن سید صادق حسنى بغدادى نجفى.
    در الذریعة دربارۀ او اینطور آمده: «هو من المجاهدین الوطنیین و رجال الجهاد أعزهم و حفظهم اللّه»[۸]
  4. از دیگر شاگردان او، شیخ نصراللّه بن شیخ هدایت‌اللّه برغانى قزوینى آل شهیدى است (متوفاى 1398 قمرى).

او در نهضت بزرگ علماى عراق بر علیه انگلیس در سال 1340 شرکت داشت. همچنین در زمانى که امام خمینى حرکت خود را در 15 خرداد سال 1342 مطابق با (1384 قمرى) آغاز کرد، در این نهضت شرکت داشته و سه ماه در قزوین زندانى شد.[۹]

سایر شاگردان

در أعیان الشیعة و الذریعة به حدود 70 تن از شاگردان آقا ضیاءالدین عراقى اشاره شده که در اینجا به نام بعضى از بزرگان و مراجع بسنده مى‌کنیم.

  1. سيد ابوالقاسم خويى (متوفاى 1413 قمرى)
  2. سيد محسن حكيم (متوفاى 1390 قمرى)
  3. سيد عبدالله بن سيد محمد طاهر شيرازى (متوفاى 1405 قمرى)
  4. سيد محمدرضا گلپايگانى (متوفاى 1414 قمرى)
  5. سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى (متوفاى 1411 قمرى)
  6. حاج ميرزا هاشم آملى (متوفاى 1413 قمرى)
  7. سيد محمد هادى ميلانى (متوفاى 1395 قمرى)
  8. سيد احمد خوانسارى (متوفاى 1405 قمرى)
  9. شيخ محمدرضا مظفر (متوفاى 1383 قمرى)
  10. سيد محمد بن سيد على كوه‌كمرى تبريزى، معروف به حجّت (متوفاى 1372 قمرى)
  11. سيد مرتضى موسوى خلخالى كه از سال 1412 تاكنون در زندان بعثى‌ها مى‌باشد.
  12. ميرزا احمد بن ميرزا حسن آشتيانى، صاحب بحر الفوائد
  13. شيخ محمدتقى آملى (متوفاى 1391 قمرى)
  14. محمدتقى بن عبدالكريم بروجردى نجفى، صاحب نهاية الأفكار كه تقرير بحث آقا ضياء است.
  15. سيد على بن سيد محمدرضا كاشانى يثربى (متوفاى 1379 قمرى)
  16. سيد محمدتقى خوانسارى (متوفاى 1371 قمرى)
  17. شيخ حسين بن محمد كاظم آخوند خراسانى نجفى (متوفاى 1396 قمرى)
  18. شيخ عبدالصاحب بن شيخ حسن بن شيخ محمدحسن صاحب جواهر (متوفاى 1352 قمرى)
  19. ميرزا حسن يزدى
  20. سيد حسين بن سيد جعفر خادمى (متوفاى 1405 قمرى)
  21. شيخ محمد ابراهيم بن شيخ على كلباسى نجفى، صاحب كتاب منهاج الأصول در دو جلد (تقرير درس آقا ضياء عراقى).
  22. شيخ عبدالنبى عراقى، صاحب كتاب أعلام العامة في صحة الحج مع العامة
  23. سيد هادى اشكورى
  24. مرتضى مدرسى چهاردهى، صاحب كتاب ضياء الأصول كه تقرير درس آقا ضياء است.
  25. سيد ابوالحسن بن سيد ابراهيم حسينى علوى، ملقب به ممتاز العلماء
  26. آقا محمد بن آقا محمد نبى بن وحيد بهبهانى
  27. حاج آقا رحيم ارباب (متوفاى 1396 قمرى)
  28. ميرزا فضل‌الله، معروف به شيخ الإسلام زنجانى (متوفاى 1373 قمرى) داراى حدود 13 تأليف.
  29. سيد كاظم عصار تهرانى، محمد كاظم بن محمدحسین لواسانى تهرانى (متوفاى 1394 قمرى) داراى حدود 15 تأليف.
  30. شيخ محمد بن حسين مهدوى سعيدى لاهيجى (متوفاى 1403 قمرى) صاحب كتاب دانشمندان گيلان، جغرافياى گيلان و کتاب‌هاى ديگر.
  31. شيخ محمدحسین بن شيخ سليمان حائرى، مشهور به اعلمى (متوفاى 1393 قمرى) صاحب كتاب تراجم أعلام النساء.
  32. شيخ محمد على بن شيخ على نقى، مشهور به حاج شيخ آقا بزرگ شاهرودى، داراى تأليفات متعدد.
  33. سيد محمد مشكاة (متوفاى 1399 قمرى)
  34. سيد عبدالحسين طيب (متوفاى 1412 قمرى)
  35. شيخ على اكبر بن على اكبر گيلانى اشكورى، متخلص به طلوعى (متوفاى 1354 قمرى) از اجلاء و كبار فقها در گيلان.

آثار

  1. حاشيه بر كتاب البيع شيخ انصارى
  2. شرح تبصرة المتعلمين (در معاملات)
  3. كتاب الصلاة
  4. المقالات الأصوليّة
  5. كتابى در تقيه
  6. رسالة في الدعاوي
  7. كتاب القضاء
  8. روائع الأمالي في فروع العلم الإجمالي
  9. حاشية العروة الوثقى
  10. حاشية جواهر الكلام
  11. كتابى در اخذ اجرت بر واجبات
  12. كتابى در جوائز جائر
  13. كتاب اجتهاد و تقليد
  14. حاشيه بر فرائد الأصول
  15. كتاب الشرط المتأخر
  16. حاشيه بر كفاية الأصول
  17. كتاب قاعدة الحرج
  18. كتاب قاعدة لا ضرر
  19. كتاب اللباس المشکوک
  20. تعليقة على رسالة الشيخ عبداللّه المازندراني
  21. رسالة في استصحاب العدم الأزلي
  22. رسالة في تعاقب الأيدي
  23. رسالة في الانسداد
  24. رسالة في الترتب

وفات

این عالم ربانى در در شب دوشنبه ۲۸ ذی القعده ۱۳۶۱ق، در حالى که از عمر پر برکتش 83 سال مى‌گذشت، در نجف اشرف دار فانى را وداع گفت و عالم تشیع را داغدار کرد و در ضلع غربی صحن حرم امیرالمؤمنین در حجره‌ دوم سمت چپ ورودی باب غربی معروف به باب العماره به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. أعيان الشيعة ج 9 ص 167
  2. نقباء البشر ج 3 ص 956 و 959
  3. مستدركات أعيان الشيعة ج 6 ص 182
  4. معارف الرجال ج 1 ص 386
  5. ريحانة الأدب ج 1 ص 55
  6. به نقل از مقدمۀ كتاب قاعدة لا ضرر صفحۀ 122
  7. مستدركات أعيان الشيعة ج 3 ص 119
  8. الذريعة ج 18 ص 78
  9. مستدركات أعيان الشيعة ج 3 ص 290

وابسته‌ها