مخبر دزفولی، عباس
عباس مخبر دزفولى، فرزند ملا غلامعلى، در سال 1347ق، در خانوادهاى روحانى در منطقهاى كه اكثر، اهل علم بودند، به دنيا آمد. پدرش كه از ذاكرين مخلص و جانسوز ابا عبدالله الحسين(ع) بود، بيش از نود سال عمر كرد و هميشه بعد از اتمام فرايض، رژيم ستمشاهى را لعن مىنمود. مادرش، صبيه مرحوم ملا محمدرضا ذاكر بود كه هر شب جمعه، دعاى ابوحمزه ثمالى را از حفظ در قنوت نماز شب قرائت مىنمود.
نام | مخبر دزفولی، عباس |
---|---|
نامهای دیگر | مخبر، عباس |
نام پدر | |
متولد | 1307 ش |
محل تولد | |
رحلت | 1365 ش |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE00902AUTHORCODE |
تحصیلات
ايشان، تحصيلات ابتدايى را نزد برادرش به اتمام رساند و آن عبارت بود از قرآن مجيد و كتابهاى مدارس آن روز و چون شاگرد داشت، در ضمن درس خواندن، درس هم مىداد.
مقدمات حوزه، از قبيل صرف و نحو و معانى را نزد اساتيد محل خواند، ولى تحصيل علم در آن روزگار كه مصادف با دوران خفقان و حكومت ضد اسلامى رضا خان بود، از مشكلات محسوب مىشد. در آن دوره، كليه مدارس، تعطيل گرديد و مجالس روضهخوانى، برچيده شد و ملبس شدن به لباس روحانیت، مورد طعن و سرزنش قرار گرفت، ولى مؤلف، بهاتفاق چند تن از طلاب، از حضرت آيتالله معزى درخواست درس نمودند و ايشان، «سيوطى»، «مغنى»، جلد اول «رياض»، «معالم» و «كفايه» را به آنها درس داد. منطق و «شرح منظومه» و درس خارج فقه را در محضر آيتالله نبوى خواند. وى «رسائل» و جلد دوم «كفايه» و قسمتى از «رياض» را در در محضر شيخ منصور، سبط الشيخ، به پايان رسانيد.
اساتید
از ديگر اساتيد او مىتوان به آيات عظام، «سيد على بهبهانى»، «شاهرودى»، «حكيم»، «خوئى»، «بجنوردى»، «اصطهباناتى» و «نجفى مرعشى» اشاره كرد.
ايشان كه از محبين اهلبيت بودند، منبر را يكى از مشغلههاى خود مىدانستند. اغلب مجالس علمى كه در خوزستان برگزار مىشد، از ايشان دعوت مىشد و منبر مىرفتند. در مجلس اولين شهيد درگيرىهاى دزفول عليه رژيم طاغوت، ايشان سخنرانى كردند كه پس از آن، ممنوع المنبر شدند. تا اوجگيرى انقلاب اسلامى نيز به تثبيت اهداف انقلاب اسلامى در سنگرهاى تبليغ، تدريس، تأليف، امامت جماعت و امام جمعه موقت، خدمات خود را ادامه دادند.
با شروع جنگ تحميلى و هدف قرار گرفتن شهر دزفول با توپ و موشك و بمب، مسجد ايشان جزء معدود مساجدى بود كه نماز جماعت به امامت آن بزرگوار، بهصورت مستمر در آن برگزار مىشد. ايشان در مردمدارى و مردمنوازى و گرهگشايى از مشكلات آنها و جواب دادن به سؤالات شرعى و علمى، ملجأ بزرگى بود.
آثار
- قاموس الفقه؛
- قاموس الاخلاق؛
- كتاب القضاء؛
- فلسفه و قرآن در زمينه الميزان، در سه جلد؛
- روش نوين در فلسفه اصول دين؛
- آغاز دانش؛
- جهاد در قرآن؛
- كميل و دعایش؛
- ارمغان شهيد؛
- راهنما و فلسفه حج؛
- شرح فهرست شيخ طوسى؛
- شناخت نهجالبلاغه؛
- شاگردى در مكتب استاد؛
- هفت سؤال از متفكر بزرگ اسلام؛
- وحدت در اسلام؛
- رسالهاى در علت تعدد زوجات پيغمبر(ص)؛
- رسالهاى در تحريم غنا.
وفات
وى در صبح جمعه، 8 فروردين 1365، برابر با 18 رجب 1408، دار فانى را واع گفت.
منابع مقاله
كتاب علماء و روحانیت دزفول، ص 859 - 898.