الإمامة و النص

الإمامة و النص، از جمله آثار مجمع جهانی اهل‎بیت(ع) است که به قلم سید عبدالرحیم موسوی و گروهی از نویسندگان تحث اشراف ابوالفضل اسلامی، در تبیین مسئله امامت از دیدگاه شیعه به سامان رسیده است. محمدهادی یوسفی و صائب عبدالحمید مراجعات اثر را به انجام رسانده‌اند.

‏الإمامة و النص
الإمامة و النص
پدیدآورانحصینی موسوی، سید عبدالرحیم (نویسنده)

اسلامى، ابوالفضل (اشراف)

یوسفی غروی، محمدهادی (مراجعه)

عبدالحميد، صائب (مراجعه)
ناشرالمجمع العالمي لاهل‌البیت(عليهم‌السلام)
مکان نشرایران - قم
سال نشرمجلد1: 1422ق,
موضوعاسلام - مسايل متفرقه

امامت

علي بن ابي‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت

کلام شيعه اماميه
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‏BP‎‏ ‎‏11‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏ ‎‏16‎.‎‏ش

ساختار

کتاب با یک مقدمه آغاز و بدون فصل‎بندی خاصی، نظریه نص و ادله تاریخی و روایی آن را مورد بررسی قرار داده است. در انتها نیز خلاصه مباحث آمده است.

گزارش محتوا

در مقدمه کتاب به نص رسول‌الله(ص) بر مرجعیت عام اهل‎بیت(ع) در حدیث مشهور ثقلین اشاره شده است. ایشان بر صیانت شریعت اسلامی و قرآن کریم از فهم اشتباه و تفسیر باطل بسیار حریص بودند و پیوسته تلاش می‌کردند که مفاهیم رفیع آن را تبیین کنند؛ لذا اهل‎بیت(ع) به‌عنوان مرجع امت و پناهگاه مسلمانان شبهات را دفع و از سؤالات با حلم و بردباری استقبال می‌کردند[۱].

مباحث اصلی کتاب با اشاره به گرایش فطری انسان به کمال و نقش نبوت در روشن نمودن معالم راه و تبیین معارف حقه‌ای که انسان را به کمال می‌رساند آغاز شده است.[۲]. امامت در حقیقت امتداد رسالت است که شیعه نص، علم موهبتی از طرف خدا و عصمت را در آن شرط می‌داند؛ لذا لازم است به اشکالاتی که پیرامون موضوع امامت و شروط علم و عصمت و دیگر شروطی که برای امامت لازم است پاسخ داده شود[۳].

در مکتب اهل سنت، امام و خلیفه، یعنی قائد و رهبر سیاسی که اداره شئون نظام اسلامی را بعد از وفات نبی(ص) به‌عهده می‌گیرد. بر این اساس این مکتب انگیزه‌ای برای اینکه این رهبر به نص و تعیین از سوی خدا و بیان رسول(ص) معین شود، ندارد، بلکه این امر را به امت واگذار می‌کند تا هرکس را خواست و او را برای قیام به این مهم شایسته دید نصب کند؛ چراکه نقش امام و خلیفه از دیدگاه اهل سنت از رهبری سیاسی و زعامت امت فراتر نمی‌رود؛ پس منطقی است که نصب خلیفه با نظر شوری یا اهل حل و عقد و یا با وراثت صورت گیرد[۴]. خلاصه اینکه دیدگاه اهل سنت در امامت و خلافت فراتر از رهبری سیاسی نمی‌رود و مشروعیت تصدی این مقام نیز از طریق انتخاب و شوری یا تسلط با قدرت یا وراثت یا وصیت فراهم می‌شود[۵].

اما شیعه در ارزش‎گذاری امامت و خلافت بعد از رسول(ص) به این سو رفت که تعیین امام مسئله‌ای مهم و الهی مانند تعیین رسول است؛ پس عصمت حتی پیش از بلوغ، علم غیر اکتسابی و نصی که سبب مشروعیت امام است در آن شرط است؛ پس شروط امامت در تشیع وسیع‎تر از موضوع رهبری سیاسی است.[۶].

ازآنجاکه نقش امام، مرجعیت دینی است و اهمیت تشریع آن به ابعاد مختلف در عقاید، احکام، اخلاق و رهبری کشیده می‌شود، بنابراین اطاعت و پیروی از امام واجب است، ولذا اقوال امام معصوم و افعال و تقریرات او حجت شرعی قطعی و معذر است؛ همان ‎گونه که اقوال و افعال و تقریرات رسول‌الله(ص) حجت است. این نقش الهی مهم، مستلزم اموری است:

  1. امام معصوم باشد، مانند عصمت پیامبر؛ یعنی در تلقی، تبلیغ و سلوک معصوم باشد. از اینجا مشخص می‌شود که عصمت به این معنا تنها برای رهبری سیاسی شرط نیست.
  2. همچنین امام باید عالم به امور دنیوی و اخروی مردم باشد.
  3. باید افضل از همه اهل زمین در زمانش باشد، تااینکه بتواند مسئولیتش را به‌جا آورد[۷].

نویسنده پس از طرح نظریه نص، به موضوع شوری که از جمله نظریات در برابر نظریه نص است، پرداخته. بررسی تاریخی نظریه شوری، ضرورت نص بر جانشین پس از پیامبر و ارزش شرعی تصمیمات شوری و ارتباط آن با ولایتی که نص بر آن داریم، مباحثی است که مورد بررسی قرار گرفته است.[۸].

اینکه پیامبر اهمال کرده و نسبت به رساندن مسلمین و تربیت آنها بر امر ولایت و رهبری پس از خود هیچ حرکتی نکرده باشد، از احتمالات باطلی است که با مقام نبوت که تمام موضوعات مرتبط با رسالت را در بر می‌گیرد، تعارض دارد. همچنین متعارض است با نصوصی که حاکی از اهتمام رسول‌الله(ص) به امور امت پس از خود در زمان حیات و پیش از وفاتش و به‌ویژه در لحظات آخر از حیات مبارکش است.[۹].

امام علی(ع) بیشترین اهتمام را به اظهار نصوص و اشاراتی داشت که دلالت بر آمادگی آن حضرت برای خلافت پیامبر(ص) یا نص بر آن به اسم دارد. صحت انتساب این عبارات را اصحاب تحقیق زمانی که فارغ از هوای نفس سخن می‌گویند، تأیید می‌کنند. بیش از پنجاه تن از بزرگان و شراح کلمات آن حضرت به این موضوع اشاره کرده و با براهین اطمینان‌آور دفاع محکمی کرده‌اند[۱۰].

در بسیاری از منابع اهل سنت، به روایاتی اشاره شده که تصریح به ائمه دوازده‌گانه دارند. در انتهای کتاب به سه روایت در این رابطه اشاره شده که دو روایت آن را جوینی نقل کرده است.[۱۱].

وضعیت کتاب

فهرست مطالب، در انتهای کتاب و مستند روایات و مطالب و معانی برخی الفاظ و عبارات، در پاورقی‌ها ذکر شده است.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ص6
  2. ر.ک: متن کتاب، ص12
  3. ر.ک: همان، ص13-12
  4. ر.ک: همان، ص14
  5. ر.ک: همان، ص15
  6. ر.ک: همان
  7. ر.ک: همان، ص17
  8. ر.ک: همان، ص21
  9. ر.ک: همان، ص49
  10. ر.ک: همان، ص53
  11. ر.ک: همان، ص90

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.


وابسته‌ها