راوندی، مرتضی
مرتضى راوندى (1292-1378ش)، پژوهشگر، تاریخنویس، حقوقدان معاصر ایرانى، نویسنده کتاب ۱۰ جلدی تاریخ اجتماعی ایران
ولادت
در 1292ش در تهران دیده به جهان گشود. پدرش سیدمهدى موسوى غروى بود که در کودکى او را از دست داد و زیر نظر برادر بزرگش، حجتالاسلام سید غفور موسوى غروى، بزرگ شد. او بعدها نام خانوادگى راوندى را برگزید.
تحصیلات
دوره ابتدایى را در مدرسه ایمان گذراند و از دارالفنون دیپلم ادبى گرفت. سپس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. لیسانس خود را از دانشکده حقوق تهران گرفت.
او مدتى در اداره راه آهن کار کرد و در 1318ش، به استخدام وزارت دادگسترى درآمد. کار در دادگسترى او را با عمق فساد حاکم بر نظام ادارى و حقکشى و ستم بر مردم آشنا کرد. این امر و تحولات پرشتاب ناشى از رویدادهاى پس از شهریور 1320، راوندى را به حزب توده ایران جذب کرد. این حزب در مهر 1320 در تهران تشکیل شده و مهمترین مدعى طرفدارى از عدالت و آزادى و قانون اساسى مشروطیت در آن زمان بود. راوندى در حزب توده ایران فعالیتهاى گوناگونى داشت، از جمله: تلاش براى تقویت و ساماندهى اتحادیههاى کارگرى صنایع پارچهبافى اصفهان، همکارى با روزنامه دنیاى امروز(ه) به صاحب امتیازى و مدیریت حسین فرشید، کسب امتیاز روزنامه آهنگر، ترجمان (ارگان) حزب توده در اصفهان در اردیبهشت 1325، سخنرانى درباره مسائل روز در شهرهاى شمالى ایران ازجمله درباره نیاز نداشتن ایران به مستشاران امریکایى در ژاندارمرى و امضاى اعلامیه تأسیس حزب جنگل در آذر 1324. او افزونبر فعالیتهاى حزبى با دایرکردن دفتر وکالتش در اصفهان، از زندانیان و اعضاى تحت تعقیب حزب توده و شوراى متحده اتحادیهها دفاع کرد. در همان سال در کمیته ایالتى حزب توده در آذربایجان نیز فعالیت داشت.
مرتضى راوندى مانند بسیارى از تحصیلکردگان دوران خود با وعده آزادى و دموکراسى حزب توده ایران به عضویت آن درآمد. او به قانون اساسى ایران و حکومت مشروطه اعتقاد داشت و برخلاف سیاست رسمى حزب توده، طرفدار جنبش ملى شدن صنعت نفت ایران بود و محمد مصدق را شخصیتى ملى و وطنپرست مىدانست.
راوندى در دومین کنگره حزب توده ایران در بهار 1327ش، که نیمهمخفى برگزار شد، یکى از چهارده نفرى بود که به عضویت هیئت مشورتى کمیته مرکزى حزب انتخاب شدند. او در 1330ش، به جرم فعالیتهاى سیاسى دستگیر شد و بیش از یک سال زندانى بود. در دوران زندان به ماهیت خطمشى حزب توده پى برد. پس از آزادى و کودتاى 28 مرداد 1332ش از فعالیتهاى سیاسى کناره گرفت و به تحقیق و تألیف پرداخت. راوندى در 1346ش، به خواست خود بازنشسته شد. آخرین سمت او دادیار دیوان عالى کشور بود. او مدتى ریاست اداره ثبت کل کشور و ریاست یکى از ادارات بیمههاى اجتماعى را نیز برعهده داشت. بعدها اسداللّه علم (وزیر دربار محمدرضاشاه پهلوى) وى را به مجمعى متشکل از پانصد تن از استادان دانشگاه، تاریخنویسان، جامعهشناسان و روشنفکران دعوت کرد تا به تدوین تاریخ پنجاه ساله سلطنت سلسله پهلوى (1304ـ1357ش) بپردازند.
وى از جوانى با همت شخصى و با نیت تهیه تاریخ زندگى مردم ایران، پژوهش و فیشبردارى از منابع گوناگون داخلى و خارجى را آغاز کرد. وى در طول پنجاه سال پژوهش، هزاران فیش و سند تاریخى را از کتابهاى گوناگون جمعآورى کرد.
کتاب 10 جلدى تاریخ اجتماعى ایران که گردآورى آن بیش از 40 سال به طول انجامید، اساسىترین کار رواندى است. با این کار، او پایهاى محکم و قابل ستایش در این عرصه بنیان نهاد. نخستین دوره تاریخ اجتماعى در1340ش در سه جلد منتشر شد. پس از انقلاب، اکثر کتابهاى او، به خصوص جلدهاى اول و دوم آن که به فرهنگ و تمدن ایران قدیم و حمله اعراب بادیهنشین مىپرداخت، مجوز نشر نیافت و جلدهاى آخر که به نقد اعتقادات ایرانیان مىپرداخت، در سوئد چاپ شد.
وفات
راوندى در 23 شهریور 1378، در 86 سالگى، براثر عارضه مغزى در تهران درگذشت و در قطعه نویسندگان و هنرمندان بهشتزهرا به خاک سپرده شد.
آثار
- تاریخ اجتماعى ایران (10 جلد).
- تاریخ تحولات اجتماعى.
- تشریح قانون اساسى ایران.
- زندگى روزمره ایرانیان در خلال روزگاران.
- سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا.
- سیر قضا و تاریخ دادگسترى در ایران و اروپا.
- ترجمه زندگى مسلمانان در قرون وسطى: اثر دکتر على مظاهرى.
- ترجمه اقتصاد بشرى: اثر رنه ساد (از مجموعه چه مىدانم؟).
منابع مقاله
ویکیپدیا، دانشنامه آزاد، 13 اردیبهشت 1390.