نقیوسی، یوحنا
یوحنا نقیوسی (زنده در 680-690)، مورخ و متکلم، اسقف قبطی. او در نیمه دوم قرن هفتم و ابتدای قرن هشتم میلادی میزیسته است. «تاريخ مصر ليوحنا النقيوسي»، از جمله آثار اوست.
نام | یوحنا نقیوسی |
---|---|
نامهای دیگر | قدیس یوحنا نقیوسی |
نام پدر | |
متولد | نیمه دوم از قرن هفتم میلادی |
محل تولد | نقيوس |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | تاریخ مصر لیوحنا النقيوسي، رؤية قبطية للفتح الإسلامي |
کد مؤلف | AUTHORCODE13134AUTHORCODE |
زادگاه
یوحنا نقیوسی منتسب به شهر نقیوس است. مصادر به این نکته اشاره دارند که نام این شهر به لغت رومی «نقیوس» و به یونانی «نقیو» و به قبطی «بشاتی» و به عربی «نقیوس» است[۱]. بیشتر محققان معتقدند که نقیوس خراب شده و در جای آن امروز منطقه زاویه رزین یا زاویه بقلی در منوفیه قرار دارد[۲].
جایگاه علمی و اجتماعی
اطلاعات درباره یوحنا نقیوسی و زندگی او اندک است؛ زیرا تنها مطلب کوتاهی درباره او در خبر مینا که پس از یوحنا نقیوسی اسقفِ نقیوس بوده است و نیز در حدیث وی از بطریرک اسحاق و در حدیث ساویرس بن مقفع (مورخ و متکلم مسیحی مصر در سده 4ق/10م)، در کتاب «سير الآباء البطاركة»، درباره او ذکر شده است. همچنین با دقت در مقدمه نسخه خطی میتوان فهمید که یوحنا نقیوسی بهلحاظ دینی، ادبی و تاریخی شخصیت بزرگی بوده است و مردی بوده که به نیکویی و مدبر بودن وصف شده است[۳].
وی نقش بزرگی در مصالح کنیسه مصری در عهد پاپهای اسکندریه: یوحنا سوم (بطریرک چهلم)، اسحاق (بطریرک چهلویکم) و سیمون اول (بطریرک چهلودوم)، داشته است.
اسقف اشمونین اسم یوحنا نقیوسی را برای اولین بار در سیره و روش بطریرک یوحنا سوم آورده است[۴]. همچنین در جای دیگری به هنگام خبر از بطریرک اسحاق به نام او اشاره کرده است. او نقش مهمی در انتخاب بطریرک اسحاق، بازی کرده است[۵].
دوران زندگی
یوحنا نقیوسی سالهای طولانی از عمرش را در نیمه دوم از قرن هفتم میلادی تا ابتدای قرن هشتم میلادی در سایه حکومت عصر والیان در مصر (21-254ق/642-868م) گذرانده است؛ عصری که عصر تسامح اسلامی با اهل ذمه نامیده شده؛ پس از آنکه دچار بسیاری از محنتها و ستمها به دست حاکمان روم و بیزانس قرار گرفتند. او معاصر با عبدالعزیز بن مروان (65-86ق)، یکی از مشهورترین حاکمان اموی بوده که در مصر حکومت کردند[۶].
پانویس
منابع مقاله
عبدالجلیل، عمر صابر، «تاريخ مصر ليوحنا النقيوسي»، قاهره، عين للدراسات و البحوث الإنسانية و الاجتماعية، 2003م.