إتحاف الأخيار بغرائب الأخبار
إتحاف الأخيار بغرائب الأخبار؛ رحلة إلی فرنسا، بلجيكا، إنكلترا، إيطاليا 1876، اثر ادریس جعیدی سلوی، شرح مسافرت وی در سال 1876م، به فرانسه، بلژیک، انگلستان و ایتالیا، بهعنوان کاتب و منشی محمد زبیدی رباطی، سفیر مراکش در اروپا میباشد که با تحقیق عزالمغرب معنینو به چاپ رسیده است.
إتحاف الأخيار بغرائب الأخبار | |
---|---|
پدیدآوران | جعیدی، ادریس (نويسنده) معنینو، عزالمغرب (محقق) |
عنوانهای دیگر | رحله الي فرنسا، بلجيکا، انکلترا، ايطاليا 1876 |
ناشر | دار السويدي للنشر و التوزيع، المؤسسة العربية للدراسات و النشر |
مکان نشر | لبنان - بیروت، امارات - ابوظبی |
سال نشر | 2004م |
چاپ | اول |
شابک | 9953-36-640-3 |
موضوع | اروپا - سير و سياحت، جعيدي، ادريس، - 1308ق. - سفرها، سفرنامه ها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ج7الف2 / 919 D |
ساختار
کتاب با سه مقدمه از محمد احمد سویدی، محقق و نویسنده، آغاز و مطالب در شش جزء، تنظیم شده است.
روش نگارش جعیدی با روش تدوینی که در زمان او در بین گروه تحصیلکرده رواج داشت، متفاوت است؛ زیرا سبک نگارش او، سبکی است همراه با سرعت، حرکت و تداخل و دقت در توصیف وقایع و حوادث. وی از استطراد دوری کرده و نوشتههای دیگران را چاشنی مطالب خود قرار نداده است[۱].
سبک او، بهواسطه دقت در توصیف وقایع، سبکی است متمایز، ولی چون خواسته از دستاوردهای جدید علمی در تمدن اروپایی یاد کند و همه را به زبان عربی بنویسد، ناچار به ادخال اصطلاحات اجنبی و عامی غربی در نوشته خود شده است [۲].
گزارش محتوا
در مقدمه اول، به موضوع و اهمیت کتاب اشاره گردیده[۳] و مقدمه محقق، در سه فصل، بهترتیب ذیل، ارائه گردیده است: در فصل نخست، سفر جعیدی، نمونهای از سفرهای جهانگردان مراکشی به اروپا در قرن نوزدهم میلادی تلقی گردیده است. به اعتقاد محقق، در قرن نوزدهم میلادی، نخبگان تحصیلکرده مراکشی، تصوراتی خلاقانه نسبت به رنسانس و مدرنیته از اروپا داشتند و ماهیت شرایط بینالمللی که در این دوران، فضای جامعه مراکش را محاصره کرده بود، باعث گردید تا دیپلماسی مراکش بهشدت به سمت اروپا متمایل شده و حالتی منفعل به خود بگیرد؛ این امر که عواقب سیاسی نیز در بر داشته و با افزایش جاهطلبیهای اروپاییان و عقبنشینی موقعیت بینالمللی مراکش همراه بود، باعث گردید تا نخبگان مراکشی، علاقهمند به ترسیم تمدن مدرن اروپا شده و در این زمینه اقدام به تألیف آثاری نمایند. این آثار، نخستین برداشتهای مردم مراکش درباره اروپا را شکل میداد و سفر جعیدی بهعنوان بزرگترین سفر رسمی و سفارتی به اروپا در آن دوران، در این چارچوب قرار میگیرد[۴].
در این فصل همچنین به توصیف نسخ خطی کتاب[۵] و شرح حال نویسنده، پرداخته شده است[۶].
در فصل دوم، به ترسیم چارچوب تاریخی این سفر، پرداخته شده است. این سفر در اوایل قرن نوزدهم میلادی، در دورانی رخ داد که روابط مراکش و اروپا به دلیل اشتغال آنها به جنگهای انقلاب فرانسه و اقدامات ناپلئون بناپارت، شاهد انقباض بزرگی بوده که نشاندهنده ضعف نمایندگی کنسولی متمرکز در طنجه (در انگلیسی Tangier یا Tangiers: سومین شهر مهم مراکش و شهری در نزدیکی جبلالطارق بین دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس) بود[۷].
در این دوره سرنوشتساز تاریخ معاصر مراکش، دیپلماسی این کشور در تلاش برای دفاع از موقعیت بینالمللی خود، بهشدت فعال بوده و هدف آن بهرهبرداری از تضادهای حاکم در میان قدرتهای اروپایی به نفع خود بود. در خلال سالهای 1845 تا 1876م، دولت مراکش، چهار مأموریت دیپلماتیک، به اروپا اعزام نمود که اولی به رهبری حاجی عبدالقادر اشعاش به فرانسه در زمان سلطنت مولی عبدالرحمان، دومی هیئتی با هدایت ادریس عمراوی به فرانسه که حاجی عبدالرحمان عاجی با نویسندگی محمد طاهر فاسی را به انگلستان فرستاد، سومی با هدایت محمد بن عبدالکریم شرقی در سال 1866ق، با همراهی محمد بن سعید سلاوی و چهارمین مأموریت به رهبری محمد زبیدی رباطی در زمان سلطنت سلطان حسن اول به فرانسه، بلژیک، انگلیس و ایتالیا بود که ادریس جعیدی، نقش کاتب و منشی را در این مأموریت، بهعهده داشت[۸].
جعیدی در مقدمه، با ترسیم موضوع کتاب و تقسیم مطالب به اجزا و ابواب آن و تعیین هدف خود از این سفر، به تبیین خطوط اصلی سفرنامه خود، پرداخته است؛ بنابراین، به عقیده محقق، بحث پیرامون روش وی در نگارش مطالب، نشانگر سطح فکری و علمی وی خواهد بود[۹]، ولذا وی در این فصل، ضمن اشاره به جزئیات سفر او[۱۰]، به بیان انگیزه او از نگارش سفرنامه پرداخته[۱۱] و در پایان، اقدامات تحقیقی صورتگرفته بر روی کتاب را توضیح داده است[۱۲].
در فصل سوم، جنبه سیاسی و نظامی این سفر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با بررسی نامهها و مکاتبات رسمی مبادلهشده توسط زبیدی، بهعنوان سفیر مراکش در اروپا، با دولتهای کشورهایی که وی از آنها بازدید کرده است یا با دولت مرکزی مراکش، مورخین توانستهاند با برخی از جنبههای سیاسی رسالت این سفیر مراکشی آشنا شوند[۱۳].
در جزء اول، به بیان جزئیات ورود سفیر (محمد زبیدی)، به شهر طنجه در روز چهارشنبه بیستونهم ربیعالثانی 1874م[۱۴] و ملاقات با حاکم این شهر[۱۵] و سپس حرکت و خروج از این شهر و رسیدن به شهر مرسیلیه با کشتی، اشاره شده است[۱۶].
در جزء دوم، به بیان اخبار مربوط به شهر مرسیلیه و پاریس در فرانسه پرداخته شده و نویسنده هرچه را مشاهده کرده، با جزییات کامل آن، به تصویر کشیده است؛ بهعنوان مثال، وی کوچههای شهر مرسیلیه را چنین توصیف نموده است: «ما در دروازههای مغازههای آن، عتیقههای نفیس و مبلمان عجیب و غریبی دیدیم که قلم یا زبان آن را بهسختی میتواند توصیف کند و انسان قادر به توصیف آن نیست و کوچه آن بسیار گسترده است. در محل برخورد خیابانها، چهارراه وجود دارد و عمدتا چپ و راست خیابانها دارای پیادهروهایی برای مردان و زنان است...»[۱۷] و یا جادههای پاریس، چنین ترسیم شده است: «راههای آن، بسیار گستردهتر از جادههای مارسی (دومین شهر پرجمعیت فرانسه) است و درختان در آن از هر دو طرف امتداد مییابند و فانوسهای میان آنها بر روی ستونهای مسی مخروطی شکل، استوار شدهاند؛ بهگونهای که از ته آن گسترده است، سپس بهتدریج به طرف بالا کاهش مییابد و من از صافی آن درختان شگفتزده شدم؛ بهطوریکه شما در آنها اندکی پیچوخم نمیبینید؛ بنابراین من روی درختان کوچک آن دقت کردم و متوجه شدم این امر به این دلیل است که آنها هنگام کاشت درخت، یک تکه چوب صاف و بلند را در کنار آن قرار میدهند و...»[۱۸].
نویسنده در جزء سوم، به توصیف شهرهای بلژیک و بیان دیدارهایی که سفیر مراکش با بزرگان و رجال سیاسی این کشور داشته، پرداخته[۱۹] و در جزء چهارم، شهرهای انگلستان و ملاقات با رجال سیاسی آن، توضیح داده شده است[۲۰].
جعیدی پس از دیدار از کشورهای بلژیک و انگستان، مجددا به فرانسه بازگشته و شرح این بازگشت را در جزء پنجم، داده است[۲۱]. در پایان نیز به کشور ایتالیا رفته و از شهرهایی همچون تورین[۲۲]، رم[۲۳]، میلان[۲۴] و بیلی (شهری در نزدیکی ژنو)[۲۵] دیدن نموده و سرانجام در روز دوشنبه، بیستویکم شعبان، به شهر طنجه مراکش، بازگشته است. شرح دیدار از کشور ایتالیا، در آخرین جزء کتاب آمده است.
وضعیت کتاب
فهارس کتاب، شامل: «کلمات و عبارات عامیانه و بیگانه مذکور در سفرنامه»؛ «اعلام اشخاص»؛ «اماکن جغرافیایی و شهرها» و «مصادر و مراجع مورد استفاده محقق»؛ «موسوعات و معاجم»؛ «نشریات»؛ «منابع لاتین» و «موضوعات کتاب»، در انتهای آن آمده است.
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۲۶]، درج عبارت لاتین برخی از واژگان[۲۷] و اشاره به اختلاف نسخ[۲۸]، به توضیح برخی از مطالب و عبارات مذکور در متن، پرداخته شده است[۲۹].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص37
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: مقدمه اول، ص7-9
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص11-12
- ↑ ر.ک: همان، ص13-15
- ↑ ر.ک: همان، ص16-25
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: همان، ص27-28
- ↑ ر.ک: همان، ص37
- ↑ ر.ک: همان، ص30
- ↑ ر.ک: همان، ص35
- ↑ ر.ک: همان، ص39
- ↑ ر.ک: همان، ص42
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص107
- ↑ ر.ک: همان، ص109
- ↑ ر.ک: همان، ص116
- ↑ ر.ک: همان، ص133
- ↑ ر.ک: همان، ص152
- ↑ ر.ک: همان، ص205-266
- ↑ ر.ک: همان، ص271-316
- ↑ ر.ک: همان، ص317-327
- ↑ ر.ک: همان، ص335
- ↑ ر.ک: همان، ص357
- ↑ ر.ک: همان، ص383
- ↑ ر.ک: همان، ص394
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص86
- ↑ ر.ک: همان، ص92
- ↑ ر.ک: همان، ص117
- ↑ ر.ک: همان، ص89
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.