ابن اعرابی، احمد بن محمد
ابن اعرابی، احمد بن محمد، ملقب به شیخالاسلام و شیخالحرم (ح 246-340 یا 341ق/860 -951 یا 952م)، فقیه، محدث، حافظ، عارف و از مشایخ صوفیه و صاحب آثار متعدد، از جمله «كتاب رؤية الله تباركوتعالی».
تولد
ابوسعید احمد بن محمد بن زیاد بن بشر بن دِرْهَم اموی بصری، حدود سال 246ق، در بصره متولد شد.
اساتید و شیوخ
وی اهل بصره بود و در مکه اقامت داشت. ابن اعرابى ابتدا به دمشق سفر کرده و در آنجا حدیث شنیده است و سپس دیگر شهرها و مراکز علمى آن روزگار را دیده و از علما و بزرگان استفاده برده و استماع حدیث کرده است و از کسانى چون حسن بن محمد بن صبّاح زعفرانى (متوفی 260ق) و سعدان بن نصر و محمد بن عبدالملک دقیقى و ابوداوود سجستانى (متوفی 275ق) و دیگران حدیث شنیده است و افرادی مانند محمد بن حسن بن خشّاب بغدادی، ابومحمد عبدالله بن یوسف اصفهانى، ابوالقاسم طبرانى، دارقطنى، ابوعبدالله محمد بن احمد بن یحیى بن مُفَرّج قرطبى و تنى چند از علمای اندلس و جز آنان در مکه از وی حدیث شنیدهاند.
تدریس
ابن اعرابى سرانجام به مکه رفته و مجاور حرم شده و در آنجا حوزه درس و ذکر حدیث تشکیل داده است.
ابن اعرابی در نگاه دیگران
مقام علمى و عرفانى وی مورد ستایش عالمان پس از او قرار گرفته است. خواجه عبدالله انصاری او را عالم و فقیه و شیخالحرم نامیده است، ذهبى وی را بهعنوان محدث مکه نام برده، سلمى تصریح به ثقه بودن وی نموده که احادیث را با سند نقل میکرده است و ابن حجر عسقلانى نوشته است که وی در مقابل ذکر احادیث، اجرت میگرفته است. درباره اعتقادات وی گفتهاند که فقیهى متمایل به مذهب اصحاب حدیث و مذهب ظاهریه بوده است.
تصوف ابن اعرابی
ابن اعرابى از بزرگان و از مشایخ صوفیه و از طبقه چهارم متصوفه بشمار آمده است. مشایخ صوفیه چون سراج طوسى و غزالى، سخنان وی را در کتابهای خویش آوردهاند. وی با مشایخ صوفیان مانند جنید بغدادی (متوفی 298ق)، عمرو بن عثمان مکى (متوفی 291ق)، ابوالحسین احمد بن محمد نوری (متوفی 295ق)، شبلى و ابواحمد قلانسى مصاحبت داشته است.
وفات
ابن اعرابی در سال 340 یا 341ق، از دنیا رفت.
آثار
در کتابهای تاریخى و رجالى و طبقات صوفیه آثار بسیاری به ابن اعرابى نسبت دادهاند؛ ذهبى نوشته است که ابن اعرابى سنن ابىداوود را روایت میکرده و بر آن مطالبى را میافزوده است و درباره افرادی که از آنان حدیث شنیده، معجم بزرگى را ترتیب داده است؛ نیز در تاریخ بصره کتابى نوشته است که ذهبى آن را ندیده، اما از «طبقات النُسّاك» وی نقل کرده است. آنچه از آثار وی در دست است، اینهاست:
- جزء منتقى من الحديث (که نسخه ناقص خطى جزء چهارم آن در 8 صفحه به خط مغربى، مورّخ 651ق، در دارالکتب ظاهریه دمشق ذیل مجموعه شماره 1025 موجود است)؛
- كتاب المعجم (در رجال)؛
- كتاب رؤية الله تباركوتعالی (در حدیث)؛
- كتاب في معنى الزهد و أقوال النّاس فيه و صفة الزاهدين (به روایت عبدالرحمان بن عمر بن سعید بزاز بن نحاس (متوفی 416ق) که در 340ق، آن را شنیده و روایت کرده است)؛
- رسالة في المواعظ و الفوائد و غیر ذلك؛
- كتاب الوجد (که یک باب از آن کتاب را ابونصر سراج طوسى در «اللّمع في التصوف» بهاختصار در 5 صفحه نقل کرده است)[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: رفیعی، علی، ج3، ص26-27
منابع مقاله
رفیعی، علی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374ش.