حمصی رازی، محمود بن علی

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

محمود بن علی بن حسن حمصی رازی، (اوایل قرن هفتم قمری)، متکلم شیعی ساکن ری و صاحب کتاب «المنقذ من التقليد».

NUR01768.jpg
نام
نام‎های دیگر
نام پدر
متولد
محل تولد
رحلت
اساتید [[ | ]]

[[ | ]]؛

برخی آثار [[ ]]

[[ ]]

کد مؤلف AUTHORCODE01768AUTHORCODE

تولد و زادگاه

از تاریخ تولد او اطلاعی در دست نیست. مشهور آن است که او در «حمّص» یکی از شهرهای سوریه متولد شده است؛ لذا به او «الحمصي» گفته‌اند. در «ری» ساکن بوده و در آنجا زندگی می‌کرد؛ لذا به او «الرازي» می‌گفته‌اند. البته او در اواخر عمر به «همدان» رفته و در آنجا نیز وفات کرده است.

به‌طور قطع او اهل «ری» است و این کلمه (حمصی) نشانگر شغل او است و تلفظ درست آن نیز حمّص [حمّصی]، به معنای نخودفروش است. ابن ادریس (598ق)، فقیه و دانشمند معاصر او، از او با «شيخنا محمود بن علي بن الحسين الحمصي المتكلم الرازي» یاد می‌کند؛ قطعاً اگر «حمص» نام شهر یا روستایی بود، باید در کنار «الرازي» که منسوب به «ری» است، می‌آمد.

ابن حجر عسقلانی (متوفی 852ق)، از قول منتجب‌الدین رازی که شاگرد سدیدالدین نیز بوده است، می‌نویسد: سدیدالدین تا پنجاه سالگی، نخود پخته‌شده می‌فروخت، سپس آن را رها کرده و به تحصیل علم پرداخت، تا اینکه از ماهرترین و دقیق‌ترین عالمان زمان خود شد. او یک‌صد سال عمر کرد و تا پایان عمر نیز از صحت، سلامت کامل، توان و قدرت لازم برخوردار بوده است.

به‌علاوه سدیدالدین خود از «ری» به وطن و زادگاه تعبیر می‌کند. هنگامی ‌که دانشمندان حله از او اقامت در آنجا را درخواست می‌کنند، می‌گوید: اعتذرت بالتحنن إلی الأهل و الوطن... و عزمت علی الإقامة و في القلب النزوع إلی الإهل و الولد و في الخاطر الالتفات إلی المولد و البلد.

قطعاً اگر زادگاه او حمص بود، در حله که به آنجا نیز نزدیک‌تر بود، یادی از قوم و قبیله و زادگاهش می‌کرده است. به‌علاوه او به عجم بودن شناخته شده و هیچ اثر تاریخی - ‌اعم از شیعه و سنی - ‌او را عرب ندانسته است.

وفات

مشهور آن است که او تا سال 600ق، در قید حیات بوده است و در سال‌های آغازین قرن هفتم رحلت کرده است.

اما یکی از بزرگان، وفات او را حدود سال 585ق، می‌داند. عمده‌ترین قرینه معظم‌له بر این مدعا آن است که ابن ادریس حلی در کتاب «السرائر» که رد سال 589 تألیف آن را به پایان رسانیده است، از سدیدالدین حمصی با تعبیر «رحمة الله» یاد می‌کند.

این قرینه بیانگر وفات سدیدالدین نیست؛ چون در پایان قضیه‌ای که ابن ادریس از او نقل می‌کند، «وفقه الله و إيانا لمرضاته و طاعته» آمده است. به‌علاوه در جاهای فراوانی از «السرائر» برای خود ابن ادریس نیز قید «رحمة الله» آمده است. معلوم می‌شود این قید بعداً توسط نُساخ افزوده شده است؛ بنابراین سدیدالدین در زمان تألیف «السرائر» زنده بوده است.

شخصیت و جایگاه علمی

هرچند اطلاع دقیقی از زندگی و خصوصیت‌های او در دست نیست، اما از چند نمونه محدودی که در برخی منابع ذکر شده، شخصیت علمی و عملی او نماینگر است. از جهت علمی همان بس که عالمان و دانشمندان حلّه از جمله ابن ادریس و ورّام بن ابی‌فراس از او تقاضا می‌کنند تا برای مدتی در آنجا بماند و یک دوره کلام را برایشان تدریس کند. در «ری» نیز امام فخر رازی (606ق)، منتجب‌الدین رازی و خُجندی نزد او درس خوانده‌اند.

از جهت عملی نیز بسیار متواضع، فروتن و منصف بود. به شهادت ابن ادریس که با تعبیر «شيخنا» از او یاد می‌کند. او اهل ادعا نبود و چیزی را که نمی‌دانست، نمی‌گفت. در بین امثال او کمتر کسی را این‌چنین می‌توان یافت. اهل جدل و مراء نبود. حرف حق را از هرکس بود، می‌شنید و می‌پذیرفت.

این خصوصیت در متنی که برای شاگردش خجندی نوشته، آشکارا مشهود است. او که تعریف و تمجید زیادی از شاگردش کرده است، از خود با تعبیر «الضعيف الفقير» بسنده می‌کند.

آثار

آثار او بیشتر در علم کلام است که فقط «المنقذ من التقليد» در دسترس است. در اصول فقه نیز اثر ارزشمندی به نام «المصادر» داشته که ابن ادریس ضمن نقل مواردی از آن، با تمجید و تعریف برخی از آن‌ها را نیز تأیید کرده است.

«المنقذ من التقليد» را در شهر «حله» نوشته است. در بازگشت از حرمین شریفین، هنگام عبور از آنجا مورد استقبال گرم دانشمندان آن شهر قرار گرفت. آنان از او درخواست کردند تا مدتی را در آنجا بماند. او نیز علی‌رغم طول سفر و دوری از اهل و خاندان، دعوت آنان را پذیرفت و به خواسته آنان یک دوره کلام برایشان تدریس کرد که نتیجه آن همین کتاب است[۱].

یکی از شاگردان وی که بیشتر کتب او را (با قرائت کسی که آنها را بر او خوانده)، شنیده، گفته است: او دارای تصانیفی بوده که برخی از آنها عبارتند از:

  1. بداية الهداية؛
  2. التبيين و النتقيح في التحسين و التقبيح؛
  3. التعليق الكبير؛
  4. التعليق الصغير؛
  5. نقص الموجز للنجيب أبي‌المكارم؛
  6. المصادر في أصول الفقه؛

و...[۲].

پانویس

  1. ر.ک: جبرائیلی، محمدصفر ص118-122؛ پایگاه اینترنتی راسخون
  2. ر.ک: یوسفی غروی، محمدهادی، ص11-12

منابع مقاله

  1. یوسفی غروی، محمدهادی، مقدمه کتاب «المنقذ من التقليد»، تألیف محمود حمصی رازی، جامعه مدرسین حوزه علمیه (نشر اسلامی)، قم، چاپ اول، 1412ق.
  2. جبرائیلی، محمدصفر، «شخصیت‌ها، آثار، مدارس و منابع کلامی شیعه»، انتشارات امام علی بن ابی‌طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1397ش.
  3. پایگاه راسخون، به آدرس:

https://rasekhoon.net/article/show/1017491