ابن اثیر، نصرالله بن محمد
«ابن اثير، ضياء الدين، ابوالفتح نصر الله بن ابىالكرم محمد شيبانى جَزَرى» (558-637ق / 1163-1239م)، منسوب به جزيره ابن عمر است.
نام | ابن اثیر، نصر الله بن محمد |
---|---|
نام های دیگر | ابن اثیر، ضیاء الدین نصر الله بن محمد
ابن اثیر جزری، ضیاء الدین ابن اثیر جزری، نصر الله بن محمد ابن الاثیر الجزری، ضیاء الدین |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 637 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مولف | AUTHORCODE3358AUTHORCODE |
پدرش را كه از طايفه بزرگ بنى شيبان بود، به سبب برخوردارى از اعتبار اجتماعى، اَثير، لقب داده بودند و به همين سبب، ضياء الدين و دو برادر بزرگترش مجد الدين و عز الدين على بن محمد به «بنو الاثير» شهرت يافتند. اثير از جانب اتابكان موصل سمت فرماندارى جزيره ابن عمر را داشت و سخت مورد اعتماد آنان و درعينحال، مورد احترام فراوان مردم جزيره بود.
ضياء الدين، دوران كودكى و نوجوانى را در زادگاه خود بسربرد و چون پدرش علاوه بر مقام و نفوذ اجتماعى، داراى اراضى زراعى فراوان نيز بود و فعاليتهاى بازرگانى هم داشت، در ناز و نعمت زيست و از كودكى به امر و نهى و داشتن خدم و حشم خوى گرفت. 21 ساله بود كه با پدر و برادرانش به موصل رفت و در آنجا اقامت گزيد.
ضياء الدين در موصل كه در آن روزگار، مركز علم و ادب و جايگاه تلاقى فرهنگها و افكار گوناگون شرقى و غربى بود و مدارس پرآوازه داشت، به تحصيل علم اشتغال ورزيد و پس از مدتى كه - ظاهراً در حدود 10 سال - در صرف، نحو، لغت و فنون بلاغت مهارت يافت و از محضر استادان بزرگ آن زمان بهرهمند شد. پيشرفت وى در اين دوره، آنچنان سريع و چشمگير بود كه برخى آن را بالغ بر 20 سال انگاشتهاند، اما ضياء الدين قاعدتاً بايد مراحل حفظ قرآن كريم و احاديث نبوى و اشعار قديم و جديد عربى و فراگيرى مقدمات علوم را در همان زادگاهش گذرانيده و به همت پدر، همانند دو برادر ديگر، در سنين نوجوانى به كمالات علمى و ادبى آراسته شده باشد.
در 595ق / 1199م كه افضل بر قاهره چيره شد، مكاتباتى از جانب اميران شام با او انجام داد، سپس در 596ق، به خدمت او شتافت. در همان سال باز ملك افضل از قاهره گريخت و ضياء الدين نيز مخفيانه از آنجا خارج شد. اين دو يار وفادار بار ديگر در سُمَيْساط گرد هم آمدند. ضياء الدين در «المثل»، جابهجا به اين دوره از زندگىاش كه تا 607ق / 1210م ادامه داشت، اشاره كرده است.
عاقبت از ملك افضل قطع اميد كرد و به خدمت برادرش ملك ظاهر، فرمانرواى حلب درآمد، اما در آنجا نيز كارش نگرفت و به موصل بازگشت و از آنجا به اربل و سنجار رفت و در هريك از اين دو شهر مدتى بماند، تا سرانجام در 618ق / 1221م در مقام رياست ديوان انشاى امير بدر الدين لؤلؤ، اتابك موصل، استقرار يافت و بقيه عمر را در همين مقام بماند.
وفات او نيز در اثناى يكى از مأموريتهايش در بغداد اتفاق افتاد و در مقابر قريش - صحن مطهر كاظمين فعلى - مدفون گرديد.
ويژگى ضياء الدين علاوه بر وسعت اطلاع و آشنايى با بيشتر علوم و فنون عصر، حتى پزشكى و شايد هم زبانهاى بيگانه كه توضيح فنى و عالمانه وى در باره شاهنامه فردوسى، نمونه بارز آن است، در اين است كه وى با استقصا و مطالعه و بررسى و گزينش ماهرانه كتب معانى و بيان، به تأليف آثار متعدد در فنون بلاغت پرداخته و مهمتر آنكه در پى آن برآمده است كه فن نگارش را از انحصار صنفى به درآورد و به ميدان علم و هنر منتقل نمايد و روش آموزش بلاغت و شيوههاى كاربردى آن و چگونگى تكوين ملكه بلاغت را براى همگان تشريح كند. وى هر بار كه از خود و شيوه كار خويش سخن به ميان مىآورد، ارائه شيوههاى تجربى را منظور دارد، اما در زمينه شعر نتوانسته است همانند قاضى فاضل، توفيقى به دست بياور.
امتياز ديگر ابن اثير، گذشته از اينكه شخصاً توفيق تدريس كتابهايش را يافته است آن است كه در زمان حيات نيز كتابهايش در نسخههاى مكرر نوشته مىشد و تا اقصى نقاط ممالك اسلامى آن روزگار انتشار مىيافت؛ چنانكه در بغداد مورد توجه ابن ابىالحديد قرار گرفت و در مصر از منابع اصلى ابن ابىاصبع مصرى گرديد.
آثار
1. الاستدراك فى الاخذ على المآخذ؛
2. الجامع الكبير فى صناعة المنظوم و المنثور (يا فى صناعَتَى...)؛
3. رسائل ابن الاثير، مجموعه 169 رساله برگزيده از مكاتبات و رسائل او كه خود آنها را از مجموعه چند جلدى رسائل و مكاتبات خويش برگزيده است؛
4. المثل السائر فى ادب الكاتب و الشاعر؛
5. الوَشْىُ المرقوم فى حلّ المنظوم؛
6. البديع؛
7. البرهان فى علم البيان؛
8. رسالة الازهار يا رياض الازهار؛
9. كفاية الطالب فى نقد كلام الشاعر و الكاتب؛
10. المفتاح المُنْشاء لحديقة الانشاء (يا... فى صناعة الانشاء)؛
11. مؤنس الوحدة (مجموعه اشعارى است برگزيده از شاعرانى مانند بحترى، ابن الرومى، ابوتمام و شعراى سدههاى 5 و 6ق كه برحسب موضوع مرتب شده است)؛
12. رسالة فى اوصاف مصر؛
13. رسالة فى الضاد و الظاء؛
14. عمود المعانى؛
15. مجموعه حديث؛
16. منتخبى از مجمع الامثال ميدانى؛
17. منتخبى از شعر ابوتمام، بحترى، متنبى و ديك الجن؛
18. منتخبى از حماسه ابوتمام، مشتمل بر 500 بيت از اشعار وى كه به نظر ضياء الدين، فروتر از ديگر اشعار ابوتمام آمده است.
منابع مقاله
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 2، ص 705-708، محمدعلى لسانى فشاركى.
وابستهها
المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر ( دار الکتب العلمیة ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
المثل السائر في أدب الکاتب و الشاعر / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
الوشي المرقوم في حلّ المنظوم / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده