كنز الدرر و جامع الغرر
كنز الدرر و جامع الغرر، نوشته ابن آیبک دواداری (زنده تا 736ق) از جمله آثار عصر ممالیک مصر در زمینه تدوین تاریخ عمومی است. جلد اول این اثر نه جلدی با تحقیق بیرند راتکه و جلدهای دیگر نیز هر یک با تحقیق یکی از محققان عرب و اروپایی منتشر شده است.
كنز الدرر و جامع الغرر | |
---|---|
پدیدآوران | دواداری، ابوبکر بن عبدالله (نويسنده) راتکه، بیرند (محقق)، بدین، ادوارد (محقق)، ممالالدین، محمد سعید (محقق)، گراف، جونهلید (محقق)، گلاسن، اریکا (محقق)، کراولسکی (محقق)، منجد، صلاحالدین (محقق)، عاشور، عبدالفتاح (محقق)، هارمان، ولرخ (محقق)، رویمر، هانس روبرت (محقق)، |
ناشر | مکتبة المؤيد |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 2001م , 1422ق |
چاپ | 2 |
موضوع | اسلام - تاريخ - سال شمار ، کشورهای اسلامی - تاريخ - سال شمار، ترکيه - تاريخ - امپراتوری عثمانی، 1288 - 1918م.، تاريخ جهان - متون قديمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف25 ک9 35/63 DS |
کنزالدّرر و جامع الغرر نام عمومی این کتاب است و هر جلد دو نام دیگر نیز دارد که نویسنده، نام اول را از یکی از افلاک نهگانه گرفته و نام دوم را هماره با کلمه دُرّ یا دُرّة (مروارید) آغاز کرده است. انتخاب عنوان کلی کنزالدّرر به معنی گنجینه مرواریدها از همینجاست. نامهای فرعی جلدهای مختلف کتاب به این شرح است: 1. نزهة البشر من قسمة فلك القمر يا الَدّرة العليا في أخبار بدو الدنيا؛ 2. غلّة الوارد من قسمة فلك العُطارِد يا الدرة اليتيمة في أخبار الأمم القديمة؛ 3. المشرّف بالقدرة من قسمة فلك الزهرة يا الدُرّ الثّمين في أخبار سيد المرسلين و الخلفاء الراشدين؛ 4. بغية النَفس من قسمة فلك الشمس يا الدرة المسمّية في أخبار الدولة الاُموية؛ 5. الذي كلُّ مَن سمع له مُصيخ من قسمة [فلك] المريخ يا الدرة السنية في أخبار الدولة العباسية؛ 6. الفائق صحاح الجوهري من قسمة فلك المشتري يا الدرة المضيئة في أخبار الدولة الفاطمية؛ 7. شهد النحل من قسمة فلك الزُحل يا الدّر المطلوب في أخبار دولة بني أيوب؛ 8. زَهر المُرُوج من قسمة فلك البروج يا الدرة الزكية في أخبار دولة الملوك التركية؛ 9. الجوهر الأنفس من قسمة الفلك الأطلس يا الدّر الفاخر في سيرة الملك الناصر.[۱].
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق و نویسنده و متن اثر در نه جلد است.
هریک از مجلدات مقدمهای دارد با نثری ادیبانه و مصنوع که نویسنده در آن، بهطور فشرده، به نامهای اصلی و فرعی و نیز هدف و موضوع آن جلد از کتاب اشاره میکند و سپس وارد متن اصلی میگردد[۲].
از جمله ویژگیهای کنزالدرر فراوانی منابع آن است. نوشتههای جغرافیایی و نجومی، منابع تاریخی (مشتمل بر تواریخ عمومی، محلی، سلسلهنگاری، تکنگاری، قومنگاری، انساب، فتوح، فرهنگنامههای تاریخی)، کتابهایی از دیگر علوم مانند علوم قرآنی، آثار ادبی، اسناد و مدارک دولتی، و تاریخ شفاهی (شنیدهها از اشخاص) منابع متنوع ابن آیبکاند[۳].
گزارش محتوا
«کنزالدرر و جامع الغرر» کتابی است در تاریخ عمومی، تألیف یکی از ترکان نهچندان پرآوازه در دوره ممالیک مصر به نام ابن آیبک دواداری، که آن را در نه جلد فراهم آورده است و از این طریق یک دوره تقریباً کامل از تاریخ سلسلههای مصر پس از اسلام را تا زمان خود ارائه کرده است. آگاهی دقیق نویسنده از رویدادهای دوره ممالیک که ناشی از ارتباط ویژه نویسنده با حکومت و حضور او در دربار و دسترسی وی به استاد دولتی بوده، در دو جلد واپسین کتاب انعکاس یافته است. مسائل سیاسی، ادبی و نظامی محورهای عمده نویسنده در طرح گزارشهای تاریخیاند، ولی از موضوعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز غفلت نکرده است[۴].
دوره ممالیک مصر (648-923ق) از پررونقترین دورههای تاریخنگاری اسلامی است. شمار مورخان و نوشتههای تاریخی این دوره در مصر و شام، در سراسر جهان اسلام بینظیر است. در این میان، تاریخهای عمومی جایگاهی ویژه دارند و مؤلفان مصری و شامی در همین دوره، بهتنهایی بیش از نیمی از این نوشتهها را پدید آوردهاند. قرن هشتم دوره ظهور مورخان بزرگ و پرآوازهای همچون یونینی، ذهبی، سبکی، ابنکثیر و صفدی است که در قلمرو ممالیک میزیستند و هر یک از جمله پرکارترین تاریخنگاران اسلامی به شمار میآیند. با اینکه ابنآیبک در شهرت و کیفیت آثار همپایه آنان نیست، ولی کنزالدرر و جامعالغرر او کاری است درخور نقد و بررسی، و شناسایی ویژگیهای این اثر ارزش آن را برای استفاده در تحقیقات تاریخی، خاصه مربوط به دوره ممالیک، روشن خواهد ساخت[۵].
در همه این آثار بعد از ذکر صاحبان مناصب و مقامات، حوادث سیاسی و نظامی هر سال شرح داده شده است. ذکر تغییرات آب نیل از مطالب برجسته تاریخهای دوره ممالیک است و ظاهراً ابن آیبک اولین مورخی بود که این عمل را ابداع و مورخان بعدی از وی تقلید کردند. از مطالب مشترک منابع این دوره، ذکر اخبار اقتصادی از قبیل قیمت اجناس در هر سال و تغییرات قیمتها، تغییرات ارزش پول،... خبر فعالیتهای عمرانی همچون ساخت مدارس و مساجد و خانقاهها، اخبار روابط خارجی دولت ممالیک، جنگ با صلیبیان و فرنگان در دریای مدیترانه و شرح وفیات بزرگان و مشاهیر مصر و شام و برخی بلاد مجاور آنان میباشد[۶].
از میان آثار او تنها کنزالدّرر و خلاصه آن، به نام «درر التيجان و غرر تواريخ الزمان»، باقی ماندهاند. درر التیجان تاریخ عمومی است و به رویدادهای سال 710ق ختم میگردد[۷].
جلد اول: در آفرینش جهان و مخلوقات و مسائل مرتبطی چون شکل جهان و زمین و اقلیمهای هفتگانه و احوال کوهها و دریاها و جزایر و دشتها و رودها و چشمهها؛ جلد دوم: در سرگذشت اقوام پیش از اسلام؛ جلد سوم: در سرگذشت پیامبر اسلام(ص) و خلفای راشدین؛ جلد چهارم: در تاریخ دولت اموی؛ جلد پنجم: در تاریخ دولت عباسی؛ جلد ششم: در تاریخ دولت فاطمی؛ جلد هفتم: در تاریخ دولت ایوبی؛ جلدهای هشتم و نهم: در تاریخ دولت ممالیک نوشته شدهاند[۸].
جلد اول کتاب که در حکم مقدمهای است برای جلدهای بعدی، مجموعهای است از مطالب جغرافیایی، نجومی، تاریخی، زمینشناسی و ادبی. این جلد، از نظر تقسیمبندی، نظم یافته نیست. مباحث با عنوانهای «فصل» و «ذکر» از یکدیگر جدا میشوند، ولی نمیتوان بین آن دو تفاوتی یافت و معلوم نیست بر چه مبنایی، مطلبی با «فصل» و مطلبی دیگر با «ذکر» آغاز میشود. همچنین موضوعات توالی و ترتیب منطقی هم ندارند[۹].
تاریخ امتها و اقوام کهن موضوع جلد دوم است که با توضیحاتی در باب عمر جهان، داستان خلقت، هبوط آدم، شکلگیری ملتها و ظهور انبیا همراه است و همانند جلد اول فاقد نظم مشخصی است[۱۰].
از جلد سوم به بعد، روش توضیح مطالب کتاب عمدتاً ترکیبی است از سالنگاری و محور قرار دادن شخصیتها، سلسلهها، فرقهها یا وقایع مهم. سالنگاری از هنگام هجرت پیامبر(ص) به مدینه آغاز و رویدادها سال به سال گزارش میشوند و اگر در آن میان، مطلب مهمی نظر نویسنده را به خود جلب کرده باشد، محور گزارش قرار میگیرد[۱۱].
ویژگی غالب بر کتاب کنزالدرر، ایجاز شدید و اکتفا به اشاره به حوادث بزرگ است بدون اینکه به تفاصیل آنها بپردازد[۱۲].
ابن آیبک در نقد اخبار تاریخی و بررسی محتوایی گزارشها، تلاش چندانی به خرج نمیدهد و کارش روشمند نیست. پیوستگی میان اخبار تاریخی و گزارشهای خرافی از ضعفهای اثر اوست که تقدم نقل بر عقل و نگاه ظاهربینانهاش بر وقایع را مینمایاند. در مجموع، به کار بستن شیوه نقد سندی را در نقل اخباری که گزارش میکند، بسیار اندک مییابیم. وی هر آنچه را صحیح پنداشته، از منابع گوناگون گزینش کرده و در اثر خویش گنجانده است. حسنکار او در این است که از برخی از منابعش یاد کرده و کار محققان را برای سنجش و بررسی آنها آسان کرده است[۱۳].
نویسنده برای تدوین کتاب خود از هر سه روش ترکیبی، روایی و تحلیلی سود جسته است. او روش ترکیبی را به دو طریق اعمال کرده است. نخست با پیوند دادن مطالب برگرفته از منابع گوناگون که عیناً و یا با تلخیص آورده است؛ مثلاً در جلد هفتم، صفحات 116 تا 120، عمدتاً با نقل از اثر سیرة صلاحالدینِ ابن شداد و مُفرِّج الکروبِ ابن واصل تدوین شدهاند. طریقه دوم، استفاده از التقاط مواد و مطالب از روایات گوناگون و تنظیم آنها در قالب گزارشی موردقبول خود او حاصل آمده است. نمونههای این روش را در مواردی که مؤلف درصدد است از شمار بیشتری از مورخان روایت کند، میتوان مشاهده کرد. روش روایی را در جلدهای سوم و چهارم به روشنی مییابیم. گزارشهای کنزالدرر در این جایها بر اساس منابعی است که روش روایی دارند؛ البته نویسنده به ذکر سلسله اسانید پایبند نیست و نام تمامی راویان را نمیآورد و غالباً به ذکر آخرین و یا دو- سه تن از ناقلان بسنده میکند[۱۴].
نویسنده اسامی والیان مصر و قضات و کارگزاران خراج هر سال را ذکر میکند. این شیوه را دیگر مورخین بدینقدر پایبند نیستند[۱۵]. او که کتابش آکنده است از اخبار آمد و رفت قدرتمندان و فرمانروایان و حکومتها، به صدور احکام و نظرات سطحی بسنده میکند؛ مثلاً صلاحالدین ایوبی را عامل زوال العاضد بالله میشمارد و از گزارش او در باب سقوط امویان، تنها چیزی که دستگیر خواننده میشود آن است که زعمای عباسی در تاریخی مشخص ظهور و با همراهی ابومسلم و خراسانیان بر بنیامیه غلبه کردند[۱۶].
وی به ثبت تاریخ شفاهی اهتمام داشته است و جلدهای هفتم، هشتم و نهم حاوی برخی از این گزارشهاست. وی گاهی این قولها را بیآوردن نام گوینده آن و بهصورت «قال الناقل» یا «قال ناقل هذه الأخبار» ضبط میکند. دو جلد واپسین حجم بیشتری از اخبار شفاهی را در بر دارد[۱۷].
وضعیت کتاب
جلد دوم با مقدمه و تحقیق ادوارد بدین، جلد سوم با مقدمه و تحقیق محمد سعید جمالالدین و جلدهای بعدی کتاب توسط جونهیلد گراف و اریکا گلاسن، کراولسکی، صلاحالدین منجد، عبدالفتاح عاشور، ولرخ هارمان، هانس روبرت رویمر منتشر شده است.
فهرست مطالب هر جلد پس از مقدمه محقق ذکر شده است. در انتهای آنها نیز فهارس اعلام و امم و طوایف، اماکن و بلدان، کلمات و مصطلحات، شعراء و اشعار و مصادر ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: چنگیزی، اسماعیل، ص88-87
- ↑ ر.ک: همان، ص88
- ↑ ر.ک: همان، ص91
- ↑ ر.ک: همان ص83
- ↑ ر.ک: همان، ص84
- ↑ ر.ک: غفرانی،علی، ص253-252
- ↑ ر.ک: چنگیزی، اسماعیل، ص87
- ↑ ر.ک: همان، ص88
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: جلد7، مقدمه محقق، صفحه ز
- ↑ ر.ک: چنگیزی، اسماعیل، ص90
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: جلد 5، مقدمه محقق، صفحه ع
- ↑ ر.ک: چنگیزی، اسماعیل، ص91
- ↑ ر.ک: همان، ص93-92
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- چنگیزی، اسماعیل، «تاریخنگاری ابن آیبک دواداری در کنزالدرر»، پایگاه مجلات تخصصی نور: تاریخ و تمدن اسلامی، بهار و تابستان 1390، شماره 13، صفحه 83 تا 114؛ به آدرس اینترنتی:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/862833
- غفرانی،علی، «مروری بر منابع تاریخی دوره ممالیک»، پایگاه مجلات تخصصی نور: مقالات و بررسیها، زمستان 1378، شماره 66، صفحه 245 تا 260؛ به آدرس اینترنتی:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/82214