بحرانی، ماجد بن هاشم
جمالالدین ماجد بن هاشم بن علی حسینی (متوفی 1028ق)، مشهور به ابوعلى حسینى بحرانی، و سيد ماجد بحرانی، فرزند سيد هاشم بحرينى، يكى از علماى بزرگ اوايل قرن يازدهم هجرى است. وى، فقيهى محقق و دانشمندى فصيح و خوشبيان و شاعرى اديب بود و بيشتر سنوات عمرش در شيراز گذشت و سرانجام در كنار بارگاه شاهچراغ مدفون شد.
نام | بحرانی، ماجد بن هاشم |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | سيد هاشم بحرينى |
متولد | |
محل تولد | روستای جد حفص در منطقه بحرین |
رحلت | شب ۲۱ رمضان ۱۰۲۸ق/ ۲۲ اوت ۱۶۱۹م |
اساتید | شيخ بهایى
محمد بن احمد ابن خاتون |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE12110AUTHORCODE |
ولادت
او در روستای در جدِّ حَفص بحرین به دنیا آمد و در کودکی یک چشم خود را از دست داد.
تحصیلات
او در بحرین به تحصیل علوم دینی پرداخت و در تحصیل چنان کوششی از خود نشان داد که برخی از منابع او را در مذاهب مختلف فقهی مجتهد دانستهاند.
سيد، از معاصرين شيخ بهایى بود و از او استفاده نموده و اجازه روايت داشت. از دیگر استادان او میتوان به محمد بن احمد ابن خاتون (متوفی ۱۰۳۸ق/۱۶۲۹م) اشاره کرد.
سيد على خان مدنى، در سلافه مىنويسد: سيد ماجد، بزرگتر و عالىمقامتر از آن است كه نيازمند به توصيف باشد. درياها از توصيف و تمجيد او شرمندهاند. سيد، دانشمند پاکطينتى است كه هميشه آرامش و وقار را توأم با علم و ادب دارا بود.
صاحب روضات مىنويسد: اين بزرگوار، سيدى محقق و مدقق و سرايندهاى اديب بود. در تأليف سليقهاى ارزنده و بىمانند، مخصوص به خود داشت؛ گفتار عالمانه خود را در كمال فصاحت و بلاغت و بادقت نظر ايراد مىنمود. او، به هنگام خطبهسرايى در آغاز نماز جمعه بر اثر شيوايى و فصاحتى كه داشت، براى شنيدن آن گوشها از هم سبقت مىگرفتند و مجذوب او مىشدند.
سيد، از اساتيد ملا محسن فيض كاشانى بود و مرحوم فيض در آغاز كتاب وافى به ذكر استاد و اوصاف وى اشاره نموده است.
مناصب
بحرانی مدتی امامت جمعه بحرین را عهدهدار شد و به علاوه متولی منصب قضاوت آنجا گردید.
او سپس راهی شیراز شد و آن شهر را که تا آن زمان کمتر مورد توجه طلاب علوم دینی بود، حوزه درس و بحث خویش قرار داد و به عنوان شیخالاسلام شیراز شناخته شد.
وفات
بحرانی در شب ۲۱ رمضان ۱۰۲۸ق/ ۲۲ اوت ۱۶۱۹م درگذشت و در جوار امامزاده شاه چراغ شيراز به خاک سپرده شد.
آثار
سلاسل حديد، رساله يوسفيه، وجيزه بديعيه، حاشيه شرايع، حاشيه اثنیعشر يه، حواشى او بر معالم و تهذيب شيخ و رساله در مقدمه واجب.