ابن هارون، یحیی بن حسین

یحیی بن حسین بن هارون بن حسین بن محمد بن هارون بن محمد بطحائی بن قاسم بن حسن بن زید بن حسن مجتبی(ع)[۱](340-422ق).ایشان ملقب به ناطق بالحق و دارای کنیه ابوطالب بود. عالم، نویسنده ، کلامی و فقیه زیدی مذهب

ابن هارون، یحیی بن حسین
نام ابن هارون، یحیی بن حسین
نام‌های دیگر هارونی، ابوطالب یحیی بن حسین

ناطق بالحق، یحیی بن حسین

نام پدر حسین هارونی
متولد 340 هجری
محل تولد مدینه
رحلت 424 ق
اساتید پدرش؛ حسین هارونی، ابوالعباس احمد بن ابراهیم حسنی، احمد بن عدی حافظ
برخی آثار تيسير المطالب في أمالي أبيطالب

‏مقتل الحسین علیه‌السلام من امالی السیدین...

کد مؤلف AUTHORCODE00483AUTHORCODE

ولادت

یحیی در سال 340 هجری به دنیا آمد و در 422 در 82 سالگی از دنیا رفت. (البته در بین کتاب‌های مختلف، اختلافاتی در تاریخ وفات او هست)[۲]

پدر او علامه محدث حسین هارونی متوفی قرن چهارم هجری است و محل تولدش را طبرستان ذکر کرده‌اند.[۳] برادرش ابوالحسین احمد المؤید بالله، ده سال از او کوچک‎تر بود، بااین‌حال یک سال پیش از یحیی از دنیا رفت.[۴]

سید بن طاووس در کتاب المضمار در اعمال ماه رمضان از کتاب امالی او نام برده و بسیار از آن نقل می‌کند. نویسنده فواید مستدرک گفته: سید ابوطالب یحیی بن الحسین بن هارون الحسینی الهروی از بزرگان علمای ما بوده است. وی در سال 305 از ابوالحسین نحوی روایت کرده.[۵]

تحصیلات

وى نخست نزد پدرش كه از علماى امامیه بود، تحصيل كرد و بعدها او و برادرش نزد ابوالعباس حسنى، دايى خویش كه باعث تغيير عقيده آن‌ها از امامیه به زيديه شده بود و نیز شيخ مفيد در بغداد، به تحصيل علم پرداخت. در رى به محفل صاحب بن عباد پيوست و در محفل قاضى عبدالجبار همدانى تلمذ كرد. بعدها در گرگان به تدريس پرداخت و یکى از آثارش را به حسن مصعبى وزير منوچهر زيارى اتحاف كرد. وى همچنين نزد ابوعبدالله بصرى از مشايخ نامدار معتزله بغداد كلام آموخت. بعد از وفات برادرش الموید بالله احمد بن حسین هارونى در 411ق، با ابوطالب‌هارونى به عنوان امام بيعت شد، اما جزئيات فعاليت او در این ايام شناخته نيست.

به گفته ابن اسفنديار وى به كمال عقل، فضل، سخا، ورع، اجتهاد، عبادت، زهد و تقوى معروف بود و در میان زيديه، كسى دانشمندتر از او نبود.

وفات

وى در سال 424ق در سن 84 سالگى درگذشت و در آمل به خاک سپرده شد.

آثار

از جمله کتاب‌های او (به نقل ابن اسفندیار در «تاريخ طبرستان» ص101، به نقل از «جلاء الأبصار» تألیف حاکم جشم) می‌توان موارد زیر را ذکر کرد؛

  1. التحریر و الشرح؛
  2. المجزی؛
  3. الدعامة؛[۶]

همچنین، در دیگر منابع آثار ذیل را برای او شمرده‌اند؛

  1. الأمالی (که سید بن طاووس در اقبال، بسیار از آن نقل می‌کند و بر آن اعتماد دارد).[۷]
  2. الإفادة في تاريخ الأئمة السادة؛
  3. شرح البالغ المدرک ؛
  4. الحدائق في أخبار ذوی السوابق؛
  5. الناظم (در فقه)؛
  6. زیادات شرح الأصول؛
  7. شرح التحرير؛
  8. الأدلة؛
  9. النصوص؛
  10. التذكرة که کتابی فقهی است؛
  11. مسائل المصعبي؛
  12. فن اللطيف[۸]

پانویس

  1. ر.ک: آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، ج‎2، ص: 206
  2. ر.ک: همان
  3. ر.ک: عبدالله بن حمود، ص26
  4. ر.ک: آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، ج‎2، ص: 206
  5. ر.ک: صدر، حسن، ج‎6، ص: 245
  6. ر.ک: آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، ج‎2، ص: 206
  7. ر.ک: صدر، حسن، ج‎6، ص: 245، امین، محسن، ج‎10، ص289
  8. ر.ک: عبدالله بن حمود، ص30-31

منابع مقاله

  1. آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، طبقات اعلام الشیعة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1430ق.
  2. امین، محسن، اعیان الشیعة، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1403ق.
  3. صدر، حسن، تکملة امل الآمل، تحقیق حسینعلی محفوظ، عدنان دباغ و عبدالکریم دباغ، دار المؤزخ العربی، بیروت، 1429ق.
  4. عبدالله بن حمود، تیسیر المطالب فی أمالی أبی طالب تألیف یحیی بن حسین بن هارون، مؤسسة الامام زید بن علی الثقافیة، صنعاء، چاپ اول، 2002م.


وابسته‌ها