ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم

شيخ تقى‌الدين بن نجم‌الدين بن عبيدالله بن عبدالله بن محمد، معروف به ابوالصلاح حلبى، فقیه و متکلم، محدث، مفسر، ثقه و مورد اعتماد و یکى از بزرگان و مشايخ امامیه در قرن چهارم و پنجم قمری، اهل شامات است.

ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم
نام ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم
نام‌های دیگر اب‍ا ال‍ص‍لاح‌

ت‍ق‍ی‌ال‍دی‍ن ب‍ن ن‍ج‍م ال‍ح‍ل‍ب‍ی‌

ت‍ق‍ی ب‍ن ن‍ج‍م ال‍ح‍ل‍ب‍ی‌

ح‍ل‍ب‍ی‌، ت‍ق‍ی ب‍ن ن‍ج‍م‌

نام پدر نجم
متولد ح347ق
محل تولد حلب
رحلت 447 ق
اساتید علم الهدى

شيخ طوسى

عبدالعزيز ديلمى

برخی آثار الکافی فی الفقه

تقريب المعارف في الكلام

تقریب المعارف

الكافي في الفقه (بوستان کتاب)

کد مؤلف AUTHORCODE00173AUTHORCODE

در برخى تعبيرات نيز از او به تقى بن نجم بن عبدالله حلبى ياد كرده‌اند.

تاريخ ولادت او همانند بسيارى از ديگر بزرگان فقه و ادب و علم، درست مشخص نيست و با مسلم گرفتن تاريخ وفات او، احتمالاً ولادت او حدود سال 347 هجرى در اواسط سدۀ چهارم هجرى مى‌باشد. او شاگرد سيد‌‎مرتضى و پس از درگذشت او، شاگرد شيخ طوسى است.

نام او تقى بن نجم‌الدين بن عبيدالله حلبى و شهرتش «تقى‌الدين» فقيه بزرگوار و شيخ جليل القدر، فاضل، محدث، مفسر، ثقه و مورد اعتماد و یکى از بزرگان و مشايخ امامیه درسدۀ پنجم مى‌باشد. او به مقام علمى و منزلتى بس شامخ نائل آمد.

او شاگرد سيد‌‎مرتضى و پس از درگذشت او، شاگرد شيخ طوسى بوده است.

در «ريحانة الأدب» مى‌نویسد كه او شاگرد سلار بن عبدالعزيز نيز بوده است. اگر این نسبت درست باشد، مى‌بايست ابوالصلاح سه طبقه را شاگردى كرده باشد.

کتاب معروف او در فقه، «الكافي» است.

عصر زندگى

«حلب» شهرى بسيار بزرگ و معمور و پر نعمت و پر جمعيت از ديار شام بوده و هم اكنون نيز از شهرهاى پر جمعيت و آباد سوريه مى‌باشد.

آب و هواى خوش و نعمت فراوان دارد. حلب سابقۀ ديرينى در پرورش رجال علم و دين دارد و شخصيت‌هاى علمى و تاريخى بسيارى منسوب به آن نقطه مى‌باشند كه شيخ ابوالصلاح، تقى بن نجم‌الدين بن عبيدالله حلبى یکى از آنان است.

اساتيد

او تحصيلات عاليۀ خویش را نزد فقيه بزرگوار، علم الهدى و شيخ طائفه، شيخ طوسى انجام داد و اندكى نيز در محضر عالم بزرگوار، عبدالعزيز ديلمى معروف به سلار تلمّذ كرده است. او از طرف سيد‌‎مرتضى علم الهدى برای تدريس و تبليغ و...به شام و حلب اعزام گرديد و به همین جهت او را خليفة المرتضى (نمايندۀ سيد‌‎مرتضى) مى‌گفتند.

وى پس از درگذشت سيد‌‎مرتضى، از سوى شيخ طوسى در آن مقام ابقا شد و به خليفة الشيخ هم معروف گشت.

موضوع نيابت و نمايندگى نشان دهندۀ نفوذ علما و فقها در آن زمان است كه مراجع تقليد نمايندگانى به اطراف و اكناف مى‌فرستادند تا مردم در امور خود به آنها مراجعه نموده و مشكلات دينى خود را حل نمايند.

گفتار بزرگان

1 - مرحوم میرزا عبدالله افندى صاحب رياض العلما، مى‌نویسد:

«شيخ تقى‌الدين بن نجم‌الدين بن عبدالله حلبى، شاگرد سيد‌‎مرتضى علم الهدى و شيخ طوسى و استاد قاضى ابن براج حلبى مى‌باشد. شيخ طوسى نام او را در کتاب فهرست خویش آورده و گفته: او نزد ما و سيد‌‎مرتضى درس خوانده است.

سپس او را توثيق كرده و این امر نشانگر عظمت شأن و اعتبار اوست.

2 - علامه متتبع، مرحوم میرزا محمدباقرخوانسارى قدس‌سره مؤلف روضات، در تأليف منيف خود فصلى را در مورد زندگى این فقيه نامدار گشوده و مطلبى را دربارۀ او بازگو مى‌كند كه بخشى از تقريرات او را در ذيل مى‌آوریم. او مى‌گوید:

فقيه نامدار و بزرگوار، ابوالصلاح تقى‌الدين بن نجم‌الدين بن عبدالله حلبى، فقيه و مورد اعتماد اهل رجال از اعيان امامیه و از مشاهير فقهاى حلب و موصوف به خليفة المرتضى است و آن بر اساس نيابتى است كه از سوى استاد بزرگوارش داشته است، آنچنان كه ابن براج از سوى شيخ طوسى اعلى الله مقامه داشته است. این گونه نيابت بر اساس قضاوت يا جنبۀ نيابت در تدريس است، چون هر دو نيابت مورد نص و تصريح قرار گرفته‌اند. این امر نشانگر عظمت و شأن این فقيه بزرگوار مى‌تواند باشد.

3 - مجمع البحرين هنگامى كه نامى از سلار مى‌برد، در شرح حال او مى نویسد: ابوالصلاح حلبى نيز از او فرا گرفته است، و هنگامى كه از شهر حلب مورد استفتاء و پرسش فقهى قرار مى‌گرفت، در پاسخ مى‌گفت: پيش شما «تقى» وجود دارد؛ يعنى به او مراجعه كنيد.

آثار و تأليفات

او داراى آثار و تأليفات متعددى است كه نوعاً در زمینۀ فقه و كلام مى‌باشد و اسامى برخى از آنها به این ترتيب مى‌باشد:

1 - البداية (فقه)

2 - تقريب المعارف (كلام)

3 - دفع شبه الملاحدة (كلام)

4 - شرح ذخيره علم الهدى (كلام)

5 - الشافية

6 - العدّة (فقه)

7 - اللوامع (فقه)

8 - المرشد في طريق المتعبد(احكام)

وفات

او پس از یک عمر طولانى و پر بركت كه همه را در راه خدا و احياى شريعت او صرف كرد، در صد سالگى به سال 447 هجرى در شهر حلب به رحمت ايزدى پيوست و در همان جا مدفون گرديد.

با این حساب، اگر عمر او صد سال بوده و در سال 447 وفات كرده باشد، او از هر دو استادش بزرگسال‌تر بوده است.


وابسته‌ها