فتح المغيث، شرح ألفية الحديث

فتح المغيث شرح ألفية الحديث، تألیف محمد بن عبدالرحمن سخاوی (متوفی 902ق)، شرحی است بر کتاب «ألفية الحديث» عبدالرحیم بن حسین حافظ عراقی (متوفی 806ق) در موضوع دراية الحديث که توسط مصطفی شتات و مجدی فتحی سید مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.

فتح المغيث، شرح ألفية الحديث
فتح المغيث، شرح ألفية الحديث
پدیدآورانسخاوی، محمد بن عبدالرحمن (نویسنده)

سيد، مجدي فتحي (مصحح)

شتات، مصطفي (مصحح)

حافظ عراقی، عبدالرحیم بن حسین (نویسنده)
عنوان‌های دیگرالفيه في اصول الحديث. شرح
ناشرالمکتبة التوفيقية
مکان نشرمصر - قاهره
چاپ1
موضوعحافظ عراقي، عبدالرحيم بن حسين ، 725 - 806ق. الفقيه في اصول الحديث - نقد و تفسير

حديث - علم الدرايه

حديث - علم الروايه
تعداد جلد3
کد کنگره
‎‏/‎‏ح‎‏2‎‏ ‎‏الف‎‏702‎‏ 108/4 ‏BP‎‏ ‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اهمیت کتاب

ابن‌ عماد،‌ مؤلف «شذرات الذهب»، شرح‌ سخاوی‌ بر کتاب «فتح المغيث» را جامع‌ترین و عمیق‌ترین شرح می‌داند[۱].

پیش‌ازاین درباره «ألفية الحديث» حافظ عراقی، مقاله‌ای مناسب نوشته شده است؛ لذا در اینجا فقط درباه شرح سخن گفته می‌شود.

شیوه و روش سخاوی

سخاوی، شرحی مزجی بر این اثر ارائه داده است. ایشان در ابتدا یک یا چند بیت شعر از الفیه حافظ عراقی می‌آورد، سپس با قرار دادن واژگان آن اشعار در پرانتز به توضیح و شرح آن می‌پردازد و ابهامات در اشعار را با مهارتی خاص برطرف می‌نماید.

ویژگی‌های این شرح

  1. این اثر، جهت پویندگان علم صرف و نحو بسیار مفید است؛ زیرا شارح به تجزیه لغات اشعار و یا ذکر نقش آنها در جملات بسیار اهمیت داده و در جای‌جای کتاب به این مسائل پرداخته است[۲].
  2. این کتاب را می‌توان اثری حدیثی نیز بشمار آورد؛ زیرا سخاوی به‌وفور استناد به روایات کتبی، همچون صحیح بخاری، مسلم، سنن نسائی، مسند احمد، سنن دارمی، سنن کبرای بیهقی و... نموده است و محققین محترم در پاورقی‌ها به منابع آن روایات اشاره نموده و نوع آنها را از حیث صحت و ضعف بیان کرده و دلیل ضعف را خاطرنشان نموده‌اند.

سخاوی نیز همچون بسیاری از علمای اهل سنت، معتقد به عدالت تمام صحابه پیامبر است[۳]. لذا از روایات بسیاری جهت اثبات عقیده خویش بهره برده، از جمله روایت «لا تسبوا أصحابي...» است. ایشان سبب این روایت را درگیری و نزاع‌ میان‌ خالد بن ولید و عبدالرحمان بن عوف می‌داند که در میان درگیری، خالد، عبدالرحمان را دشنام داد. چون این خبر به‌ پیامبر(ص) رسید‌، خالد را از این کار نهی کرد و سخن یادشده را‌ فرمودند. سپس خاطرنشان کرده است که ما این را ذکر کردیم؛ چون برخی از اصحاب حدیث، این روایت را اختصاص داده‌اند به‌ کسی‌ که‌ با پیامبر(ص) مصاحبت زیادی داشته و همراه وی جنگیده و هجرت نموده است‌، اما‌ باید گفت که اعتبار به عموم لفظ است، ‌نه به‌ خصوص مورد[۴].

روایت دیگری که ایشان، در این‌باره آورده، روایت «خير الناس قرني» است. سخاوی می‌گوید: مراد از قرن پیامبر(ص)، قرنی است که صحابه در آن بوده‌اند و قرن اطلاق می‌شود بر مدتی از زمان که دارای حد و مرز می‌باشد و در آن، اقوالی است. کمترین آن‌ را‌ ده سال و بیشترین آن را ١٢٠ سال ذکر کرده‌اند و این مطابقت دارد با تاریخ وفات آخرین صحابی، ابوالطفیل[۵].

از دیگر روایات می‌توان به «أصحابي كالنجوم»[۶]، «أنتم توفون سبعون أمة، أنتم خيرها و أكرمها علی الله» و «إن الله اختار أصحابي علی الثقلين سوی النبيين و المرسلين»[۷] اشاره نمود.

این اثر در سه جلد منتشر شده و محققین محترم فهرست محتویات هر جلد را در انتهای آن آورده‌اند.

پانویس

  1. ر.ک: مالکی، هیبت‌الله، ص36
  2. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص6؛ ج2، ص202، 208 و...
  3. ر.ک: همان، ج3، ص96
  4. ر.ک: همان، ص97؛ فهیمی‌تبار، حمیدرضا؛ آذری‌فرد، مهدی، ص166-167
  5. ر.ک: همان، ص98؛ همان، ص154
  6. ر.ک: همان، ص97
  7. ر.ک: همان، ص98

منابع مقاله

  1. متن کتاب.
  2. مالکی، هیبت‌الله، «معرفی کتاب: سخاوی و کتاب «الضوء اللامع لأهل القرن التاسع»»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، آذرماه 1378، شماره 26.
  3. فهیمی‌تبار، حمیدرضا؛ آذری‌فرد، مهدی، «تأملی در اسناد احادیث ناظر به عدالت صحابه»، مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث، پاییز 1393، سال یازدهم، شماره 23.



وابسته‌ها