تفسیر هدایت


«تفسير هدايت»، ترجمه فارسى كتاب «من هدى القرآن»، اثر سيد محمدتقى مدرسى (متولد 1324ش، كربلا) است. در اين كتاب، قرآن كريم، به‌صورت ترتيبى از آغاز تا انجام تفسير شده است. روش نويسنده، اجتهادى است و بر مباحث اجتماعى و تربيتى بيشتر تأكيد كرده است. متن اين تفسير به زبان عربى و 18 جلدى است و چند نفر از استادان، آن را به زبان فارسى مطابق با متن اصلى در 18 جلد ترجمه كرده‌اند: آقاى احمد آرام (جلدهاى 1، 6، 9، 10، 11، 13، 14، 16، 17 و 18)، آقاى عبدالمحمد آيتى (جلدهاى 2، 3، 4، 7 و 10)، آقاى دكتر پرويز اتابكى (جلدهاى 8، 11، 12 و 15) و آقاى دكتر جعفر شعار (جلد 5) (ر. ك.: مقدمه ناشر بر كتاب حاضر، ج 1، ص 5). بنابراين، يك جلد به شكل مشترك انجام شده است: جلد 10 (به‌وسيله آقايان آرام و آيتى). هرچند به نظر مى‌رسد بر اساس مطلب مذكور، جلد 11 نيز به شكل مشترك و توسط آقايان آرام و اتابكى انجام شده، ولى بر روى جلد و صفحه شناسنامه ج 11، فقط نام «پرويز اتابكى» آمده و خبرى از نام احمد آرام نيست و در بين مطالب كتاب نيز مطلبى در اين مورد مشاهده نشد و همچنين دانستنى است كه سرانجام آقاى حميدرضا آژير، همه جلدهاى اين ترجمه را از نظر ادبى هماهنگ ساخته است. در باره ترجمه حاضر چند نكته گفتنى است:

تفسیر هدایت
نام کتاب تفسیر هدایت
نام های دیگر کتاب من هدی القرآن
پدیدآورندگان اتابکی، پرویز (مترجم)

شعار، جعفر (مترجم)

مدرسی، محمدتقی (نويسنده)

آرام، احمد (مترجم)

آیتی، عبدالمحمد (مترجم)

زبان فارسی
کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏98‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4‎‏ ‎‏م‎‏8041
موضوع تفاسیر شیعه - قرن ۱۴
ناشر آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى
مکان نشر مشهد مقدس - ایران
سال نشر 1377 هـ.ش
کد اتوماسیون 1923

1. آيت‌الله محمد واعظزاده خراسانى در مقدمه‌اى كه بر كتاب حاضر در تاريخ 1377/2/24ش، نوشته، بر چند نكته تأكيد كرده است:

الف)- اين تفسير با 18 مجلد عربى قطعاً از نوع تفاسير مطول است، اما از تفاسير جامع نيست؛ هرچند به روايات بها مى‌دهد، ولى از ديگر روش‌ها مى‌توان گفت بر روش علمى، اجتماعى و تربيتى تكيه دارد.

ب)- بنا به گفته مؤلف محترم در مقدمه تفسير، پيش از اينكه به تفاسير مراجعه كند، از آيات بلاواسطه الهام مى‌گيرد و قرآن را با قرآن تفسير مى‌كند.

ج)- او به‌ندرت به كتب تفسير مراجعه مى‌كند؛ زيرا مى‌ترسد از اين طريق ميان خود و قرآن حجابى قرار دهد. پس اين نوع تفسير، قهراً نظرى به نقل آراى ديگران و قبول و ردّ آنها ندارد، بلكه خود مستقلاً به معناى آيات از سياق قرآن و در مشكلات به كمك روايات مروىّ از رسول‌اكرم(ص) و امامان اهل‌بيت(ع) مى‌پردازد. پس مى‌توان گفت كه بيشتر آنچه در تفسير آيات نوشته، ابتكار و انديشه خود اوست.

د)- وى در خلال تفسير، به مباحث استطرادى، نظير آنچه در برخى از مطولات، مانند تفسير فخر رازى و المنار و الميزان تحت عناوين جداگانه آمده، نمى‌پردازد، لكن براى تفسير چند آيه، عنوانى طرح مى‌كند، مانند اينكه در جلد 1، تحت عنوان «شخصيت انسانى چگونه مى‌بايد باشد»، به تفسير آيات مربوط به خلقت انسان دست زده است...

ه‍)- در طليعه تفسير آيات، معناى واژه‌ها را آورده، آنگاه تحت عنوان رهنمودهايى از آيات، برداشت كلى خود را بيان مى‌كند، آنگاه به شرح آيات و در ذيل بحث به نقل پاره‌اى از روايات مى‌پردازد.

و)- به نظر اينجانب، مهم‌ترين خصيصه اين تفسير، همين رهنمودها و روابط آيات و برداشت‌هاى خاصّ مؤلف است... [۱].

وى همچنين هفت ويژگى براى كتاب حاضر برشمرده و از جمله بر اين نكته تأكيد كرده است كه در كيفيت تأليف آن، روش خاصّ و ابتكارى ديده مى‌شود كه با اين كيفيت در ديگر تفاسير ديده نمى‌شود. اين تفسير داراى مطالب بسيار ساده و دلنشين و درعين‌حال، منظم و منضبط است و ترجمه آن به دست نويسندگان و مترجمان مشهور و ورزيده مانند احمد آرام انجام شده است [۲].

2. متأسفانه مترجمان در باره روش ترجمه و زمان و مكان و ويژگى‌هاى ترجمه خودشان هيچ توضيحى عرضه نكرده‌اند و در اين رابطه پرسش‌هاى بسيارى بى‌پاسخ مانده است.

3. زبان و ادبيات مترجمان چهارگانه مذكور در ترجمه كتاب حاضر، رسا و شيوا و متناسب با فرهنگ امروزى است و بلكه از اين نظر ستودنى است.

4. افزون بر آنكه در اين اثر، نويسنده محترم در موارد اندكى، مطالبى در پاورقى آورده، مترجمان محترم نيز هيچ پاورقى يا پى‌نوشتى به آن نيفزوده‌اند، جز در مواردى اندك كه با حرف اختصارى «م»؛ يعنى مترجم مشخص شده و در آن به منابع ارجاع داده و يا توضيحاتى ذكر شده است (مثلاً ر. ك.: همان، ج 11، ص 17، پاورقى 1؛ ص 19، پاورقى 4؛ ص 174، پاورقى 38؛ ص 182، پاورقى 51؛ ص 197، پاورقى 3؛ ص 274، پاورقى 54؛ ص 373، پاورقى 54؛ ص 382، پاورقى 60؛ ص 386، پاورقى 63 و 64؛ ص 447، پاورقى 27؛ ص 452، پاورقى 30؛ ص 492، پاورقى 54 و...) و گاه حرف «م» نيامده، ولى به قرينه مشخص است كه پاورقى مترجم است نه نويسنده (مثلاً ر. ك.: همان، ج 11، ص 175، پاورقى 40؛ به اين قرينه كه در اين پاورقى نوشته: «... در متن به‌خطا خ 172 آمده...») و گاهى مترجم كلمه‌اى كه در متن تفسير به‌اشتباه نوشته شده، با استفاده از قرآن كريم تصحيح كرده است [۳] و گاه از ترجمه دكتر شهيدى از «نهج البلاغة» در ترجمه استفاده شده و در پاورقى آمده، ولى گاه علامت «م» آمده [۴] و گاه نيامده [۵].


پانويس

  1. ر. ك.: مقدمه كتاب، ج 1، ص 9 - 10
  2. ر. ك.: مقدمه كتاب، ج 1، ص 10 - 11
  3. همان، ج 11، ص 492، پاورقى 54
  4. همان، ج 11، ص 496، پاورقى‌هاى 60، 61 و 62
  5. همان، ج 11، ص 210، 211، 230 و...

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.


پیوندها

مطالعه کتاب تفسیر هدایت در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور