الثقات
الثقات، اثر محمد بن حبان، کتابی است ده جلدی به زبان عربی با موضوع علوم حدیث. نویسنده در این مجموعه نام اکثر محدثین از صحابه، تابعین، تابعان تابعین و استماعکنندگان از آنان را املا کرده است. وی در این مسیر، اسانید و اضافات را حذف کرده و طریقه اختصار را پیش گرفته تا حفظش بر فقها ساده باشد و حافظان بهراحتی آن را به خاطر بسپارند.
الثقات | |
---|---|
پدیدآوران | ابنحبان، محمد بن حبان (نويسنده) زهران، حسين ابراهيم (محقق) |
عنوانهای دیگر | کتاب الثقات |
ناشر | مؤسسة الکتب الثقافية مطبعة مجلس. دائرةالمعارف العثمانية / دارای آفست ناشر مي باشد |
مکان نشر | لبنان - بيروت هند - حيدرآباد |
سال نشر | مجلد1: 1393ق ,
مجلد2: 1395ق , مجلد3: مجلد4: 1398ق , مجلد5: 1399ق , مجلد6: 1400ق , مجلد7: 1401ق , مجلد8: 1402ق , مجلد9: 1403ق , مجلد10: 1408ق , |
موضوع | حديث - علم الرجال محدثان اهل سنت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 10 |
کد کنگره | BP 114/4 /الف2ث7 1352 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب، ده جلد دارد. جلد اول با مقدمه کوتاهی از نویسنده آغاز شده است و سپس محتوای مطالب بیان شده است. ادامه محتوای مطالب را در سایر جلدها مشاهده میکنیم. جلد اول دربردارنده حوادث تا سال ششم هجرت و جلد دوم از سال هفتم تا چهل هجری و خلفای اموی و عباسی و... است. جلد سوم به معرفی صحابه بهترتیب الفبا میپردازد. جلدهای چهارم و پنجم تابعین را با همان ترتیب الفبایی تعریف میکند. جلدهای ششم و هفتم اتباع تابعین را و مجلدات هشتم و نهم استماعکنندگان از اتباع تابعین را بهترتیب الفبایی بیان میدارد. دهمین جلد، جامع فهارس این کتاب است که توسط حسین ابراهیم زهران، فراهم شده است.
گزارش محتوا
در جلد اول کتاب، در مقدمه مختصری، محتوای مطالب، هدف و شیوه نگارنده در نوشتن این اثر بیان شده است: «أما بعد فإن الله اختار محمدا صلیاللهعليهوسلم من عباده و استخلصه لنفسه من بلاده فبعثه إلی خلقه بالحق بشيرا و من النار لمن زاغ عن سبيله نذيرا، ليدعو [الخلق] من عباده إلی عبادته و من اتباع السبيل إلی لزوم طاعته، ثم لم يجعل الفزع عند وقوع حادثة و الهرب عند وجود كل نازلة إلا إلی الذي أنزل عليه التنزيل و تفضل علی عباده بولايته التأويل؛ فسنته الفاصلة بين المتنازعين و آثاره القاطعة بين الخصمين. فلما رأيت معرفة السنن من أعظم أرکانالدين و أن حفظها يجب علی أکثر المسلمين و أنه لا سبيل إلی معرفة السقيم من الصحيح و لا صحة إخراج الدليل من الصريح إلا بمعرفة ضعفاء المحدثين [و] كيفية ما كانوا عليه من الحالات، أردت أن أملي أسامي أكثر المحدثين و من الفقهاء من أهل الفضل و الصالحين و من سلك سبيلهم من الماضين، بحذف الأسانيد و الإكثار و لزوم سلوك الاختصار، ليسهل علی الفقهاء حفظها و لا يصعب علی الحفاظ وعيها و الله أسأل التوفيق لما أوصانا و العون علی ما له قصدنا و...»[۱]؛ خداوند محمد(ص) را از میان همه بندگان برگزید و او را برای خود خالص ساخت. وی را بشارتگر بندگان بر طریق حق و راستی و ترساننده بُریدگان از این مسیر قرار داد تا آنان را به عبادتش بخواند و به پیروی از راه و رسم خدایی وادارد. سپس در هنگام وقوع حادثه و نزول بلا، پناهی جز او که قرآن را بر وی نازل کرده... نیست؛ پس سنت و آثار وی فصلالخطاب منازعات و پایانبخش دعواهاست. ازآنجاکه من سنن را از والاترین و سترگترین ارکان دین دیدم و دانستم که راهی برای شناخت روایات صحیح از سقیم و همچنین صحت اخراج دلیل از صریح، نیست، مگر با شناخت ضعفای از محدثین و کیفیت حالاتشان، تصمیم گرفتم که نام اکثر محدثین از فقها و اهل فضل و صالحین و پیروان راه آنان از گذشتگان را املا کنم. در این مسیر، اسانید و اضافات را حذف کردم و لازم دانستم که طریقه اختصار را پیش گیرم تا حفظش بر فقها آسان باشد و به یاد داشتنش بر حافظان دشوار نباشد...
در بخشی از کتاب میخوانیم: «ابوحاتم، گفته: از محدثینی که از اتباع تابعین روایت کرده و با آنان گفتگوی مستقیم (مشافهة) داشته است و اسم وی با الف آغاز میشود، احمد بن ابیطیبه دارمی جرجانی است. احمد از پدرش روایت میکند. اسم ابیطیبه، عیسی بن سلیمان بن دینار است که عمار بن رجاء استرآبادی و اهل بلدش از وی روایت کردهاند. وی در 203 هجری از دنیا رفت. مهران بن هارون روایت کرده که عمار بن رجاء روایت کرده که احمد بن ابیطیبه از مالک از نافع از ابن عمر از پیامبر(ص) روایت کرده که ایشان فرمودند: «خمس لا يعلمهن إلّا الله؛ إِنَّ اللَّـهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ ينَزِّلُ الْغَيثَ وَ يَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَ مَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكسِبُ غَدًا وَ مَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَي أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿لقمان: ٣٤﴾[۲]؛ پنج چیز است که کسی جز خداوند از آن آگاه نیست؛ «در حقیقت، خداست که علم [به] قیامت نزد اوست و باران را فرومىفرستد و آنچه را که در رحمهاست مىداند و کسى نمىداند فردا چه به دست میآورد و کسى نمىداند در کدامین سرزمین مىمیرد؛ در حقیقت، خداست [که] داناى آگاه است».
وضعیت کتاب
در آخرین صفحه مطالب هر جلد، شاهد خاتمه طبع (چاپ) هستیم که در آن محقق، سال چاپ این جلد از کتاب و... را ذکر کرده است؛ مثلا چاپ جلد اول، در شنبه 22 ربیعالثانی 1393 مطابق با 26 مه 1973 به تصحیح و تعلیق سید عزیز بیگ و تنقیح سید محمد حبیبالله قادری رشید، زیر نظر دکتر محمد عبدالمعید خان، به پایان رسیده است و جلد دوم در روز چهارشنبه 27 ذیحجه 1395 هجری مطابق با پایان دسامبر 1975م، با تصحیح و تعلیقه سید عزیز بیگ و تصحیح مجدد از صفحه 78 به بعد به همت سید محمد عمران اعظمی عمری و نهایتا با تنقیح و بازبینی سید محمد حبیبالله قادری رشید، زیر نظر سید شرفالدین احمد به انجام رسیده است[۳].
کتاب حاوی پاورقیهای زیاد از نظر تعداد و حجم میباشد که در توضیح محتوای مطالب نقشی مهم دارند.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.