كلمة التقوی
كلمة التقوی، مجموعه فتاوی آیتالله شیخ محمدامین زینالدین میباشد که در اواخر قرن چهاردهم، به زبان عربی تألیف شده است.
كلمة التقوی | |
---|---|
پدیدآوران | زين الدين، محمد امين (نویسنده) |
ناشر |
مطبعه مهر سيد جواد وداعي |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1الی 7= 1413ق , |
موضوع | فتواهاي شيعه -فقه جعفري - رساله عمليه -فقه جعفري - قرن 14 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 7 |
کد کنگره | BP 183/5 /ز9ک8 |
اهمیت کتاب
اشتمال این کتاب بر کل ابواب فقه و بیان مسائل بارز عبادات و معاملات به معنى عام، باعث اهمیت این کتاب شده است. کتاب حاضر از این جهت مورد توجه عمده اهل علم بوده و مراجعات فراوانى بدان انجام گرفته و کمتر مسئلهاى ممکن است واقع شود یا به ذهن خطور کند که در آن ذکر نشده باشد.
ساختار
کتاب، فاقد مقدمه بوده و مطالب در هفت جلد ساماندهی شده است؛ بهگونهای که جلدهاى اول، دوم و سوم در عبادات بوده و جلد چهارم، پنجم، ششم و هفتم در معاملات بالمعنى الاعم مىباشد.
گزارش محتوا
کتاب مزبور، کتابی فتوایى بوده و خالى از هرگونه استدلال مىباشد و در واقع بیان فتاواى مؤلف در بخشها و ابواب گوناگون فقهى است. دستهبندى مطالب، طبق روال مرسوم کتب فقهى و بر اساس زیر میباشد:
طهارت
احکام آبها و انواع آن، جزء اولین فصول این بخش مىباشد. تعریف آب و منظور از آب مطلق و مضاف، اولین مسئله این فصل است[۱]. از جمله احکامى که در این قسمت بدان اشاره شده، مطلق بودن آب دریا در هر شرایطى مىباشد؛ یعنى آب دریا هرچقدر شور یا تلخ هم که باشد، باز هم عنوان آب مضاف بدان تعلق نگرفته و آب مطلق خواهد بود[۲].
صلات
در ابتدای این کتاب، ضمن بیان مقدمهاى کوتاه راجع به نماز، به بیان فصولى در تعداد نمازها[۳]، اوقات نماز اعم از فرایض و نوافل[۴]احکام اوقات[۵]، قبله[۶]، ستر و ساتر[۷]، شرایط لباس نمازگزار[۸] و... پرداخته شده است.
صوم
روزه عنوان کتاب بعدى است که در جلد دوم آمده است. فصولى از این کتاب، درباره نیت روزه[۹]، مفطرات روزه[۱۰]، کفاره روزه[۱۱]، شرایط صحت و شرایط وجوب روزه[۱۲] و اقسام روزه میباشد[۱۳].
اعتکاف
این کتاب دارای دو فصل میباشد: فصل اول در اعتکاف و شرایط آن بوده که شصت مسئله دارد و مسئله اول، در مفهوم و تعریف اعتکاف است که عبارت از وقوف در مسجد به قصد قربت براى مدت مطلوب مىباشد[۱۴]. فصل دوم نیز در احکام اعتکاف بوده و داراى بیستوسه مسئله است. اموری که بر معتکف حرام است، همچون: جماع با حلال خویش (جماع با بیگانه از محرمات کبری است و اختصاص به حال اعتکاف ندارد)، لمس و نگاه شهوتآمیز نسبت به وی، استمنا، بوئیدن عطر، عطر زدن، خرید و فروش و... از جمله احکام اعتکاف است[۱۵].
زکات
قبل از ورود به فصول یازدهگانه کتاب زکات، توضیحاتى راجع به جایگاه زکات در اسلام و اهمیت آن بیان گردیده است. مؤلف، زکات را یکى از فرایض بزرگ اسلام مىداند که مقارن بودنش با نماز نشان از اهمیت آن دارد. وی به چند حدیث در این زمینه اشاره نموده که همگى حکایت از جایگاه منحصربهفرد زکات دارند[۱۶]. شرایط زکات، اولین مسئله این کتاب بوده که بلوغ، عقل، آزادى، مالک بودن و... از جمله آن شرایط مىباشد[۱۷].
خمس
کتاب خمس در سه فصل تنظیم شده است. در فصل اول، مواردى که خمس بدان تعلق میگیرد، بیان شده است[۱۸]، فصل دوم درباره مستحقین خمس و محل مصرف آن مىباشد[۱۹] و فصل سوم راجع به انفال است[۲۰].
امر به معروف و نهى از منکر
مؤلف در ابتداى این کتاب، بحثى کلى راجع به اهمیت و ارزش این فریضه الهى داشته و به روایتی از امام باقر(ع) و آیاتی از قرآن کریم در اینباره، اشاره کرده است[۲۱].
فصول سهگانه این کتاب، عبارتند از:
- امر به معروف واجب و نهی از منکر حرام[۲۲].
- امر به معروف مستحب و نهى از منکر مکروه[۲۳].
- مجاهدت نفس [۲۴].
حج
جلد سوم، مختص به کتاب حج است که آخرین بخش از عبادات بالمعنى الاعم مىباشد. مؤلف بعد از مقدمهاى کوتاه[۲۵]، وارد فصول بیستوهشتگانه این کتاب شده است. وجوب حج بر تمام مسلمین، گناه کبیره بودن استخفاف حج و وجوب حج بعد از حصول استطاعت مسائلى هستند که در اولین فصل این کتاب بیان شده است[۲۶]. شروط وجوب حج، استطاعت و معانى آن، وصیت به حج، نیابت در حج، حج واجب با نذر و عهد و قسم، حج مستحبى و... فصول دیگر این کتاب را تشکیل مىدهد.
تجارت
اولین کتاب از بخش معاملات بالمعنى الاعم تجارت بوده که در جلد چهارم آمده است. این کتاب داراى شانزده فصل است که قبل از ورود در این فصول، توضیحاتى راجع به تجارت و جایگاه آن در میان امت اسلام بیان گردیده و به چند روایت در فضیلت تجارت، اشاره شده است[۲۷].
صلح
کتاب صلح دارای شصت مسئله است. صلح، توافق و تسالم بین دو طرف یا بیشتر بر ایجاد امرى بینشان است؛ مانند تملیک عین از یکى از طرفین به طرف دیگر با عوض یا بدون عوض یا تملیک منفعت یا انتقال حق یا اسقاط حق و مانند آنها[۲۸].
هبه
کتاب هبه مشتمل بر شصت مسئله مىباشد. مقصود از هبه، عبارت است از چیزى که قابل وصیت براى بعد از مرگ و قابل صدقه دادن در حال حیات و یا قابل وقف نمودن باشد. عقد بودن هبه، شرایط واهب، شرایط موهوب، صحت هبه از مریض، دیدگاه فقها راجع به هبه و... مسائلى هستند که بهتفصیل در این کتاب بیان گردیده است[۲۹].
اجاره
احکام این کتاب، در هفت فصل بیان شده است. مؤلف اجاره را معاوضه منفعت دانسته و معتقد است فرقى ندارد منفعت عملى باشد یا فوائد دیگرى که قابل انتفاع است، مانند اجاره منزلى که قابل سکونت است یا ماشینى که سوار مىشوند[۳۰].
مضاربه
مضاربه معاقدهاى است بین دو شخص تا سرمایه را یک طرف بدهد و طرف دیگر با آن به تجارت بپردازد؛ بهگونهاى که عامل قسمتى از منفعت را براى خود بردارد و بقیه را به صاحب سرمایه مسترد نماید. این کتاب پنج فصل دارد که عقد مضاربه و شرایط آن، عقد جائز بودن مضاربه، هزینه مسافرتهاى عامل، سهم عامل از سود و بعضى دیگر از احکام مضاربه، موضوعات این فصول میباشد[۳۱].
شرکت
شرکت نیز یکى دیگر از ابواب فقهى است که در تمام کتب مفصل فقهى، احکام آن بیان گردیده است. مؤلف نیز بعد از اجاره، به این کتاب پرداخته است؛ بدین ترتیب که ابتدا مسائل آن را مطرح نموده و بعد در یک فصل به موضوع قسمت پرداخته است[۳۲].
شفعه
شفعه حقى است که در مورد شراکت جارى مىشود؛ بدین معنا که اگر دو نفر در چیزى شریک باشند و یکى از آنها بخواهد سهمش را بفروشد، شریکش حق خواهد داشت سهم شریک را بخرد و مانع از فروش آن به شخص ثالث شود. در سه فصل این کتاب، ابتدا موارد ثبوت شفعه و شروط آن توضیح داده شده[۳۳] و سپس توضیحاتى درباره شفیع ارائه گردیده[۳۴] و در نهایت اخذ به شفعه در قالب مسائلى توجیه شده است[۳۵].
جعاله
جعاله به معنى عطایى است به غیر در برابر کارى که انجام داده است؛ مثلاً انسان چیزى لازم دارد که دیگرى برایش تهیه مىکند و در مقابل این کار چیزى به او عطا مىکند. فصول این بخش، بهترتیب عبارتند از:
ودیعه، احیای موات
ودیعه[۳۹]، احیای موات و آن چیزى که تابع آن است از مشترکات عامه[۴۰]، مزارعه و مساقات[۴۱]، سبق و رمایه[۴۲] و اقرار[۴۳]، دیگر کتبى هستند که مؤلف در جلد پنجم کتابش آورده است.
چهارده باب فقهى
در جلد ششم به تبیین چهارده باب فقهى پرداخته شده است که عبارتند از: کتابهاى دین[۴۴]، رهن[۴۵]، ضمان[۴۶]، حواله و کفاله[۴۷]، وقف و توابع آن[۴۸]، غصب[۴۹]، حجر[۵۰]، لقطه[۵۱]، صید و ذباحه[۵۲]، اطعمه و اشربه[۵۳]، یمین و نذر و عهد[۵۴]، کفارات[۵۵]، وکالت[۵۶] و وصیت[۵۷].
نکاح
آخرین جلد، با کتاب نکاح شروع شده است. مؤلف در ابتدای این کتاب، مستحب مؤکد بودن نکاح را متذکر شده، سپس به چند حدیث در فضیلت نکاح اشاره نموده و سپس از کراهت عزوبت سخن گفته است. وی اولین فصل از فصول چهاردهگانه این کتاب را به مقدمات تزویج و احکام خلوت با زوجه اختصاص داده است[۵۸].
طلاق
مؤلف، قبل از ورود به فصول هفتگانه این کتاب، در یک مسئله، با اشاره به روایت پیامبر(ص)، کراهت طلاق را بیان نموده است. شروط طلاق، اقسام طلاق، صیغه طلاق، عده فراق، عده وفات، عده وطى به شبهه و خلع و مبارات از جمله فصول این کتاب مىباشد[۵۹].
ظهار
کتاب ظهار و توابع آن نیز داراى سه فصل مىباشد. حقیقت ظهار، ایلاء و لعان مطالبى هستند که در این کتاب عنوان شده است[۶۰].
میراث
مؤلف در این کتاب، مسائل میراث را طى یازده فصل و سیصدوبیستوسه مسئله توضیح داده است. در فصل اول، به توضیح مباحثى که در کتاب میراث خواهد بود، پرداخته شده[۶۱] و در دومین فصل موانع ارث تبیین گردیده است[۶۲]. طبقات ارث، افرادى که از یک انسان ارث مىبرند و مطالبى پیرامون ارث و مخارج فروض و طریقه محاسبه آن، از دیگر مطالب این کتاب میباشد.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص1
- ↑ ر.ک: همان، ص1-2
- ↑ ر.ک: همان، ص285
- ↑ ر.ک: همان، ص288
- ↑ ر.ک: همان، ص302
- ↑ ر.ک: همان، ص308
- ↑ ر.ک: همان، ص318
- ↑ ر.ک: همان، ص323
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص8
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص46
- ↑ ر.ک: همان، ص61
- ↑ ر.ک: همان، ص95
- ↑ ر.ک: همان، ص112
- ↑ ر.ک: همان، ص135
- ↑ ر.ک: همان، ص147
- ↑ ر.ک: همان، ص148
- ↑ ر.ک: همان، ص243
- ↑ ر.ک: همان، ص288
- ↑ ر.ک: همان، ص296
- ↑ ر.ک: همان، ص303
- ↑ ر.ک: همان، ص304
- ↑ ر.ک: همان، ص321
- ↑ ر.ک: همان، ص330
- ↑ ر.ک: همان، ص5
- ↑ ر.ک: همان، ج3، ص6
- ↑ ر.ک: همان، ج4، ص7
- ↑ ر.ک: همان، ص195
- ↑ ر.ک: همان، ص223
- ↑ ر.ک: همان، ص247
- ↑ ر.ک: همان، ص363
- ↑ ر.ک: همان، ص423-434
- ↑ ر.ک: همان، ج5، ص4
- ↑ ر.ک: همان، ص12
- ↑ ر.ک: همان، ص19
- ↑ ر.ک: همان، ص41
- ↑ ر.ک: همان، ص51
- ↑ ر.ک: همان، ص63
- ↑ ر.ک: همان، ص98
- ↑ ر.ک: همان، ص149
- ↑ ر.ک: همان، ص240
- ↑ ر.ک: همان، ص361
- ↑ ر.ک: همان، ص385
- ↑ ر.ک: همان، ج6، ص5
- ↑ ر.ک: همان، ص27
- ↑ ر.ک: همان، ص53
- ↑ ر.ک: همان، ص85
- ↑ ر.ک: همان، ص105
- ↑ ر.ک: همان، ص177
- ↑ ر.ک: همان، ص217
- ↑ ر.ک: همان، ص254
- ↑ ر.ک: همان، ص282
- ↑ ر.ک: همان، ص335
- ↑ ر.ک: همان، ص403
- ↑ ر.ک: همان، ص449
- ↑ ر.ک: همان، ص485
- ↑ ر.ک: همان، ص525
- ↑ ر.ک: همان، ج7، ص5
- ↑ ر.ک: همان، ص165
- ↑ ر.ک: همان، ص223
- ↑ ر.ک: همان، ص245
- ↑ ر.ک: همان، ص253
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.
وابستهها
[[رده:کتابشناسی]