دامغ الباطل و حتف المناضل
دامغ الباطل و حتف المناضل، نوشته علی بن ولید (داعی مطلق اسماعیلی)، با تحقیق دکتر مصطفی غالب، کتابی است دو جلدی به زبان عربی با موضوع ادیان و مذاهب. این کتاب، واکنشی است به «فضائح الباطنية» ابوحامد غزالی و در پاسخ به آن نوشته شده است. نویسنده، به دفاع از باطنیه اسماعیلی و رد مخالفان آنها پرداخته است. او بهصورت فصل فصل و فقره فقره عبارات غزالی را نقل و نقد میکند.
دامغ الباطل و حتف المناضل | |
---|---|
پدیدآوران | یمانی، علی بن ولید (نویسنده) غالب، مصطفي (محقق) |
ناشر | مؤسسة عزالدين |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | اسماعيليه - عقايد
اسماعيليه - دفاعيهها و رديهها غزالی، محمد بن محمد، 450 - 505ق. فضايح الباطنيه - دفاعيهها و رديهها |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 215/6 /و2د2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب دارای دو جلد است؛ جلد اول، شامل مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب تا باب هشتم است و جلد دوم، ادامه مطالب است در بابهای نهم و دهم (محتوای مجموع دو جلد در ده باب ارائه شده است).
گزارش محتوا
این کتاب، صورت واضحی است از جدل دینی و بحث اعتقادی که حول فرقههای اسلامی دور میزند. کتاب دامغ الباطل و حتف المناضل، از کتابهای نادر و مفقودشده اسماعیلیه است که سزاوار تحقیق است. این اثر علاوه بر اینکه در رد ابوحامد غزالی نوشته شده، در خلال مباحثش، دیدگاهها و آرای اسماعیلیه در بسیاری از مواضع فقهی و فلسفی و عرفانی را که دعوت اسماعیلیه در اعتقادات دینیاشان بر آن بنیان شده، بیان میدارد[۱].
داعی مطلق، علی بن ولید، در فقره فقره کتاب «فضائح الباطنية» غزالی مناقشه کرده و اشکالات و سؤالات وی را با روشی دقیق و علمی رد کرده است. او در رد غزالی، بسیاری از نظریات معروف اسماعیلیان را انسجام بخشیده و بهکار گرفته است. همچنین از آیات قرآنی و احادیث معصومان(ع) که اعتقادات اسماعیلیان را تأیید میکند، شاهد آورده است. او معتقد است: آنچه را غزالی در «فضائح الباطنية» نوشته، حاصل املای شرایط خشن سیاسی آن زمان است که بر جهان اسلام سلطه یافته بوده و سپس اندکی درباره آن شرایط توضیح میدهد[۲].
وی، پدید آمدن حرکات و دیدگاههای باطنی با این سرعت را نتیجه طبیعی عوامل اجتماعی و سیاسی و دینی آن دوره، بهویژه ستمها و خفقان دوره بنیعباس میداند. او معتقد است، طبیعی است که خلفای عباسی برای مقابله با فاطمیان مغرب و مصر که کیش اسماعیلی داشتند، ساکت ننشینند. یکی از کارهای آنان تکلیف ابوحامد غزالی از جانب خلیفه المستظهربالله بود به نوشتن کتابی در رد اسماعیلیه که حاصل آن «فضائح الباطنية» شد؛ خود غزالی در مقدمه کتاب به این امر تصریح میکند[۳].
از نظر محقق، کتاب غزالی در رد اسماعیلیه صرفا از روی اغراض سیاسی نوشته شده و پاسخهای علی بن ولید به وی پاسخهایی دقیق و علمی هستند[۴].
دکتر مصطفی غالب، کتاب را بدون هیچ تعلیق یا حذف عبارتی ارائه کرده و علت این امر را ضرورت تقدیم میراث علمی به همان صورتی که بوده، ذکر میکند[۵].
کتاب «دامغ الباطل» شامل دو جلد است که نویسنده در آن، اصطلاحات اسماعیلی را در 12 باب شرح داده است. بخش اول، دربردارنده شرح حال خودِ غزالی و تغییر دین و تلون مذاهبش است. بخش دوم، پاسخها به او در شرحش است. بخش سوم، متضمن ردیه و پاسخ به بخش اول کتاب غزالی در ذکر روش بحث وی از سیاق کتابش میباشد. بخش چهارم، شامل ردیه بر او در آنچه در باب ثانی شرح کرده میباشد؛ او در باب دوم، باطنیه را ملقب به القابی نموده است. پنجمین بخش، ردیهای از او بر بخش سوم کتاب غزالی است؛ غزالی در این بخش، درجات حیلههای باطنیه در تلبیس را ذکر کرده است. بخش ششم کتاب، ردیه بخش چهارم کتاب غزالی است؛ غزالی عباراتی در نقل مذهب باطنیه بهصورت تفصیلی دارد که از نظر علی بن ولید، باطل و یاوه است. هفتمین بخش این اثر، ردیه بخش پنجم «فضائح الباطنية» غزالی است؛ غزالی عباراتی را در تأویلات ظواهر قرآن توسط باطنیه ذکر کرده است. ابوحامد، در بخش ششم کتابش ادله عقلی باطنیه اسماعیلیه را مورد ایراد قرار داده است و داعی مطلق، در بخش هشتم دامغ الباطل، به رد آن پرداخته است. ابوحامد غزالی در بخش هفتم کتابش، استدلال آنان بر نص بر امام معصوم را ذکر کرده، در بخش هشتم مقتضای فتوای شرع را و در بخش نهم، برهانی عقلی بر رد باطنیه اقامه کرده است. علی بن ولید بهترتیب در بخشهای نه، ده و یازده این کتاب، به رد مطالب بخشهای هفتم، هشتم و نهم فضائح باطنیه پرداخته است. داعی مطلق، در بخش دوازدهم این کتاب، به رد کلی غزالی و دیگر معترضین بر باطنیه، میپردازد[۶].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن آمده است. صفحات 5 تا 7 جلد اول و 4 و 5 جلد دوم، حاوی تصاویری از نسخه خطی کتاب است. محقق در تصحیح این اثر از سه نسخه خطی استفاده کرده و آنها را با حروف «د»، «ی» و «ه» علامتگذاری کرده است. وی از همه یاریگران در تکمیل این اثر، بهویژه صادق کمونه و هانری کربن، تشکر کرده است.[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.