عروج تا بینهایت
عروج تا بىنهايت كتابى است به زبان فارسى درباره نماز كه توسط سيد محمدرضا غياثى کرمانى از ميان گفتهها و نوشتههاى آيتالله مصباح يزدى گردآورى و تدوين شده است.
عروج تا بي نهايت | |
---|---|
پدیدآوران | غیاثی کرمانی، محمدرضا (تنظیم و گردآوری) مصباح یزدی، محمدتقی (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1388 ش |
چاپ | 5 |
شابک | 964-411-049-8 |
موضوع | نماز - جنبههای قرآنی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 186 /م6ع4 |
ساختار
كتاب با مقدمه گردآورنده در بيان چند نكته در باب نماز آغاز و مطالب در پنج فصل تنظيم شده است.
نویسنده در اين كتاب، با بهرهگيرى از آيات نورانى قرآن و روايات معصومان(ع) و نيز حكايتها و خاطرههايى از بزرگان، با بيانى شيوا، ابعاد مختلف نماز و راههاى تحصيل توجه قلبى در نماز و مباحثى از اين دست را مورد بررسى قرار داده است.
گزارش محتوا
در فصل اول، به بيان لزوم و راهكار توجه قلبى به خداوند در نماز پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، قبل از شروع نماز، شايسته است انسان لحظاتى ذهن و فكر خود را از امور مادى و آنچه باعث پراكندگى حواس مىشود، منصرف و در نماز و توجه به خداوند، متمركز سازد.
وى معتقد است اگر حالت توجه به خداوند در ما پديد آمد، بايد براى تقويت و استمرار آن بكوشيم، چه اينكه توجه قلبى به خدا، امر بسيار نفيسى است كه بهاى سنگينى دارد و بايد بهاى سنگين اين امر نفيس را پرداخت؛ يعنى اولاً با زحمت و تلاش اين حالت را در خود پديد آوریم و سپس به تقويت آن بپردازيم. از جمله راههايى كه وى براى تحصيل توجه قلبى به خداوند در نماز مفيد دانسته است، عبارتند از:
1- توجه به عظمت بىنهايت خداوند؛ 2- توجه به لطف بىنهايت پروردگار به انسانها؛ 3- توجه به عظمت پذيرش بنده از سوى خداوند؛ 4- توسل به اهلبيت(ع).در فصل دوم، سازوكارهاى تحصيل اخلاص و قصد قربت در نماز بيان شده است. به اعتقاد نویسنده، پايينترين مرتبه نيت در نماز كه بدون آن نماز باطل مىگردد، اين است كه نمازگزار براى اطاعت امر خدا نماز بخواند. به باور وى، انگيزه نمازگزار بايد اطاعت امر خداوند باشد كه اگر خداوند درباره نماز دستورى نداشت يا نماز مطلوب خداوند نبود، او نماز نمىخواند؛ با اين مرتبه از نيت، تنها نماز انسان صحيح خواهد بود و تكليف از او ساقط گرديده و نيازى به اعاده و قضا نيست. اما به اعتقاد نویسنده، مقبول گشتن نماز در پيشگاه خداوند، بسته به آن است كه نيت انسان خالص بوده و واقعاً در نماز، قصد قربت به خداوند داشته باشد و آن نماز، موجب رشد، كمال و نزدیک شدن او به خداوند گردد.
وى براى تأييد گفتههاى خويش، به رواياتى اشاره مىكند كه در آنها، عبادتها به سه قسم كلى زير تقسيم مىگردند:
- عبادت بندگان؛ عبادتى كه به دليل ترس از عذاب الهى بهجا آورده مىشود؛
- عبادت مزدگيران؛ عبادتى كه به اميد رسيدن به ثواب و بهشت انجام پذيرد؛
- عبادت آزادگان؛ عبادتى كه فقط براى خداوند است.
در ادامه، به سخن مرحوم مجلسى درباره قصد قربت در نماز، اشاره شده است. ايشان فراهم شدن قصد قربت در نماز را از مشكلترين كارها دانسته كه تحصيل آن به هنگام اقدام براى انجام نماز، ميسور و ممكن نمىگردد، بلكه فراهم ساختن آن، متوقف بر امورى همچون مجاهدتهاى عظيم و بزرگ، انديشيدنهاى صحيح و درست، زدودن دوستى دنيا، اموال، رياستها و اعتبارات دنيوى از نفس است.
ريا فاسد كننده نماز؛ حقيقت ريا؛ نشانههاى اخلاص و ريا؛ رياى ناپيدا و حكايتى درباره ريا و اخلاص از علامه مجلسى، از جمله عناوين مطرح شده در اين فصل مىباشند.
نویسنده در فصل سوم، در جستوجوى روح نماز مىباشد. وى براى نزدیک شدن به روح نماز و بهرهمندى از حقيقت آن، برداشتن سه گام را لازم دانسته است:
- در حين نماز، «توجه» به آن داشته باشيم؛ يعنى از همان ابتدا كه براى تكبيره الاحرام مىايستيم و قبل از آنكه «الله اكبر» بگوييم، بايد توجه كنيم كه براى چه اينجا ايستادهايم و مىخواهيم چه بكنيم.
- هر جمله و ذكرى را كه مىگوييم، به معنا و مفاد آن توجه داشته باشيم.
- بكوشيم حال و باور قلبى ما نيز متناسب با همان چيزى باشد كه به زبان مىآوریم؛ اگر در نماز مىگوييم: «اياك نعبدو اياك نستعين»، بايد حال ما نيز بهگونهاى باشد كه واقعاً جز خدا، از هيچكس ديگرى يارى نخواهيم و اميد و اعتمادمان، به كسى جز او نباشد.
راههايى كه وى براى ايجاد حضور قلب در نماز مفيد دانسته است عبارتند از:
1- تفكر درباره فايدههاى حضور قلب در نماز؛ 2- احتمال آخرين نماز بودن؛ 3- نماز، ملاقات با بزرگترين بزرگ؛ 4- خشوع در نماز.
نویسنده ضمن پرداختن به مفهوم خشوع و تفسير آن به نفى انانيّت، به تعريف خشوع ظاهرى و واقعى پرداخته و پس از بيان فرق بين «خشوع»، «خوف» و «خشيت» و رابطه «محبت» و «خشوع»، به بررسى عوامل پيدايش خشوع در نماز پرداخته است. اين عوامل، عبارتند از:
- توجه به عظمت خداوند؛
- توجه به صفات جمال الهى؛
- خداترسى؛ كه مراتب آن عبارتند از: خوف از فراق پروردگار، خوف محروميت از نگاه لطف خداوند و ترس از عواقب گناه.
در فصل چهارم، نقش «نيت» در تعالى و سقوط انسان، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به نظر نویسنده، يكى از مسائل بسيار مهم در عبادتها، مسأله نيت است. نيت روح هر عبادتى بهشمار مىآيد و ارزش عبادت، ارتباط تام و تمام به نيت انسان دارد. به باور وى، اگر نيت عبادت درست نباشد، آن عبادت هر چه هم حجم آن زياد باشد، كمترين فايده را براى انسان نخواهد داشت.
به اعتقاد وى، اهميت و نقش نيت در اعمال، تا بدان حد است كه ما مىتوانيم به جز عبادتهاى اصطلاحى، از راه نيت، كارى كنيم كه تمام اعمالمان عبادت شود! حتى كارهايى از قبيل: خودرن، آشاميدن، خوابيدن، استراحت كردن و لذت حلال بردن نيز مىتواند طورى واقع شود كه عبادت به شمار آيند؛ البته اين در صورتى است كه در همه افعال خود، «رضايت خداوند» را مد نظر داشته باشيم.
نيت و مراتب آن، مفهوم انجام كار براى خدا، انواع نيت، نيت صحيح و مقبول، گامى براى تصحيح نيت، مراتب عالى نيت، سير تدريجى در تكامل و تعالى نيت و نگاهى به اذان نماز، از جمله عنواينى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
در پايان اين فصل، به طرح چند پرسش و پاسخ آنها، در مورد نماز پرداخته شده است؛ از جمله:
- با توجه به اينكه اذان براى اعلان عمومى و توجه دادن نمازگزاران براى شركت در نماز جماعت است، چرا مستحب است كسى كه نمازش را به تنهايى و در خلوت مىخواند نيز اذان و اقامه بگويد؟
- درباره «حى على الفلاح» اين پرسش مطرح مىشود كه آيا نماز، خود فلاح و رستگارى است، يا باعث رسيدن به فلاح مىگردد؟
- با توجه به اينكه در بعضى روايات، كارهاى ديگرى، چون شهادت در راه خدا، به عنوان بهترين عمل معرفى شدهاند، چگونه در اذان و اقامه گفته مىشود كه «بشتابيد به سوى نماز كه بهترين عمل است» و چرا نماز، بهترين عمل معرفى شده است؟
آخرين فصل، به بحث پيرامون نماز مقبول و آثار آن، اختصاص يافته است. نویسنده در ابتداى اين فصل، با بيان حديثى قدسى، شرايط و آثار نماز مقبول را با بيان مؤلفههاى آن مورد بررسى قرار داده است. در ادامه، آثار نماز مقبول بيان شده است. اين آثار عبارتند از: 1- درخشش چهره؛ 2- برطرف شدن تاريكى از زندگى؛ 3- بردبارى در برابر نادانىها؛ 4- حفاظت به وسيله فرشتگان؛5- اجابت خواستهها؛ 6- شادابى و طراوت.
در پايان اين فصل، به پرسشى پاسخ داده شده است و آن اينكه در روايات آمده است كه «نماز معراج مؤمن است» و «همانا نماز از كار زشت و ناپسند، بازمىدارد»، پس چرا ما با وجود اينكه نماز مىخوانيم، آثار آن را در وجود خود، مشاهده نمىكنيم؟ چرا يك بار احساس نمىكنيم كه به معراج رفته باشيم؟، چرا هنوز اين همه اعمال زشت مرتكب مىشويم؟ و چرا يكى از دهها اثرى كه در روايات و آيات آمده را در خود نمىبينيم؟
نماز، نشانه خضوع جان در برابر جانان و برنامه بندگى و كتاب نيايش است و در اين اثر، به اين معراجگاه حق، سفر كرده و از اين «عروج تا بىنهايت»، بهرهها برده و با جنبههاى گوناگون آن آشنا مىگرديم.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.
پاورقىها، به ذكر منابع و ارائه توضيحات بيشتر پيرامون برخى كلمات و عبارات متن، اختصاص يافته است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.