فلوطین

فِلوطين يا اِفلوطين، به‌گونه‌اى آخرين فيلسوف متأثر از تمدن يونان است. او متولد 204 يا 205م است. در مورد زادگاهش، در زندگى‌نامه او به قلم «فرفوريوس صورى» مطلبى وجود ندارد، اما امروزه بيشتر او را از اهالى مصر مى‌دانند كه در مكتب اسكندريه با فلسفه آشنا شد.

فلوطین
نام فلوطین
نام‌های دیگر افلوطین

پلوتینوس

نام پدر
متولد 204 م
محل تولد
رحلت 270 م
اساتید
برخی آثار تاسوعات افلوطین

شرح کتاب (أثولوچيا) لمنسوب الي ارسطاطاليس

کد مؤلف AUTHORCODE00713AUTHORCODE

پس از حمله اسكندر به اقصى نقاط جهان قديم، مركز دانش و فلسفه از آتن به اسكندريه منتقل شد. اسكندريه در آن دوران قريب به يك ميليون نفر جمعيت داشت و مركز برخورد پرشور تفكرات گوناگون بود؛ اما شناخت ما از اين تفكرات و انديشه‌هاى بسيار مختلف، بسيار اندك است، چرا كه كتاب‌خانه مشهور اين شهر چندين بار به آتش كشيده شد.

علاوه بر اين، انديشمندان مكتب اسكندريه بر خلاف يونانيان اصرار چندانى بر مكتوب نمودن عقايد خود نداشتند، چرا كه اكثراً هدف از علم را نه آموزش، كه يك رهايى فردى مى‌دانستند و در نتيجه ديگر نيازى به نوشتارى نمودن ماحصل انديشه خود نمى‌ديدند. اما در ميان همه آنان فلوطين يك استثنا است. او به اصرار شاگردان خود دست به نوشتن زد و نوشته‌هاى او را شاگردش، فرفوريوس در 54 رساله گردآورد. فرفوريوس نوشته‌ها را در شش دسته نه تايى مرتب ساخت و هر دسته را يك «انئاد» ناميد. (در زبان يونانى به معناى نه‌گانه است و در عربى تاسوعات ناميده مى‌شود)

فلوطين به يمن اين نوشته‌ها، يكى از مؤثرترين و الهام‌بخش‌ترين فيلسوفان جهان گرديد. بدون اغراق مى‌توان گفت از لحاظ ميزان تأثير فلسفه فلوطين، كه مهم‌ترين فيلسوف نو افلاطونى و به نوعى نماينده تمام و كمال آن است، تنه به فلسفه افلاطون و يا ارسطو مى‌زند.

بدون شك مسيحيت نخستين، مايه‌هاى فكرى خود را از فلسفه فلوطين به دست آورد. فلوطين به همراه «اورينس» شاگرد «آمونياس ساكاس» مؤسس مكتب نوافلاطونى بوده‌است.

تاثير فلوطين تنها به فلسفه دوران سده‌هاى ميانه و مسيحيت منحصر نمى‌گردد. فلسفه فلوطين در يكى از جذاب‌ترين مكاتب فلسفى قرام هم موثر است. بعضى از فيلسوفان كه در زمره اگزيستانسياليم طبقه‌بندى مى‌شوند نيز متاثر از فلوطين‌اند. «آلبر كامو» رساله دكترى فلسفه خود را به «مسئله شر در نزد فلوطين» اختصاص داد و «كارل ياسپرس» او را به عنوان يكى از افراد موثر در فلسفه خود دانست و در مورد فلسفه او كتابى مستقل نگاشت.

علاوه بر فلاسفه مغرب زمين، فلسفه فلوطين در شرق نيز مورد توجه متفكران قرار گرفت. عجيب آنكه اين تاثير به نام خود فلوطين نبود و به نام ارسطو ثبت شد. كتاب مهم «اثولوجيا» سرنوشت عجيبى در فلسفه مسلمانان پيدا كرد. نام اين كتاب معرب «تئولوگيا» به معناى «فلسفه اولى» يا «الاهيات» است. متقدمان فلسفه در ايران اين كتاب را نوشته ارسطو مى‌پنداشتند و آن را هم رديف كتاب مهم «مابعدالطبيعه» مى‌خواندند و تفسير می‌كردند. تنها كسى كه در اين كتاب و نویسنده آن شك كرد ابن سينا بود. اما با تحقيقات امروزى مشخص شده‌است كه اين كتاب نوشته ارسطو نيست بلكه نقلى آزاد و ترجمه از انئادهاى چهارم و پنجم و ششم فلوطين است. بنابراین فلوطين بدون آنكه نامى از او در كتب فلاسفه ما باشد در آراء آنان حضور دارد و اين حضور چنان است كه فلسفه ما را رنگ و بوى نوافلاطونى مى‌دهد، به گونه‌اى كه مى‌توان به جرات وى را پس از ارسطو و افلاطون موثرترين فيلسوف بر فلاسفه مسلمان ناميد.

تأليفات

1- تاسوعات افلوطين

2- شرح كتاب اثولوچيا


وابسته‌ها