حکمتنامه پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم (عربی)
حکمتنامه پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، فرهنگنامه سخنان حكمتآميز پيامبر(ص) است كه توسط محمد محمدى رىشهرى با همكارى جمعى از پژوهشگران، به زبان عربى در سال 1386ش، نوشته و توسط گروهى از مترجمان به فارسى ترجمه شده است.
حکمتنامه پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم (عربی) | |
---|---|
پدیدآوران | جمعی از پژوهشگران (نویسنده) محمدی ریشهری، محمد (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-493-282-3 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 14 |
ساختار
كتاب با دو مقدمه از نویسنده و محمدعلى مهدوىراد آغاز و مطالب در ده بخش، در قالب چهارده جلد، تنظيم شده است.
متن كتاب، برگرفته از «ميزان الحكمة» و ساير دانشنامههايى است كه تاكنون توسط پژوهشكده علوم و معارف حديث، تأليف و ترجمه شده است.[۱]
در اين مجموعه، تنها احاديثى ذكر شده است كه در منابع حديثى، مستند به شخص پيامبر(ص) بوده و در آن، در بسيارى موارد، براى آشنايى پژوهشگران با فهم دقيق سخنان آن بزرگوار، توضيح، تحليل و جمعبندىهاى مفيدى ارائه شده است.[۲]
گزارش محتوا
در مقدمه مؤلف، به نكاتى در رابطه با كتاب، اشاره شده است.[۳]
مقدمه جناب مهدوىراد با عنوان «درآمد»، گزارشى اجمالى از محتويات كتاب، مىباشد[۴]
بخش اول، داراى عنوان «حكمتهاى عقلى و علمى» است و در دو باب تنظيم شده است. در باب اول، پيش از بيان سخنان حكمتآميز پيامبر(ص)، ضمن پژوهشى، معناى «عقل» از نظر لغوى و از نگاه روايات اسلامى، مورد بررسى قرار گرفته و توضيح داده شده كه واژه «عقل» در متون اسلامى، گاه درباره ادراكات انسان به كار رفته و گاه درباره محصول ادراكات او. همچنين مقصود از «عقل نظرى» و «عقل عملى» و تفاوت ميان «عاقل» و «عالم» و خطر علم بدون عقل، بيان گرديده است.[۵]
سپس بهمنظور فهم درست آيات و احاديثى كه در نكوهش جهل و جاهل و ضرورت جهلزدايى از جامعه وارد شده، چهار معنا براى «جهل» ارائه مىگردد و خطرناكترين جهل براى انسان، تبيين مىشود و در پايان، اين پژوهش، به اين پرسش پاسخ مىدهد كه: چرا برخلاف متعارف كه «جهل» در برابر «علم» مطرح مىگردد، در نصوص اسلامى و به تبع آن در منابع حديثى، «جهل» در برابر «عقل» قرار گرفته است؟[۶]
پس از اين تحقيق مقدماتى، در ضمن دوازده فصل، سخنان پيامبر(ص) درباره عقل و جهل گزارش شده است.[۷]
در باب دوم، پيش از گزارش سخنانى از پيامبر(ص) درباره «علم»، «معرفت» و «حكمت»، ابتدا مفهوم لغوى اين واژهها و سپس معناى «علم» و «معرفت» از منظر قرآن و احاديث بيان گرديده و توضيح داده شده كه در متون دينى اسلام، علم و معرفت، گاه در مفهوم حقيقى خود به كار رفتهاند و گاه در مفهوم اصطلاحى و ظاهرىاشان[۸]
در ادامه، مفهوم «حكمت» از نگاه قرآن و حديث مورد بررسى قرار گرفته و ضمن تقسيم حكمت به علمى، عملى و حقيقى، تبيين گرديده كه هريك از آنها، بهمنزله پلههاى استوارى هستند كه انسان با بهرهگيرى از آنها، مىتواند به قله كمال انسانى صعود كند[۹]
در بخش دوم، حكمتها، سخنان و آموزههاى بلند نبوى درباره مبانى اعتقادى اسلام، در ضمن هشت باب و مجموعا 51 فصل، ارائه شده است. عنوان اين ابواب، عبارتند از: ايمان؛ ايمان به خدا؛ قضا و قدر؛ محبت خدا؛ نبوت؛ قرآن و حديث؛ تبيين دين، شريعت و اسلام و ايمان به معاد[۱۰]
در بخش سوم، سخنان حكيمانه پيامبر(ص) درباره رهبرى، پيشوايى و هدايت، گزارش شده است. اين بخش، در دو باب «رهبرى و امامت» و «عوامل پيشرفت و انحطاط امت» تنظيم شده است.[۱۱]
نویسنده در بخش چهارم، در دوازده باب، به جهان، انسان و آفرينش آنها و مسائل مرتبط با آنها پرداخته است.[۱۲]
عنوان ابواب اين بخش، عبارتند از: اصل خلقت؛ ملكوت آسمانها و زمين؛ آفرينش فرشتگان؛ آفرينش زمين؛ شناخت دنيا؛ اجل؛ انسان؛ نقش آرزو در زندگى؛ عوامل و موانع بركت در زندگى؛ خير و شر و مصائب، بلايا و شرور.
در بخش پنجم، سخنان پيامبر(ص) درباره تبليغ، پرورش كودك، پرورش جوان، عوامل خودسازى و موانع آن، در پنج باب و 116 فصل، ارائه گرديده است.[۱۳]
تبليغ؛ تربيت كودك؛ تربيت جوان؛ عوامل خودسازى و آفات خودسازى، عناوين ابواب اين بخش مىباشد.
در بخش ششم، سخنان پيامبر(ص) درباره عبادت خدا و كارهاى نيكو، نماز، دعا، ذكر، روزه و آداب ماه رمضان، حج و عمره، امر به معروف و نهى از منكر، جهاد و مكانهايى كه عبادت در آنها از فضيلت بيشترى برخوردار است، در هشت باب و 72 فصل، ارائه گرديده است.[۱۴]
اسلام، دين زندگى است و نگاه معارف آن به اجتماع و سياست و آميختگى آنها با معارف عبادى و اعتقادى، از فصول برجسته اين آيين الهى است و پيامبر(ص)، مهمترين وجه رسالتش را «تتميم اخلاق» معرفى كرده است و آموزههايش در ابعاد گسترده اجتماع، از مكانتى رفيع برخوردار است. در بخش هفتم، حكمتهاى نبوى در موضوعات مختلف اخلاقى و اجتماعى، در چهار باب: «مهمترين عوامل شكلگيرى جامعه مطلوب»؛ «موانع شكلگيرى جامعه آرمانى»؛ «خانواده» و «حقوق»، در ضمن 28 فصل، گزارش شده است.[۱۵]
به اعتقاد نویسنده اگر بگوييم كه اسلام، دين سعادت انسان است و همه آموزههاى آن در جهت بركشيدن انسان به قلههاى سعادت رقم زده شده، سخنى بهگزاف نگفتهايم. به باور وى، تعاليم الهى با واقعنگرى، به تمام ابعاد وجود انسان نگريسته و بر اساس نيازهاى گوناگون او، برنامهريزى كرده است. وى بر اين باور است كه در آموزههاى پيامبر(ص)، آغازين نكته، توجه انسان به همتورزى در جهت رسيدن به سعادت دنيوى و اخروى است. در نگاه ايشان، دنيا مركب راهوارى است كه اگر انسان بهدرستى از آن بهره گيرد و افسار خرد، توسن هوا و هوس را از سركشى بازدارد، بىگمان بر قله مقصود، فراز خواهد آمد. بخش هشتم، حكمتهاى نبوى درباره مسائل اقتصادى و آموزههاى مرتبط با معيشت انسانى است كه در پنج باب، سامان يافته است.[۱۶]
در بخش نهم، رهنمودها، آموزهها و تعاليم بهداشتى و پزشکىاى كه از پيامبر(ص) گرازش شده، در سه باب: «رهنمودهايى درباره پزشکى و بهداشت»؛ «ميوهدرمانى، گياهدرمانى و غذادرمانى» و «بيمارى»، ارائه گرديده است.[۱۷]
بخش پايانى، مشتمل بر حكمتهاى گوناگون در 46 فصل است. عنوان برخى از فصول، عبارت است از: آداب خوردن، آداب حضور در مجالس، آراستگى، همسايه، مقام و منزلت، تسبيح، استخاره، رحمت، درخواست از ديگران، شادى، سفر، مسكن، زمامداران، سلام كردن، شعر و شاعرى و...
وضعيت كتاب
فهرست مطالب هر جلد، در ابتداى همان جلد آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.