اعتضادالسلطنه، علیقلی بن فتحعلی

علیقلی بن فتحعلی اعتضادالسلطنة (حدود 1234- 1298ق)، پسر پنجاه و چهارم از پنجاه و دومین همسر فتحعلیشاه و نخستین وزیر علوم ایران بود. وزیر معارف ایران دوره قاجار از (1276-1298)، رئیس مدرسه دارالفنون، رئیس اداره تلگراف، دارالشورای کبری (دوره قاجار)، همکاری با کتاب "نامه دانشوران".

اعتضادالسلطنه، علیقلی بن فتحعلی
نام اعتضادالسلطنه، علیقلی بن فتحعلی
نام‌های دیگر
نام پدر فتحعلی شاه
متولد 1234ق
محل تولد
رحلت 1298ق
اساتید
برخی آثار دیوان اعتضاد السلطنه( فخری قاجار)

میراث اسلامی ایران

کد مؤلف AUTHORCODE21555AUTHORCODE

او همواره با شعرا و دانشمندان مصاحب؛ و میان شاهزادگان قاجار به داشتن فضل و دانش بسیار معروف بود. اعتضادالسلطنه در شعر، خاقان تخلص می‌کرد و «تاریخ افغانستان» و «فلک‎السعاده» از آثار اوست.

ولادت

علیقلی میرزای اعتضادالسلطنه در حدود سال 1234ق به دنیا آمد. او از کودکی به تحصیل علم شوق بسیار داشت و از جوانی تا پیری با شعرا و دانشمندان زمان خود مصاحب بود. میان شاهزادگان قاجار او و فرهادمیرزا معتمد‎الدوله، به داشتن فضل و دانش بسیار امتیاز دارند[۱].

مادر علیقلی میرزا از ارامنه تفلیس (معروف به گرجی) به نام گل پیرهن بود که دارای سه فرزند پسر به نام‎های علیقلی میرزا، عباسقلی میرزا، نورالدهر میرزا و یک دختر به نام خاورسلطان است[۲].

زندگانی و خدمات

وقتی محمدشاه، برادرزاده او، در قصر محمدیه تجریش درگذشت‎، مهدعلیا برای جلوگیری از طغیان شاهزادگان و شورش و بی‎نظمی‎، زمام امور را تا آمدن ولیعهد از تبریز به تهران و تاج‎گذاری او، به دست گرفت و علیقلی میرزا را که در آن روزگار سی‎ساله بود، به پیشکاری خود برگزید.

پس از انجام تشریفات تاج‎گذاری ناصرالدین‎شاه، مهدعلیا و پیشکار او کوشش بسیار کردند که شاه میرزا آقاخان نوری را به صدارت انتخاب کنند، اما شاه که هنوز گرفتار دسائس درباریان نشده بود و نیکی‎ها و مواظبت‎های میرزا تقی‌خان را به یادداشت‎، به گفته‌های آنان اعتنا نکرد و میرزا تقی‌خان را به صدارت برگزید[۳].

روابط علیقلی میرزا و امیرکبیر هرگز دوستانه نبود‎؛ گرچه صدراعظم به سبب اینکه شاهزاده در حمایت مادر شاه بود، به وی آزار نمی‌رساند، اما منصب و مقامی به او نسپرد و شاهزاده تا امیر بر سر کار بود، حتی در طول مدتی که اعتمادالدوله صدارت داشت، تنها کارش پیشکاری مهدعلیا بود[۴].

علیقلی میرزا در سال 1272ق، لقب «اعتضادالسلطنه» گرفت و سال بعد کتابی درباره تاریخ افغانستان تألیف کرد. انتشار این کتاب نام وی را بر سر زبان‎ها افکند و دیری نگذشت که ریاست مدرسه دارالفنون به او واگذار شد[۵].

میرزا ملکم‎خان به ناصرالدین‎شاه عرضه داشت که اگر وسایل و لوازم در اختیارش بگذارند، یک‎رشته خط تلگراف دایر و برای مخابره آماده خواهد کرد. ناصرالدین‎شاه نیز اعتضادالسلطنه را مأمور تهیه وسایل و لوازم کرد‎ و پس از موفقیت ابتدایی در این کار، شاه اعتضادالسلطنه را به کشیدن خط تلگراف میان تهران و سلطانیه مأمور کرد و سپس دستور داد سیم را تا زنجان و از آنجا به تبریز امتداد دهد. وی با وجود موانع بسیار، خط تلگراف را در اوایل سال 1277 به تبریز رساند و میرزا جواد‎خان سعدالدوله را رئیس اداره تلگراف آنجا کرد[۶].

اعتضادالسلطنه پس از انجام دادن این خدمت‎های بزرگ و پرارج، موردتوجه خاص قرار گرفت و به سال 1283، اداره کلیه امور مربوط به صنایع و تجارت و معادن‎ و ریاست همه تلگراف‎خانه‌ها، همچنین ریاست روزنامه‌های دولتی؛ چاپخانه‌ها؛ و حکومت ملایر و تویسرکان به وی واگذار شد[۷].

‎‎ناصرالدین‎شاه بسیار آرزو داشت که دیگر وزیران و حکام و کارگزارانش هم مانند اعتضادالسلطنه‎ در خدمتگزاری صادق و کوشا و بینا باشند، اما وزیر علوم میان درباریان هم از نظر فضل و دانش و هم از جهت پشتکار و ابتکار ممتاز و برجسته بود. او ملایر و تویسرکان را تیول دارالفنون کرده بود و مالیات و درآمد آن ولایت پردرآمد را بی‎آنکه خود اندک بهره‎ای از آن بردارد، صرف نیازمندی‎های دارالفنون می‌کرد. به همین جهت روزبه‎روز بر رونق و اعتبار و پیشرفت دارالفنون افزوده می‎شد[۸].

چنانکه گفته شد اعتضادالسلطنه از دانشمندان بنام است؛ هم نویسنده خوبی بود و هم شعر می‌سرود‎. به زبان شیرین فارسی عشق می‎ورزید و به پاسداری آن افتخار می‌کرد. در تنظیم امور تجاری و پیشه‎وری نیز شیوه‌های خردمندانه به کار برد. از جمله چون پیش از او کاغذفروشان و کتاب‎فروشان و تذهیب‎گران و قاب‎عکس‎سازان و صحافان و قلمدان‎سازان در کار یکدیگر مداخله و باهم ناسازگاری و ستیزه‎گری می‌کردند، او حدود فعالیت آنان را به رضای هم مشخص و معلوم و بعضی را در کار با یکدیگر شریک کرد و ازآن‎پس ایشان به آسودگی خیال به شغل خویش پرداختند[۹].

انتشار روزنامه «ملت سنیّه ایران» نیز از یادگارهای اعتضادالسلطنه است‎. تأسیس چاپخانه دارالفنون و کارگاه عکاسی آن نیز از کارهای اوست[۱۰].

آثار

اعتضادالسلطنه را چند تألیف و تصنیف است. نخستین اثر وی «تاریخ افغانستان» است و دیگر «فلک‎السعادة» که به سال 1278 در تهران چاپ شده‎ است. در این کتاب، نادرستی عقاید و گفته‌ها و نوشته‌های منجمان درباره سعد و نحس کواکب و اثر آن در زندگی‎ افراد بشر به شیوه‎ای دلپسند و عالمانه توضیح داده شده و تألیف این اثر بزرگ نشان‎ می‌دهد که اعتضادالسلطنه بر هیأت و ستاره‎شناسی و ریاضیات جدید تسلط و احاطه کامل داشته و شاید نگارش و انتشار همین مطالب که در آن زمان مخالف عقاید بسیاری بوده، دشمنان نادان وی را جرئت داده است که به غلط وی را متهم به بابیگری و بی‌دینی کنند. اعتضادالسلطنه که به حقیقت مردی روشن‎بین و مسلمانی واقعی بوده و به کنه و مبانی متقن دین اسلام آگاه و به ادای وظایف دینی پایبند و معتقد بود، به‎منظور رهایی از زشت‎گوئی‎ها و تهمت‎های ناروای جاهلان عالم‎نما، رساله معتبر و مبسوطی به نام «طبقات المضلین» در رد پیروان باب نوشت و مشت محکمی بر دهان یاوه‎گویان و بد خواهان خویش زد[۱۱].

دیگر از آثار پرارزش او، «اکسیر التواریخ»، «منظومه مثنوی» به وزن لیلی و مجنون، «رساله‎ای در علم موسیقی»، «تفصيل عيون أخبار الرضا(ع)»، فصولی در علوم متفرقه از قبیل بحث در طریق تعیین موقع جغرافیائی بعض شهرها، اختراع بالن، علت ظهور رنگین‎کمان (قوس قزح) و بعضی مسائل علمی جدید، رساله‎ای در شرح‎حال امامزاده حضرت عبدالعظیم(ع)، رساله شرح‎حال امامزاده حمزه‎ و رساله‎ای در احوال امامزاده عبدالله است.

از او دیوان شعری برجای مانده است.

وفات

وی پس از بیست‎ودو سال وزارت، شب عاشورای سال 1298، به سن شصت‎وچهار سالگی در تهران درگذشت و در یکی از حجره‌های جنب مزار حضرت عبدالعظیم(ع)، به خاک سپرده شد[۱۲].

پانویس

منابع مقاله

  1. یغمائی، اقبال، «علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه نخستین وزیر علوم»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله آموزش‎وپرورش (تعلیم و تربیت)، 1346- شماره 197 و 198 ‎(12 صفحه- از 69 تا 80).
  2. کرمی، احمد، دیوان علی‎قلی میرزا اعتضادالسلطنه (فخری قاجار)، تهران، انتشارات ما، 1379ش.

وابسته‌ها

دیوان اعتضاد السلطنه( فخری قاجار)

میراث اسلامی ایران