الجامع تفسير القرآن

الجامع تفسير القرآن، تفسیر روایی به قلم ابومحمد عبدالله بن وهب بن مسلم مصری (متوفی 197ق) است. کتاب را عیسی بن مسکین (متوفی 295ق) از سحنون بن سعید (متوفی 240ق) از عبدالله بن وهب روایت کرده است. تحقیق کتاب به قلم میکلوش مورانی انجام شده است.

‏الجامع تفسير القرآن
الجامع تفسير القرآن
پدیدآورانابن وهب، عبد الله بن وهب (نويسنده)

سحنون، عبد السلام بن سعيد (نويسنده)

موراني، ميکلوش (مصحح)
ناشردار الغرب الإسلامي
مکان نشرلبنان - بيروت
سال نشرمجلد1: 2003م,

مجلد2: 2003م,

مجلد3: 2003م,
موضوعتفاسير اهل سنت - قرن 2ق. تفاسير ماثوره - اهل سنت
زبانعربی
تعداد جلد3
کد کنگره
‏‏BP ?? ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ج‎‏2‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب مشتمل بر مقدمه تحقیقی مفصل در ابتدای جلد اول و مقدماتی در ابتدای دو جلد دیگر است. در جلد اول کتاب 356، در جلد دوم 363 و در جلد سوم 287 حدیث و اثر و درمجموع 1006 حدیث و اثر ذکر شده است.

گزارش محتوا

در سال 1939م مستشرق فرانسوی دیوید ویل در سلسله منشورات مؤسسه فرانسوی آثار شرقی در قاهره نسخه نادری از کتاب الجامع فقیه و محدث ابومحمد عبدالله بن وهب مصری را منتشر کرد. این نسخه خطی در حوالی شهر ادفو در ناحیه صعید مصر (منطقه‎ای در جنوب مصر کنونی) پیدا شد. این تفسیر بر گیاه بردی نوشته شده است. در مصر از زمان‎های گذشته انتشار با این گیاه رایج بوده است. تاریخ این نسخه به نیمه قرن سوم هجری به روایت حرملة بن یحیی یکی از شاگردان مؤلف باز می‎گردد. شایسته ذکر است که محقق کتاب با همراه تحقیقاتش همه تصاویر لوحه‎های کتاب اصلی را برای اطمینان و توثیق تحقیقاتش منتشر کرده است[۱]‏.

در سال 1996م انتشارات ابن الجوزی این کتاب را با تحقیق دکتر مصطفی حسن حسین محمد ابوالخیر در عربستان در دو مجلد تحت عنوان «الجامع في الحديث» منتشر کرد. از خلال مقدمه محقق معلوم می‌شود که او بر همان نسخه‎ای که مستشرق مذکور در سال 1939م تحقیق و منتشر کرده اعتماد کرده است[۲]‏.

محقق کتاب در ابتدای جزء دوم کتاب چنین می‎نویسد: این جزئی که اکنون در دست ماست، کامل و مشتمل بر 27 ورقه است. البته اغلب صفحات آن دچار رطوبت شده و از سطرهای آن کلمات بسیاری محو شده است. از عنوان این جزء بر ورقه اول نیز حروف اندکی باقی مانده است[۳]‏.

در مقدمه جزء سوم نیز چنین می‎خوانیم: عنوان دقیق این جزء از الجامع را نمی‎دانیم؛ چراکه ورقه اول این جزء کامل نیست و بسیاری از اطلاعات مهم آن مانند روایت کتاب و حتی نام مؤلف آن افتاده است. البته این کتاب بدون شک به کتابی که ابن وهب در تفسیر قرآن نوشته است اضافه می‌شود. با توجه به مطالبی که در این جزء اخیر آمده است مانند ترغیب القرآن، اختلاف حروف قرآن، ناسخ و منسوخ و مانند آن به این کتاب عنوان خاصی که جایگاه آن را در این فن مشخص کند اعطا کردم که عبارت از «علوم القرآن» باشد. ابن عبدالبر از «ترغیب القرآن» یاد کرده و آن را به الموطأ ابن وهب نسبت داده است. من معتقدم که این جزء سوم را مؤلف یا راوی یا ناسخش «ترغیب القرآن» نامیده است؛ زیرا همان‎گونه که خواننده اثر خواهد دید مشتمل بر بیشتر ابوابی است که قدما در علوم و فضائل قرآن و مباحث مترتب بر آن نوشته‎اند[۴]‏.

سحنون بن سعید همان عبدالله بن سعید تنوخی (متوفی 240ق)، امام مذهب مالکی در افریقیا بوده که به جهت شهرت و آثارش درباره مذهب مالکی نیاز به معرفی ندارد. سحنون در اثنای سفرش به مصر در درس عبدالله بن وهب حاضر شد و از او فقه آموخت و موطأ را از او روایت کرد. همچنین المحاربة و القضاء فی البیوع و الجامع را نیز از او روایت کرد[۵]‏.

محقق کتاب در تحقیق اثر به برخی دیدگاه‎های دیگر ذکر شده در کتب تفسیر و منابع مهم نیز - درصورتی‎که روایات ابن وهب را از مشایخش نقل کرده باشند- اشاره کرده است. همچنین جمیع شواهد روایات ابن وهب را به «الجامع البيان عن تأويل آی القرآن» ابوجعفر طبری معروف به تفسیر طبری ارجاع داده است و نیز روایاتی که ابن وهب از عبدالرحمن بن زید بن اسلم نقل کرده و طبری درباره آیات مذکوره در کتابش آورده را به این فقرات اضافه کرده است. شایسته است اشاره شود که نویسنده کتابش را همانند مشایخش مرتب کرده نه بر طبق ترتیب سور و آیات قرآن؛ برخی از تفسیر را به روایت شیخش و اسانید آن ذکر کرده و سپس به ذکر تفسیر شیخ دیگر با اسانیدش پرداخته است و پس از ذکر فقراتی، دوباره به روایات شیخ پیشین بازگشته است. این نوع ترتیب، محقق را مجبور کرده که آیات تفسیر شده در این کتاب را در فهرستی خاص برحسب ترتیب قرآن و با اشاره به رقم فقرات در نص محقق ارائه کند. در پاورقی‎های کتاب نیز شرح‎حال رجال و نساء مذکور در اسانید با تمرکز بر مهم‎ترین کتب رجال مانند مزی و ذهبی و ابن حجر عسقلانی و برخی دیگر از کتب تراجم ذکر شده است[۶]‏.

وضعیت کتاب

فهرست مطالب جلد اول در انتهای آن و دو جلد دیگر در ابتدای آن‎ها آمده است. در انتهای هر جلد نیز مشایخ ابن وهب و اسانیدشان، فهارس آیات، احادیث نبوی، اعلام و مصادر و مراجع ذکر شده است.

در پاورقی‎های هر جلد آدرس آیات و روایات و ارجاعات و توضیحات مفیدی ذکر شده است.

پانویس

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها