دیوان مسعود سعد سلمان
دیوان مسعود سعد سلمان، مشتمل بر اشعار و زندگینامه شاعری از دوره غزنوی با نام مسعود سعد سلمان (متوفی 515ق) است که با مقدمه غلامرضا رشید یاسمی (متوفی 1330ش) و به اهتمام پرویز بابایی منتشر شده است.
دیوان مسعود سعد سلمان | |
---|---|
پدیدآوران | مسعود سعد سلمان (سراينده)
رشيد ياسمي، غلامرضا (مقدمه نويس) بابايي، پرويز (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | ديوان مسعود سعد ديوان |
ناشر | مؤسسه انتشارات نگاه |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1384ش, |
شابک | 964-351-081-6 |
موضوع | شعر فارسي - قرن 5ق. |
زبان | فارسي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PIR 4744 /د9 |
ساختار
کتاب مشتمل بر خلاصه مقدمه رشید یاسمی، قصاید، ترکیبات و ترجیحات، مسمطات، مستزاد، مثنوی، مقطعات، شهرآشوب، ماههای فارسی و اضافات است. وفور فضل، روانی طبع و فرط تتبع او در اسالیب متقدمان از ویژگیهای اشعار اوست.
گزارش محتوا
مسعود سعد سلمان از شاعران نامدار سده پنجم و ششم هجری است که در میان سالهای 438 و 440 ق در لاهور به دنیا آمد. او شاعر دربار غزنویان بود و چندین بار در کشاکشهای قدرت میان خاندان سلطنتی، روانه زندانهای سخت و طولانی شد[۱]. اصل مسعود سعد از همدان است نیاکانش در زمانی که آوازه شوکت غزنوی برخاست به غزنین آمده در سلک عمال آن دولت منتظم گشتند[۲]. بعضی از صاحبان تذکره مثل عوفی در جلد دوم لباب الألباب و تقیالدین اوحدی و امن احمد رازی و علیقلیخان واله مولد مسعود را همدان دانستهاند؛ لیکن این اشتباه از شعری برخاسته که مسعود گوید اصل من از همدان است حق این است که مسعود در شهر لاهور تولد یافته و ابوطالب تبریزی در خلاصة الأفکار و میرغلامعلی آزاد در سبحة المرجان في آثار هندوستان به این مطلب تصریح کردهاند[۳].
سنایی غزنوی شاعر نامدار سده پنجم و ششم هجری، نخستین کسی بود که در زمان حیات مسعود به گردآوری اشعار او دست زد. در روزگار ما سه تن از ادیبان برجسته به تصحیح دیوان مسعود همت گماشتهاند. این کتاب بار نخست در سال 1296ق به کوشش ابوالقاسم خوانساری در تهران به چاپ رسید. تصحیح دوم را غلامرضا رشید یاسمی در سال 1318ش انجام داد. ازآنجاکه در این دو چاپ مشخصات نسخهبدلها نیامده است، نمیتوان آن دو چاپ را تصحیحی انتقادی برشمرد. تصحیح سوم را مهدی نوریان در سال 1364ش به سامان رسانده است[۴]. چاپ تصحیح نوریان از بسیاری جهات بر چاپ مصحح رشید یاسمی برتری دارد، اما اشتباهات این چاپ هم کم نیستند[۵].
قصاید مسعود در مدح سیفالدوله[۶] از اشعار اوایل عمر شاعر محسوب میشود و باوجوداین در کمال جزالت و خوبی است:
به نظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست***مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست
و مسلماً در جوانی سروده است دلیلی قوی بر قدرت طبع او تواند بود. در این قصیده شعر استاد لبیبی را تضمین کرده است که گوید «سخن که نظم کنند آن درست باید و راست» و خاندان خود را ستوده و از حاسدان شکایت کرده گوید:
اگر برایشان سحر حلال بر خوانم***جز این نگویند آخر که کودک و برناست
لکن قصاید این دوره او چون قبل از حبس است از چاشنی شکایات دردناک خالی است. مضامین آن هم تنوعی ندارد بیشتر ستایش محض است[۷]؛ اما مسعود دارای اشعار رسا و زیباست و عمده شهرت او به سبب سرودن حبسیات یا همان قصایدی است که در وصف دشواریهای زندان سروده است[۸].
محبوس چرا شدم نمیدانم***دانم که نه دزدم و نه عیارم
نز هیچ عمل نوالهای خوردم***نز هیچ قباله باقئی دارم[۹].
مـسعود سعد بهعنوان شاعری حـبسیه سـرا در موقعیتی ویژه در بـین شـاعران ادب فـارسی قرار دارد، چراکه از کلام و گفتاری خاص در شـعر خـود بهره برده است که کنایه یکی از آنهاست. «ایماء» پربسامدترین کنایه در دیوان مسعود سعد است. این نوع از کنایه بـه دلیل سـادگی و بیپیرایگی در لفظ و بیان و نیز فهم آسان و بیواسطه آن از سوی مخاطب بیشترین کاربرد را در شعر مسعود سعد دارد. بهگونهای که از مجموع ١٢٧١ مورد کنایات دیوان وی تعداد ٩٩٧ مورد آن متعلق به کنایه ایماء است. کنایه «رمز» نیز که بیان آن نـیاز بـه درک و فـهم مشترک از سوی گوینده و مخاطب داشته و به همین دلیل فهم آن تا حـدی دشوار و پیچیده مینماید، در شعر مسعود سعد با بسآمد بسیار کمتری نسبت به سایر کنایات بهکاررفته اسـت. این نـوع از کنایه تنها ٥ مورد از کل ١٢٧١ مورد کنایه دیوان مسعود سعد را شامل میگردد[۱۰].
در بررسی دستوری و زبانی کنایات شـعری مـسعود سـعد آنچه در نگاه اول به چشم میآید این است که: غالب کنایات شـعر وی در قـالب کـنایات فعل قرار دارند. ازآنجاکه کنایه فعل مخاطب عام را در بر میگیرد، بیشتر بـا هـدف و مـقصود مسعود سعد در کنایه پردازی همسو است. لذا او از این نوع کنایه با بسامد بالایی در شعر خود بهره جـسته اسـت[۱۱].
مسعود سعد اشعار فراوانی به زبان عربی نیز سروده است؛ چنانکه در لباب الالباب آمده است: «و او را سه دیوان است یکی به تازی و یکی به پارسی و یکی به هندویی». در تذکرة الشعراء نیز بدین امر تصریح شده است: «اشعار عربی او بسیار است». اشعار عربی مسعود در چاپهای دیوان وی وارد نشده است[۱۲].
شهرآشوب از جمله اشعار سعد سلمان در قالب «قطعه» است که اقشار و صناعات مختلف چون عنبرفروش، رنگریز، رقاص، فصاد، خباز، کشتیگیر، نحوی، فیروزه فروش، زرگر و هندسی و یا حتی نابینا، گنگ، با خطوخال و نوخط را با عنوان یار یا دلبر مورد خطاب قرار داده است. در صفت یار هندسی چنین میخوانیم:
خورشید ملاحت است رویش***نورش به جهان شده است سایر
پرگار لطافت است دستش***بینقطه همیکشد دوایر [۱۳].
اضافات کتاب عبارت از یک قصیده، یک قطعه و یک رباعی است که پس از چاپ دیوان به دست محقق کتاب رسیده است[۱۴].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهرست نامهای ویژه و فهرست قصاید در انتهای آن ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاریدره، سهیل؛ ص59
- ↑ ر.ک: مقدمه کتاب، ص9
- ↑ ر.ک: همان، ص10
- ↑ ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاریدره، سهیل؛ ص60
- ↑ ر.ک: مهیار، محمد، ص136-135
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص37، ص46، ص54
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص13
- ↑ ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاریدره، سهیل؛ ص59
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص24
- ↑ ر.ک: توسلی، حجت، ص43 و 45
- ↑ ر.ک: همان، ص 46
- ↑ ر.ک: سالمیان، غلامرضا؛ یاریدره، سهیل، ص61
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص527
- ↑ ر.ک: همان، ص612-611
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- سالمیان، غلامرضا؛ یاریدره، سهیل؛ «نقش تذکرهها و فرهنگ در تصحیح متون (موردمطالعه دیوان مسعود سعد سلمان)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی، پاییز 1391، شماره 15، ص59 تا 74؛ به آدرس اینترنتی:
- توسلی، حجت، «بررسی کنایه در دیوان مسعود سعد سلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، سبک شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، پاییز 1397، شماره 41، صفحه 41 تا 60؛ به آدرس اینترنتی:
- مهیار، محمد، «درباره صورت چاپشده دیوان مسعود سعد سلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نامه پارسی، بهار 1377، شماره 8، ص135 تا 150؛ به آدرس اینترنتی: