همدانی، رضا بن محمدهادی
آقا رضا بن ملا محمد هادى همدانى نجفى در حدود سال 1250 هجرى قمرى در خاندان علم و فضيلت چشم به جهان گشود. پدر او از علماى صالح و پرهيزگار زمان خود بود.
تحصيلات
از دوران كودكى او اطلاع دقيقى در دست نيست و تا قبل از هجرت به سامرا گمنام و ناشناخته بوده است، اما پس از حضور در درس ميرزاى شيرازى معروف (متوفاى 1312 قمرى) و نوشتن تقريرات درس ايشان به تدريج در بين علما و فضلا شهرت پيدا كرده و در زمرۀ اعاظم شاگردان ميرزاى شيرازى محسوب مىشود.
او در زمان حيات استادش به نجف اشرف برمىگردد و در آنجا به تدريس و تأليف و امامت جماعات و ديگر وظايف شرعى مشغول مىشود.
اولين كسى كه عظمت علمى او را در آن شهر درك مىكند، شيخ احمد بن صاحب جواهر بوده كه مشهور و معروف به تيزهوشى و زيركى بوده است. او پس از شناختن مقام علمى اين مرد بزرگ به تبليغ علمى او مىپردازد به طورى كه آل صاحب جواهر در زمان حيات و پس از حيات شيخ احمد در درس آقا رضا شركت مىكردهاند.
شيخ احمد در رابطه با حضور آل صاحب جواهر در درس اين چنين مىگفته كه: «إنّى أراعي آل صاحب جواهر».
او شاگردان بزرگى همچون سيد حسن صدر، شيخ احمد كاشف الغطا، شيخ محمد محسن تهرانى، مشهور به آقا بزرگ، صاحب الذريعة إلى تصانيف الشيعة و سيد محسن حسينى عاملى، صاحب أعيان الشيعة در محضر اين عالم ربانى پرورش پيدا مىكنند.
خاندان
آقا رضا همدانى پسرى مؤدب و خوش اخلاق بنام شيخ محمد داشت كه تا معالم درس خواند، اما پس از رسيدن به اين مرحله از دروس حوزوى به بازار رفته و سرگرم ياد گرفتن حرفۀ صنعتى شد و سپس به همدان رفت و از او اطلاع دقيقى در دست نيست.
آقا رضا همدانى چهار دختر داشت و دامادهاى او، شيخ ميرزا نجمالدين محمد تهرانى عسکرى، سيد مرتضى بن محمدتقى شاه عبدالعظيمى، شيخ حسن على فاضل مقدس همدانى (متوفاى 1370 قمرى) و شيخ على، خواهر زادۀ او بودند. در رابطه با شيخ على در أعيان الشيعة اينطور آمده است: «كان فاضلاً معتدل السليقة تقياً ورعاً من وجوه تلاميذ خاله و لو كان عمّر لكان خليفته» (أعيان الشيعة ج 8 ص 367)
پس از وفات ميرزاى شيرازى در سال 1312 هجرى قمرى، زمانى كه آقا رضا در نجف اشرف به تدريس و تعليم و تحقيق مشغول بود، مردم به او رجوع كرده و عدهاى از خواص علما نيز از او خواستند كه فتاواى خود را در اختيار مقلدين قرار دهد. ايشان به ناچار به كتاب نجاة العباد حاشيه و تعليقه مىزنند، امّا با اين حال مسئوليتها و شؤونات رياست و زعامت را نمىپسنديد و به دشوارى اين مسئوليت را قبول مىكند و زمان زيادى طول نمىكشد كه به بيمارى فراموشى مبتلا مىشوند و از فتوا دادن و پذيرش وجوهات خوددارى مىكنند و صرفا به تدريس مىپردازد.
ویژگیهاى اخلاقى
آقا رضا به جاى گفتار با عمل خويش به مردم و شاگردانش درس اخلاق و تعبدبه دستورات دينى را مىداد. در تمام زندگیش كسى از او لغزش يا گناه صغيرهاى را مشاهده نكرد و اين تأثير بسزايى در شاگردانش داشت.
در هيچ مجلسى كسى از او غيبتى نمىشنيد و اجازه نمىداد در مجلس او غيبت شود و با طرح مباحث علمى از غيبت ديگران جلوگيرى مىكرد. اگر طلاب از كسى حرفى مىزدند تا او وارد مىشد سكوت میكردند و ادامه نمىدادند.
ساده زيستى از خصوصيات بارز او بود. قبل و پس از مرجعيت در روش زندگى و مسكن و خوراك و پوشاك او تغييرى ديده نشد. احتياجات و مواد مورد نياز خانه را خودش خريدارى مىكرد. او در ابتداى زندگى در نجف اشرف در خانۀ كوچكى در فقر و سختى زندگى مىكرد و حتى بعد از مرجعيت، وضع زندگیش تغييرى نكرد و اين وجوهات را به مستحقين مىداد.
اگر چه در آن زمان مرسوم بود كه شبها در جلوى علما و بزرگان چراغى را به حركت در مىآوردند، امّا آقا رضا حاضر به اين كار نبود و در شب و روز به تنهايى راه مىرفت.
از خصوصيات ديگر او تواضع بيش از حد او بود. با شاگردان و نزديكانش طورى مىنشست كه گويا يكى از آنان است. از شهرت و خودنمايى دورى مىكرد. در روزهاى عيد نمىنشست تا به ديدار او بروند.
خيلى زاهدانه لباس مىپوشيد به طورى كه كسى تشخيص نمىداد او از مراجع است. هر كس بر او وارد مىشد او مىايستاد و حتى در بين تدريس اگر طلبهاى وارد مىشد مىايستاد در حالى كه ديگران نشسته بودند.
صاحب أعيان الشيعة مىگويد: يك بار كه من قصد داشتم بدون وسيله و مركب براى زيارت به كربلاى معلى حركت كنم، آقا رضا همدانى به من گفت: من غبطه مىخورم كه شما پياده براى زيارت مىرويد، اى كاش من هم قدرت داشتم و پياده براى زيارت مىآمدم.
گفتار بزرگان
- أعيان الشيعة: «كان عالماً فقيهاً أصولياً محققاً مدققاً من أفضل تلاميذ الميرزا السيد محمدحسن الشيرازي، مشغولاً ليله و نهاره بالمطالعة و التأليف و التدريس في الفقه و الأصول، كان زاهداً في الدنيا معرضاً عنها حتى عن الكلام في أمورها العادّية» (أعيان الشيعة ج 7 ص 19)
- نقباء البشر: «من أكابر العلماء المحققين و من مشاهير مراجع عصره، كان هو من أجلة الفقهاء و أفضل الأعلام. هو من أزهد أهل عصره و أورعهم و أتقاهم، كان في غاية الإعراض عن الدنيا و الزهد فيها كما كان على جانب عظيم من طهارة القلب و سلامة الذات و البعد عن زخارف الدنيا» (نقباء البشر ج 2 ص 776 - 778)
برخى نظريات علمى ايشان
- ايشان در حجيت خبر، وثوق به صدور را ميزان مىدانستند و براى همين، قائل به قول محقق حلى بودند و محافظت بر موافقت با نظر مشهور را رعايت میكردند، اگر چه قائل به حجيت شهرت نبودند.
- فقه رضوى را معتبر نمىدانستند به دليل اينكه حديث سلسلة الذهب را با همۀ شهرتش در اين كتاب نياوردهاند.
- در تطهير، صرف اتصال به آب كثير يا جارى را قبول نداشتند، بلكه امتزاج را شرط مىدانستند.
- قائل بودند كه اگر جايى ضد مأمور به مضيق باشد و ضد آن، از عبادات موسع باشد، اگر فعل موسع را انجام دهد صحيح است و ليكن به خاطر تأخير مضيق، گناه كرده است.
اساتيد
- ميرزا سيد حسن شيرازى (متوفاى 1312 قمرى)
- ميرزا محمدتقى شيرازى (متوفاى 1338 قمرى)
- ميرزا حسن بن ميرزا خليل تهرانى نجفى (متوفاى 1323 قمرى)
شاگردان
- شيخ محمد محسن بن على تهرانى مشهور به آقا بزرگ تهرانى (متوفاى 1389 قمرى) صاحب الذريعة إلی تصانيف الشيعة
- سيد محسن بن عبدالكريم معروف به امام سيد محسن امين حسينى عاملى (متوفاى 1284 قمرى) صاحب أعيان الشيعة
- شيخ محمد يا احمد بن حسين بن محمدحسن صاحب جواهر (متوفاى 1344 قمرى)
- شيخ على بن شيخ باقر بن صاحب جواهر
- شيخ احمد کاشفالغطاء
- شيخ محمدحسین كاشف الغطا ء بن على (متوفاى 1373 قمرى)
- شيخ رضا بن محمدحسین بن محمدباقربن محمدتقى، صاحب هداية المسترشدين (متوفاى 1362 قمرى)
- شيخ عبدالحسين بن محمدتقى آل شيخ اسد اللّه كاظمى
- سيد حسن صدر(متوفاى 1354 قمرى) صاحب كتاب تكملة أمل الآمل
- حاج محمدحسن كبّة
- سيد كمالالدين، مشهور به ميرزا آقا بن امير محمد على رضوى خوانسارى دولتآبادى (1328 قمرى)
- شيخ على بن شيخ نصراللّه همدانى (متوفاى 1339 قمرى) داماد آقا رضا همدانى
- شيخ على بن شيخ ابراهيم قمى (متوفاى 1272 قمرى)
- شيخ ابوالقاسم بن محمدتقى قمى (متوفاى 1353 قمرى)
- شيخ محمدتقى مقدس تهرانى
- على بن الحسين طريحى نجفى (متوفاى 1333 قمرى)
- سيد على بن سيد محمود، عموى صاحب أعيان الشيعة، (متوفاى 1328 قمرى)
- سيد مهدى بن حبيباللّه حسينى شيرازى حائرى (متوفاى 1380 قمرى)
- حاج ميرزا باقر طباطبائى (متوفاى 1366 قمرى)
- شيخ جعفر بن شيخ راضى
- شيخ على حلى
- شيخ جواد بلاغى
- شيخ حسين مغنية عاملى
- شيخ منير عسيران صيداوى عاملى
- سيد مشكور طالقانى
- سيد يوسف بن جواد موسوى عاملى شحورى
تأليفات
- حاشيه بر رسائل يا «فوائد الرضوية على الفوائد المرتضوية»
- شرح الشرائع يا مصباح الفقيه في شرح شرائع الإسلام
- حاشيه بر مكاسب
- حاشيه بر رياض
- تقريرات درس ميرزاى شيرازى از اول بيع تا آخر خيارات در يك مجلد بزرگ
- تقريرات بحث اصول ميرزاى شيرازى
- ذخيرة الأحكام في مسائل الحلال و الحرام (رسالۀ عملى در عبادات، طهارت، صلاة، زكات، خمس و اعتكاف است.)
- حاشيه بر نجاة العباد
- كتاب الطهارة
- كتاب الصلاة
- كتاب الزكاة
وفات
اين عالم بزرگوار در آخر عمر پر بركتش به بيمارى سل مبتلا شده و براى بهبود و تغيير آب و هوا به سامرا مىروند، اما ضعف و بيمارى ايشان بيشتر مىشود و در 28 صفر 1322 در سن 72 سالگى وفات يافته و در رواق شريف، در پايين پاى عسگريين عليهماالسلام به خاک سپرده مىشوند.
وابستهها
حاشية فرائد الأصول (همدانی - قدیم)
حاشیة فرائد الأصول، أو، الفوائد الرضویة علی الفرائد المرتضویة