السنة (شیبانی)
السنة، تألیف احمد بن عمرو بن ابی عاصم ضحاک شیبانی (متوفی 287ق) مشهور به ابن ابی عاصم، فقیه و محدث سنی است. نویسنده در این اثر روایات و احادیث کلامی را در موضوعات مختلف گردآوری و صحت و ضعف آن را مورد بررسی قرار داده است.
السنة | |
---|---|
پدیدآوران | ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو (نويسنده) البانی، محمد ناصرالدین (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | ظلال الجنة في تخريج السنة |
ناشر | المکتب الإسلامي المکتب الإسلامي |
مکان نشر | سوريه - دمشق لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1980م , 1400ق, |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه ناشر، مقدمه مؤلف، 233 باب و 1559 خبر ارائه شده است. بهطورمعمول در عناوین ابواب کتاب موضوع احادیث و اخبار ذکر شده و البته برخی از ابواب کتاب مانند باب 211 فاقد عنوان است.
شیوه ارائه احادیث بدین ترتیب است که ابتدا سند و نص حدیث ذکر شده و پسازآن مطابق قواعد مصطلح حدیث اهل سنت حکم به صحت، ضعف و... سند آن شده است. سپس منابعی که آن حدیث را ذکر کردهاند اشاره شده است.
گزارش محتوا
محقق اثر در مقدمهاش بر این کتاب آن را جزء اول از کتاب «السنة» ابن ابی عاصم شیبانی دانسته است و وعده انتشار بقیه اجزای آن را در نزدیکترین فرصت داده است. او از انتظار مردم برای انتشار این کتاب به جهت شهرتش در نقل مباحث اعتقادی و اصول دین در تفسیر آیات و احادیث حکایت کرده است. او فهم علمای سلف از این نصوص و تبعیت از آنها را تنها راه صحیح دانسته است؛ چراکه در مباحث اعتقادی تفصیل راه خوب و خوبتر نیست؛ بلکه تردید بین راه حق و باطل است. او سپس از اولین بحثی که پیرامون این کتاب با استادش محمد ناصرالدین البانی (متوفی 1420ق) در یکی از روزهای درسی داشته سخن گفته است. در این جلسه انتشار چنین آثاری خدمتی به جامعه مسلمین و ذخیره روز قیامت دانسته شده است. ملاقات دیگری نیز بین استاد عبدالعزیز بن عبدالله بن باز (متوفی 1420ق) با البانی صورت گرفته که در نتیجه بن باز تصمیم به استخراج احادیث کتاب به شیوه علمی رایج گرفته است[۱].
در مقدمه مؤلف ابتدا سند کتاب ذکر شده است. رجال این سند عبارتند از محمد بن احمد رملی (متوفی 1004ق)، زکریا بن محمد انصاری (متوفی 926ق)، احمد بن علی بن حجر (متوفی 852)، دمیاطی (متوفی 705)، صیرفی (متوفی 524) و... که شرححال آنها در انتهای کتاب ذکر شده است[۲].
در باب 24 کتاب، نبوی «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْقَلَمُ» از طریق ولید بن عباده از پدرش و دیگران نقل شده است[۳]. در متون روایی شبیه به این روایت، روایت «اول ما خلق الله العقل» در انتساب به پیامبر اکرم(ص) و دیگر بزرگان دین دیده میشود. روایت قلم بیشتر به منابع تفسیر قرآن راه یافته و در کنار آیه شریفه «ن و القلم و ما یسطرون» (قلم: 1) مطرح شده است. در روایتهای اولیه ابتدا به آفرینش قلم، سپس به آفرینش عقل اشاره شده است[۴].
مسئله شفاعت از جمله مباحث کلامی است که در باب 166 مطرح شده است. در روایتی ام سلمه از نبی مکرم اسلام(ص) نقل کرده که آنحضرت فرمود: من میدانستم که برخی از امت من درحالیکه خونی به گردن دارند و یا کسی را هتک حرمت کردهاند مرا ملاقات میکنند پس شفاعتم را برای روز قیامت به عقب انداختم[۵].
موضوع شفاعت پسازآن ادامه یافته تا در باب 168 به موضوع شفاعت برای اهل کبائر پرداخته شده است؛ در روایاتی از انس بن مالک نقل شده که رسولالله(ص) فرمودند: «شفاعت من برای اهل کبائر از امتم است»[۶].
از جمله نقدهای وارد بر کتاب ذکر روایات ساختگی است. از جمله آنها حدیثی است که به امام علی(ع) نسبت داده شده که در آن شیعه از جمله گمراهترین فرق اسلامی دانسته شده است. نویسنده در ذیل ابن روایت میگوید در سند این روایت لیث بن ابی سلیم وجود دارد که از ضعفای روات به شمار میرود.[۷]. در منابع حدیثی اهل سنت از شیعه با عنوان «الرافضة» یاد شده است. ابن ابیعاصم باب 180 این کتاب را به این موضوع اختصاص داده است. در یکی از روایات از علی(ع) از رسول خدا(ص) نقل شده: «بعد از من قومی فرومایه خواهند آمد که به آنها رافضه میگویند هرگاه آنها را ملاقات کردید بکشیدشان چراکه آنها مشرک هستند»[۸]. نکته قابلتوجه آنکه در این روایت شرک مجوزی برای قتل دانسته شده درحالیکه در هیچیک از فرق اسلامی مجوزی برای کشتن مشرکین نداریم جز در مواردی خاص که مثلاً با حکومت اسلامی به محاربه برخیزند. حتی اگـر اسـلام بر کافری عرضه شد و او از قـبول اسـلام سـر باز زد، ولی متصدی جـنگیدن بـا مسلمانان نشد، در امر بـه مـقاتله کافران، دلالتی بر جواز قتل چنین کافری نیست[۹].
باب 233 در فضائل اهلالبیت است. در این باب در شماره 1548 و 1549 ابن ابی عاصم از طریق ابوبکر بن ابی شیبه و نیز از طریق ابو داود عمر بن سعد حدیث ثقلین را با ذکر «الخلیفتین» بهجای «الثقلین» نقل کرده است: «انی تارک فیکم الخلیفتین من بعدی: کتاب الله و عترتی اهل بیتی و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»[۱۰]؛ اما در شمارههای 1551 تا 1555 از لفظ «الثقلین» استفاده شده است[۱۱].
نویسنده در شماره 1559 که آخرین شماره کتاب است در پاسخ به این سؤال که سنت چیست؟ چنین مینویسد: «سنت نام جامعی برای معانی فراوانی در احکام و غیر آن است». از جمله مواردی که اهل علم بر نسبت دادن آن به سنت اتفاق دارند قول به اثبات قدر است. همچنین معتقد به «استطاعتِ مع الفعل» است؛ بدین معنا که انسان قدرت انجام افعال را دارد، اما در انجام افعال مستقل نیست[۱۲]. او در تعریف و مصادیق سنت چنین میگوید: سنت نامی جامع برای بسیاری از مسائل و احکام است. از جمله آن مسئله خیر و شر است. لذا او خیر و شر و شیرینی و تلخی روزگار را مقدر از سوی خدا میداند. تمامی معاصی و افعال بندگان از خیر و شر را به خداوند نسبت میدهد. نیز قرآن کریم را قدیم میداند نه مخلوق و معتقد به مخلوق بودن قرآن را کافر به خداوند میشمارد. معتقد است که اولیای الهی در آخرت به عیان و با چشم سر خداوند را مشاهده میکنند. افضلیت خلفا را به ترتیب حکومتشان و ابوبکر را افضل و اعلم صحابه پس از رسول خدا(ص) میداند[۱۳].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.
نویسنده الفاظ و عبارات کتاب را تصحیح کرده است. در مواردی نیز که نتوانسته صحیح آن را تشخیص دهد در پاورقی به احتمالات اشاره کرده است[۱۴]. در صورت افزودن عباراتی به متن نیز آن را در کروشه متذکر شده است[۱۵].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه ناشر، ص4-3
- ↑ ر.ک: مقدمه مؤلف، ص 6-5؛ متن کتاب، ص655-651
- ↑ ر.ک: همان، ص49-48
- ↑ ر.ک: حیدری، حسن، ص24
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص373، شماره 802
- ↑ ر.ک: همان، ص399، شمارههای 831 و 832
- ↑ ر.ک: همان، ص481، شماره 995
- ↑ ر.ک: همان، ص474، شماره 979
- ↑ ر.ک: قائینی، محمد، ص61
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص643-642
- ↑ ر.ک: همان، ص644-643
- ↑ ر.ک: رحیمی، جعفر؛ خادمی، عینالله، ص77
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص645
- ↑ ر.ک: همان، ص177، پاورقی 1
- ↑ ر.ک: همان، ص62، پاورقی1
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- رحیمی، جعفر؛ خادمی، عینالله، «تبیین استطاعت از منظر متکلمان امامیه تا قرن چهارم»، پایگاه مجلات تخصصی نور: پژوهشهای اعتقادی کلامی، پاییز 1392، شماره 11، ص77 تا 104.
- حیدری، حسن، «حدیث اوائل و بازتاب آن در برخی از متون ادبی - عرفانی (از قرن سوم تا دهم هجری)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، ادبیات عرفانی، پاییز و زمستان 1389، شماره 3، صفحه 23 تا 37.
- قائینی، محمد، «بررسی ادله قرآنی جهاد ابتدایی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: قرآن، فقه و حقوق اسلامی، پاییز و زمستان 1395، شماره 5، صفحه 51 تا 88.