الفهرست (ابن نديم)

الفهرست، اثر محمد بن اسحاق بن نديم، كه در واقع كتاب‌خانه‌اى در يك كتاب است، فهرستى از كتاب‌هاى ملل عرب و عجم و سير نهضت‌هاى علمى و ادبى در عالم اسلام تا قرن چهارم هجرى مى‌باشد.[۱]

الفهرست (ابن ندیم)
الفهرست (ابن نديم)
پدیدآورانابن ندیم، محمد بن اسحاق (نویسنده)
ناشردار المعرفة
مکان نشربیروت - لبنان
چاپ1
موضوعادبیات عربی - سرگذشت‌نامه و کتاب‎شناسی کشورهای اسلامی - سرگذشت‌نامه و کتاب‎شناسی
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏Z‎‏ ‎‏7052‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ف‎‏9
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اين كتاب، به زبان عربى و در سده چهارم هجرى نوشته شده است.

هدف ابن نديم از تأليف اين كتاب، نشان دادن كليه نسخه‌ها و رساله‌هايى بوده است كه در زبان عربى وجود داشته و يا از زبان‌هاى ديگر به اين زبان ترجمه شده است.[۲]

نویسنده بنا بر ضرورت، در هنگام معرفى نسخه‌ها و كتاب‌ها، برخى از آداب نسخه‌شناسى را كه در آن دوره وجود داشته است، مطرح مى‌كند كه اين امر باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است.[۳]

ساختار

كتاب با مقدمه‌اى كوتاه در اشاره به زندگى‌نامه ابن نديم و اهميت اثر او آغاز شده است.

سبک نوشتارى كتاب، بسيار ساده و از نوع محاوره‌اى بوده و شامل ده مقاله است و هر مقاله آن، به چند بخش كه نویسنده آن را فن ناميده، تقسيم شده است.[۴]

گزارش محتوا

مقاله اول، شامل سه فن مى‌باشد كه فن اول، در توصيف شكل گرفتن خط و زبان اقوام مختلف، فن دوم درباره كتاب‌هاى دينى مسلمانان و اديان ديگر و فن سوم، در ستايش قرآن و علوم قرآنى است.[۵]

مقاله دوم، شامل سه بخش زير است:

بخش اول، درباره پيدايش علم نحو و علت نام‌گذارى آن مى‌باشد.[۶]

بخش دوم، اختصاص به نحويان كوفه دارد. ابن نديم در بيان اينكه چرا به نحويان بصره قبل از نحويان كوفه پرداخته، قدمت اين شهر را دليل آورده و معتقد است كه دنياى عرب، از بصره گرفته شده است.[۷]

بخش سوم، حاوى نام و شرح حال علمايى است كه دو شيوه نحو و لغت را با هم مخلوط كرده‌اند. از جمله اين افراد، عبارتند از: عبدالله بن مسلم بن قتيبه كوفى؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن موسى کرمانى؛ شخصى ایرانى به نام هروى، صاحب كتاب‌هاى «التصريف» و «الشرح»؛ ابوبكر محمد بن على مراغى از مردم مراغه صاحب كتاب «مختصر النحو» و «شرح شواهد سيبويه» و ابومحمد بن محمد، اهل ديموت و نویسنده «تقويم الألسنة» و «كتاب العارض في الكامل».[۸]

مقاله سوم، در سه بخش تنظيم شده است:

بخش اول، درباره علماى نسب، راويان اخبار و نام كتاب‌هاى آنان است كه مشهورترين آن‌ها، صالح بن عمران معروف به صفدى بوده و كتاب «غزاة ذات الأباطيل» از اوست. گويا وى به اخبار پيامبر(ص) نيز آگاهى و معرفت داشته است.[۹]

بخش دوم به مترجمان، نويسندگان و كاركنان حكومتى پرداخته است. از جمله اين افراد مى‌توان به عبدالله بن مقفع، ابان لاحقى، سهل بن هارون، سعيد بن وهب اشاره كرد.[۱۰]

بخش سوم، درباره نديمان و همنشينان خلفا و پادشاهان، از جمله مغنيان و اديبان مى‌باشد.[۱۱]

مقاله چهارم، شامل دو بخش است:

بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كرده‌اند كه به‌صورت فهرستى آمده است؛ مثلاًنام شاعران و قبيله‌هايى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمع‌آورى كرده، به‌طور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شیعیان، بنى عدنان و بنى حارث.[۱۲]

در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ایرانى مثل على بن حمزه اصفهانى نيز اشاره شده است.[۱۳]

بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نویسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مى‌برد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مى‌پردازد.[۱۴]

بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. ابن نديم در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خوانده‌اند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خون‌خواهى عثمان بن عفان و مخالفت با حضرت على(ع) برخاستند، عده‌اى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شیعیان من» خطاب مى‌كرد».[۱۵]

بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آن‌ها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مى‌باشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتاب‌هايشان را در خفا نگهدارى می‌كردند.[۱۶]

بخش پنجم، درباره صوفيان و عابدان است. نویسنده در اين بخش، ابتدا از زاهدان و صوفيانى چون يحيى بن معاد رازى (متوفى 206ق) نویسنده «مراد المريدين»، بشر بن حارث (متوفى 227ق) مؤلف «كتاب الزهد» و ابن جنيد صاحب كتاب «الرهبان»، «الخوف»، «الورع» و «كتاب المحبة» نام مى‌برد، سپس درباره حلاج، مذهب او و پيروانش مى‌نويسد.[۱۷]

در بخش اول مقاله ششم، مالكيان و نام كتاب‌هايى كه تصنيف كرده‌اند، ذكر شده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: مالك بن انس بن ابوعامر، ليث بن سعد و اسماعيل بن اسحاق.[۱۸]

در بخش دوم اين مقاله، از ابوحنيفه و يارانش ياد شده و بخش سوم آن، مطالب مختصرى از علماى شافعى و تأليفات آنهاست.[۱۹]

نویسنده در بخش چهارم، از فضلا و پيروان مذهب ابوسليمان داود بن على خلف اصفهانى سخن گفته است. او اولين كسى است كه قول به ظاهر كتاب و سنت را گرفته و رأى و قياس را رها كرده است. ابن نديم كتاب‌هاى زيادى را از او نام برده كه مهم‌ترين آن‌ها، «إيضاح» و «الأصول» است.[۲۰]

در بخش پنجم اين مقاله، از فقهاى شيعه و كتاب‌هاى ايشان نام برده شده است. سليم بن قيس هلالى، از اصحاب حضرت على(ع) از جمله آن‌هاست كه چون حجاج بن يوسف قصد دستگيرى و قتلش را داشت، گريخت و به ابان بن ابى‌عياش پناه برد.[۲۱]

مقاله هفتم، در سه بخش سامان يافته است:

بخش اول، درباره فلاسفه، طبیعین و منطقيين و كتاب‌هاى آنان است و بيشتر مطالب از قول ابوسهل بن نوبخت آمده كه در دارالحكمه، به كار ترجمه از فارسی به عربى اشتغال داشته است.[۲۲]

در بخش دوم، درباره منجمان، علماى رياضى، موسيقى‌دانان و محاسبان بحث شده است و در بخش سوم، از طبيبان يونانى و كسانى كه براى اولين بار در طب سخن رانده‌اند، بحث به ميان آمده است.[۲۳]

مقاله هشتم درباره افسانه‌سرايان ایرانى و هندى و تأليفات آن‌ها، افسون‌گران، دعانويسان، ساحران و شعبده‌بازان است.[۲۴]

در مقاله نهم، از مذاهب گوناگون دوره اسلامى و پيش از اسلام، بحث شده.[۲۵]است و آخرين مقاله نيز درباره صنعت كيميا و كيمياگران قديم و جديد است. بنا بر اين مقاله، هرمس بابلى، اولين كسى بود كه با صنعت كيميا آشنا شد.[۲۶]

به‌طور خلاصه مى‌توان گفت كه اين اثر، مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامى را تا قرن چهارم هجرى و بلكه فرهنگ و ملل گوناگون را تا ظهور اسلام، به‌اجمال معرفى كرده است.[۲۷]

وضعيت كتاب

الفهرست، اولين بار در سيزدهم هجرى، توسط يك دانشمند اتريشى به نام گوستاو فلوگل كه طى سال‌ها صرف وقت و زحمات بسيار، نسخه‌هاى مختلفى از اين كتاب را جمع‌آورى و تدوين كرده كرد، در لايپزيك به چاپ رسيد ‎و به دنيا عرضه گرديد.[۲۸]

پانويس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. حامدى، گلناز «معرفى كتاب الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «فقه و حقوق خانواده (نداى صادق سابق)»، پاييز 1376، شماره 7 (10 صفحه از 38 تا 47).
  3. ساغروانيان، سيد‌‎جليل «جلوه‌هاى نسخه‌شناسى در الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «وقف ميراث جاويدان»، بهار 1375، شماره 13 (10 صفحه از 152 تا 161).

وابسته‌ها