پرسمان قرآنی حج

پرسمان قرآنى حجّ، اثر رمضان محمدى است كه در آن به‌صورت مستند، تحقيقى و تحليلى به برخى از پرسش‌هاى قرآنى در مورد اهميت و اهداف اعمال و مناسك حجّ و آداب اين زيارت معنوى پاسخ داده است. مخاطبان عبارت از عموم اهل مطالعه و پژوهش هستند. نویسنده در پاسخگويى به پرسش‌ها، فقط پاسخ صحيح را نوشته و غالباً از ورود به مباحث اختلافى و بيان ساير اقوال خوددارى كرده است. در اين اثر، در مجموع به ده‌ها پرسش در زمينه حجّ و زيارت خانه خدا و حكمت و فلسفه عبادت بزرگ حجّ پاسخ داده شده است.

پرسمان قرآنی حج
پرسمان قرآنی حج
پدیدآورانمحمدی، رمضان (نویسنده)
ناشرمشعر
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1388 ش
چاپ1
شابک978-964-540-198-4
موضوعحج - پرسشها و پاسخها
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏188‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏پ‎‏4*
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب حاضر از مقدمه نویسنده و شش فصل به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. اهميت حجّ و قدمت و حرمت خانه كعبه؛ 2. اعمال و مناسك حجّ؛ 3. فلسفه حجّ؛ 4. آداب سفر به حجّ؛ 5. اماكن حجّ؛ 6. زيارت.

در اين اثر، شيوه بيان مباحث به‌صورت پژوهشى و تحليلى و همراه با استناد به منابع معتبر قديم و جديد است. اثر حاضر، امروزى، گويا و شيواست. نویسنده از تعداد قابل توجهى از كتاب‌هاى مهمّ علمى قديم، مانند امالى و توحيد صدوق، الدر المنثور و كامل الزيارات و... و جديد مانند لغت‌نامه دهخدا، تفسیر نمونه، ميزان الحكمة و... (در مجموع 196 عنوان)، براى توليد كتاب حاضر، استفاده كرده است.

گزارش محتوا

در مورد مباحث اين كتاب چند نكته گفتنى است:

  1. نویسنده در مقدمه‌اش - كه زمان و مكان نگارش آن را مشخص نكرده - در مورد اثر حاضر تأكيد كرده است كه: «بخشى از سؤالات اين متن از طرف انبوه پرسشگران و از متن جامعه رسيده كه پس از تهيه پاسخ، براى پرسشگران ارسال شده است و بخشى ديگر از سؤالات نيز از منابع مربوط به حجّ مانند تفسيرهاى الميزان، نمونه و... جمع‌آورى شده است كه فصل مشترك همه آنها قرآنى بودن پاسخ‌هاست»[۱]
  2. نویسنده در پاسخ به پرسش از معناى مثابه در قرآن و اينكه آيا دلالت بر وجوب حجّ دارد، با ذكر اين مطلب كه مفسران براى مثابه در آيه مبارکه «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَة لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِي لِلطَّائِفِينَ وَ الْعَاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» [۲]، معانى مختلفى ذكر كرده‌اند، افزوده است كه علامه طباطبايى ضمن استفاده وجوب حجّ از كلمه مثابه، فرموده است: آيه، اشاره به تشريع حجّ و امن بودن خانه خداست. در واقع معناى آيه اين است: هنگامى كه به مردم گفتيم به‌سوى خانه خدا، كعبه بازگرديد و حجّ كنيد. نویسنده اضافه كرده است: در بين مجموعه آيات، آيه «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» [۳]، صريح در وجوب حجّ است[۴]
  3. آيا حاجيان مى‌توانند در كشور خود به فقيران كمك كنند و با اين كار بدون اينكه به حج بروند، حجّى مقبول در نزد خدا داشته باشند؟ پرسشى جالب است كه نویسنده به آن اين چنين پاسخ داده است: هرچند كمك به فقيران از نظر اسلام و روايات وارده ثواب زيادى دارد و هر فرد مسلمان وظيفه دارد به اين امر مهمّ قيام كند، ولى به حكم آيه شريفه «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» [۵] و بنا بر آيات و روايات فراوان ديگر، حجّ بر هر مسلمانى كه توانايى رفتن به آن مكان شريف را دارد واجب است... و هيچ عمل ديگرى جايگزين آن نمى‌شود[۶]
  4. نویسنده در پاسخ پرسش از اين مطلب كه خداى تعالى از گناه و جدال در حج منع كرده است، پس چرا برائت از مشركين صورت مى‌گيرد؟ اين گونه نوشته است: برائت از دشمنان خدا پيش از آنكه بُعد سياسى - اجتماعى داشته باشد، جنبه اعتقادى و تربيتى دارد و مؤمن به حكم انگيزه ايمانى و با تأسّى به خدا و رسول مى‌بايست از هرچه سدّ راه خداست و در مقام خصومت با خلق اوست تبرّى جويد... از اينها گذشته... برائت از مصاديق جدال و فسوق نيست و اين دو از نظر مفهوم و مصداق و احكام كاملاً مغايرند. اعلان برائت به معناى اعلان بيزارى، ابراز تنفر و انزجار از كفار و مشركان و مفسدان است كه قرآن كريم پايه‌گذار آن بوده و سنت نبوى سند غير قابل انكارى بر مشروعيت و ضرورت آن است..[۷]
  5. نویسنده، نام‌هاى خانه خدا در قرآن كريم را به‌صورت ذيل ضبط كرده: الف)- بكّه؛ ب)- بلد امين؛ ج)- بلد؛ د)- البيت العتيق؛ ه‍)- البيت الحرام؛ و)- البيت المحرم؛ ز)- حرم. آنگاه در مورد هريك توضيحاتى داده است[۸]
  6. نویسنده در پاسخ به پرسش از حكمت زيارت قبور اهل‌بيت(ع) و رفتن به سفر حجّ، چنين نوشته است: «از امام حسين(ع) نقل شده است كه پيامبر(ص) به او گفت: پسرم كسى كه مرا در حال زندگى يا بعد از مرگ زيارت كند يا به زيارت برادرت يا به زيارت تو بيايد بر من واجب است كه روز قيامت او را زيارت كنم و او را از گناهانش رهايى بخشم. در رواياتى نيز از رسول خدا(ص) چنين تعبير شده است كه هر كس به حجّ بيايد و مرا زيارت نكند به من جفا كرده است؛ بنابراين زيارت قبور اهل‌بيت(ع)، توجه به ارزش‌هاى دينى و مكتبى و احياى الگوهاى مذهبى است[۹]
  7. پرسش‌ها و پاسخ‌هاى مطرح‌شده در اثر حاضر، از نظر كيفيت يكسان و در يك سطح نيست؛ به‌طورى‌كه برخى ساده هستند[۱۰] و بعضى متوسط[۱۱] و برخى پيچيده و فنى[۱۲]

وضعيت كتاب

اين اثر داراى فهرست مطالب[۱۳] و نيز فهرست آيات[۱۴] و فهرست منابع[۱۵] است، ولى فهرست‌هاى فنّى ديگر (روايات، اعلام، كتاب‌ها و...) براى آن فراهم نشده است. در فهرست منابع، مشخصات كتاب‌هاى مورد استفاده به‌صورت كامل ذكر شده است. نویسنده از موضوعات آموزشى و تكميل‌كننده مانند جدول و نمودار و... در اثر حاضر متأسفانه هيچ استفاده‌اى نكرده است.

غالب پاورقى‌هاى كتاب به‌صورت استنادى است و در آن نام و نشان سوره‌ها و آيات آمده[۱۶] و يا مشخصات و شماره جلد و صفحه كتب فقهى و تفسيرى و روايى و... ذكر شده است[۱۷]

البته نویسنده گاهى پاورقى‌هاى توضيحى نيز آورده است[۱۸] همچنين نویسنده گاه به مقالات علمى برخى از نشريات پژوهشى همانند «ميقات حجّ» استناد كرده است[۱۹]

پانويس

  1. مقدمه كتاب، ص 12
  2. بقره / 125
  3. آل‌عمران / 97
  4. متن كتاب، ص 45
  5. آل‌عمران / 97
  6. همان، ص 77
  7. ر. ك.: همان، ص 142
  8. همان، ص 205 - 207
  9. ر. ك.: همان، ص 237
  10. به‌عنوان مثال، پرسش از قدمت و حرمت خانه كعبه، ر. ك.: همان، ص 20
  11. به‌عنوان مثال، پرسش از شرافت و برترى كعبه بر بيت‌المقدس، ر. ك.: همان، ص 204
  12. به‌عنوان مثال، پرسش از چگونگى مشروعيت برائت از مشركين با آنكه بر منع «رَفَث»، «جدال» و «فسوق» در حجّ تأكيد شده است، ر. ك.: همان، ص 141 - 143
  13. مقدمه كتاب، ص 5 - 8
  14. متن كتاب، ص 241 - 248
  15. همان، ص 249 - 264
  16. به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 22، پاورقى 1 و 2؛ ص 30، پاورقى 1 و 2 و 3 و...
  17. به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 42، پاورقى 3، 4، 5 و...
  18. به‌طور مثال، ر. ك.: همان، ص 111، پاورقى 1؛ ص 206، پاورقى 1 و 2؛ ص 207، پاورقى‌هاى 3، 4، 5، 6، 7 و 8
  19. به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 41، پاورقى 2 و 4؛ ص 95، پاورقى 5 و ص 112، پاورقى 1 و...

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.