الكافية في الجدل

الكافية في الجدل، تألیف ابوالمعالی عبدالملک بن عبدالله جوینی شافعی (متوفی 478ق) در موضوع آداب مناظره و جدل است. تحقیق و پاورقی‌های کتاب به قلم خلیل منصور است.

الكافية في الجدل‏
الكافية في الجدل
پدیدآورانامام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله (نويسنده) منصور، خليل (محشي)
ناشردار الکتب العلمية
مکان نشرلبنان - بيروت
سال نشرمجلد1: 1999م , 1420ق,
موضوعفقه اهل سنت - قرن 5ق. فقه شافعي - قرن 5ق.
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‏BP‎‏ ‎‏155‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ک‎‏2

ساختار

کتاب مشتمل بر مقدمه پنجاه صفحه‌ای مؤلف و 27 فصل است.

گزارش محتوا

لفظ جدل و مشتقات آن در 29 جای از قرآن در 27 آیه وارد شده است. در همه این موارد جز در سه جا جدل مذموم می‌باشد[۱]‏. کتب اصولیون، تحت تأثیر اسلوب‌ها و روش‌های جدل قرآنی، آکنده از صورت‌های جدل و اسلوب مناظره و احتجاج است و حتی بعضی از آنان کتبی را فقط به بحث جدل در اصول فقه اختصاص داده‌اند؛ مانند: «الكافية في الجدل» تألیف امام الحرمین جوینی و «المنهاج في ترتيب الحجاج» نوشته ابوالولید باجی (متوفی 474ق) و «المعونة في الجدل» تألیف ابواسحاق شیرازی (متوفی 1081ق) [۲]‏.

جوینی در مقدمه کتاب معنای جدل و رابطه آن با مناظره را این‌گونه تبیین می‌کند: اما مناظره مأخوذ از نظر است و هر مناظره‌ای نظر است؛ اگرچه هر نظری مناظره نیست؛ زیرا مناظره از باب مفاعله است و به معنای نظر بین دو نفر است. بین مناظره و جدل، و مجادله و جدل در عرف علمای اصول و فروع تفاوتی نیست. اگرچه بین جدل و مناظره از جهت لغت تفاوت است و جدل در لغت از غیر آن چیزی مشتق شده که نظر از آن مشتق شده است. ولی حقیقت آن است که در عرف علمای اصول و فروع عبارات مختلفی در تعریف جدل ذکر شده است. برخی از متأخرین همچون علی بن حمزه آن را این‌گونه تعریف کرده‌اند: جدل دفع خصم با حجت یا شبهه است. این تعریف اشتباه است؛ چراکه کسی که با خصم مکالمه می‌کند اگرچه خصم را با حجت یا شبهه دفع نکند مناظر است. گاهی خصم با حجت و شبهه آغاز می‌کند و آنکه با او مناظره می‌کند ساکت می‌شود؛ پس دفع خصم مناظره نیست[۳]‏. پس تعریف صحیح جدل اظهار متنازعین به‌مقتضای نظرشان بر تدافع و تنافع، با کلام و یا جایگزین آن از اشاره و دلالت است[۴]‏.

سپس اضافه می‌کند که جدل اقسامی دارد: بخشی از جدل پسندیده و جایز و بعضی مذموم و حرام است. مذموم به جدلی گفته می‌شود که در دفع حق یا اثبات عناد یا درهم آمیختن حق با باطل و مانند آن بکار می‌رود؛ اما جدل پسندیده که به آن دعوت شده است همان است که با آن حقی تحقق یابد و از باطلی پرده برداشته ‌شود و به هدایتی راهنمایی ‌شود با امید آنکه شخص مقابل از باطل دست برداشته و به‌حق متمایل شود[۵]‏.

نویسنده در ادامه مقدمه الفاظ و اصلاحات اصولی و حتی فقهی و حدیثی چون ناسخ و منسوخ، متواتر و مستفیض را تعریف کرده است[۶]‏. سپس فرع، علت، اعتبار، شرط، سبب، ترجیح، طاهر و نجس و بسیار الفاظ دیگر و از جمله سؤال جدلی معنا شده است. برخی آن را به چهار و برخی به پنج تقسیم کرده‌‌اند که به ترتیب عبارت است از: سؤال از مذهب، برهان، تصحیح برهان، خروج و رهایی از تنگنا و اضطرار[۷]‏.

وی در ابتدای مباحث کتاب راه شناخت و به دست آوردن احکام شرعی را ذکر کرده است. کتاب و سنت خبر از فعل یا تقریر بر فعل صاحب شریعت می‌دهد پس تمسک به آن‌ها در اثبات حکم شرعی و تفصیل طرق احکام صحیح است[۸]‏.

جوینی اولین چیزی را در ضمن آداب مناظره مطرح کرده است، قصد قربت به خداوند و طلب رضایت او در امتثال اوامر و نواهی است. همچنین درخواست از حق برای کشف از حقیقت و نابودی باطل است. همچنین تقوای الهی را پیشه کند از این‌که برای فخرفروشی، طلب جاه، لجبازی، ستیزه و ریا این کار را انجام دهد و هدفش پیروزی بر خصم و شادی از غلبه بر او نباشد؛ چراکه این شیوه حیوانی است که با درگیری، بر یکدیگر غلبه می‌یابند[۹]‏.

او توصیه می‌کند که کار را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر رسول(ص) آغاز کند و بدین‌وسیله بر طلب حق و توفیق بر آشکار کردن باطل استعانت جوید که این شیوه سلف صالح است؛ البته اگر نتواند این الفاظ را بر زبان جاری کند آن را با خودش پنهانی بگوید. همچنین از بلند کردن صدا بیش از مقدار نیاز پرهیز کند که سبب تنش و خستگی می‌شود. همچنین با خشوع و تواضع رفتار کند و حرف حق را بپذیرد و... [۱۰]‏.

جوینی رعایت اخلاق و اصول انسانی را از لوازم مناظره دانسته می‌نویسد: «و تو باید از کوچک و مسخره کردن کسی که با او مناظره می‌کنی، بپرهیزی؛ چراکه خصم تو اگرچه در دین مناظره با او بر تو واجب است اما همنوع توست و برای تو پسندیده نیست مگر مناظره‌ای یکسان»[۱۱]‏. او حتی توصیه می‌کند که با مناظر با تبسم و چهره گشاده برخورد کن؛ چراکه با این کار از انگیزه غضب و ناراحتی به دور خواهی بود[۱۲]‏.

وی همچنین از بکار بردن حیله و نیرنگ در مناظره پرهیز داده است؛ چراکه به اعتقاد او این شیوه اهل فسوق است[۱۳]‏.

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.

این کتاب پیش‌ازاین، در سال 1399ق/1979م با تحقیق دکتر فوقیه حسین منتشر شده است[۱۴]‏.

علی بن محمد تلمسانی (متوفی 658ق) بر این کتاب شرح نوشته است[۱۵]‏.

پانویس

  1. ر.ک: العمیرینی، علی بن عبدالعزیز، ص193
  2. ر.ک: پارسا، فرزاد، ص19
  3. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18-17
  4. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص19
  5. ر.ک: همان، ص20-19
  6. ر.ک: همان، ص37-36
  7. ر.ک: همان، ص47
  8. ر.ک: متن کتاب، ص56
  9. ر.ک: همان، ص318
  10. ر.ک: همان
  11. ر.ک: همان، ص319
  12. ر.ک: همان، ص320
  13. ر.ک: همان، ص326
  14. ر.ک: العمیرینی، علی بن عبدالعزیز، ص199
  15. ر.ک: پاکتچی، احمد، ج19، ص8

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. پارسا، فرزاد، «جستاری در منابع، روش‌های استدلال، محاسن و معایب مکتب اصولی متکلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، دوفصلنامه فقه و مبانی حقوق اسلامی، بهار و تابستان 1389، شماره 2، صفحات 11 تا 30؛ به آدرس اینترنتی:
    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/890263
  3. بن عبدالعزیز العمیرینی، علی، «أثر الجدل في أصول الفقه الحد و الموضوع - المبادئ و المقدمات»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: كلية اللغة العربية و العلوم الاجتماعية، جامعة الامام محمد بن سعود، رجب 1413، العدد 8، صفحه 191 تا 294؛ به آدرس اینترنتی:
    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1262647
  4. پاکتچی، احمد، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، جلد19، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1390.

وابسته‌ها