مقری، احمد بن محمد

شهاب‌الدين ابوالعباس احمد بن محمد بن احمد بن يحيى بن عبدالرحمن بن ابى العيش بن محمد، المقّرى التلمساني(1000، 1041ق)، قاری، کلامی اشعری، مفسر، فقیه مالکی، مورخ، محدث، ادیب

مقری، احمد بن محمد
نام مقری، احمد بن محمد
نام‌های دیگر تلمسانی، ابوالعباس احمد بن محمد

تلمسانی، احمد بن المقری

مقری، ابوالعباس احمد بن محمد

Abu-l-'Abbas Ahmad ibn Mohammed al-Maqqari or Al-Makkari

نام پدر محمد بن احمد
متولد حدود 1000ق
محل تولد تلمسان (الجزایر)
رحلت 1041ق، مصر، مقبره مجاورین
اساتید عمویش سعیدبن احمد
برخی آثار نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب
کد مؤلف AUTHORCODE01090AUTHORCODE

در حدود 1000ق در تلمسان واقع در الجزایر امروزی زاده شد.كلمۀ مقّرى نشان مى‌دهد كه خاندان وى از دهكده‌اى كوچك واقع در نزديكى شهر مذكور بوده‌ و دليلى ندارد كه آن را صورت تحريف يافته‌اى از «مقرى» به معنى قارى يا معلّم قرآن بگيريم.

يكى از اسلاف وى معلّم ابن الخطيب، اديب معروف اندلسى قرن چهاردهم ميلادى بوده است.شايد از نفوذ اين رابطه بود كه مقّرى خوانندۀ علاقه‌مند اين نویسنده و شاعر بزرگ شد و كتاب اساسى‌خويش«نفح الطيب» را بدو اختصاص داد.

مقّرى در كودكى شاگرد عموى خويش بود كه مقام‌ مفتى داشت و هفت بار صحيح بخارى را پيش وى خواند و به مرور زمان تدريس آن را بيشتر از هر كتاب‌ ديگر دوست داشت و در اين باب شهرت يافت. وى در تمام عمر به تدريس حديث پرداخت‌ و چند كتاب در اين رشته تأليف كرد كه در آن سالها و بعدها هنگام اقامت در مشرق مبناى‌درس وى بود.

وی پس از آموزش مقدمات به فاس در مغرب و در پی آن همراه دربار احمد المنصور، که کتاب خود روضة الاس العاطرة الانفاس، در باره علما مراکش و فاس را پیشکشش کرده بود به مراکش رفت. در پی مرگ المنصور بسال ۱۶۰۳ مقیم فاس شد و جانشین و پسر منصور، زیدان ابوالمعالی (زیدان ابن احمد المنصوربن محمد الشیخ، معروف به "زیدان السعدی " و مکنی به ابوالمعالی، از ملوک دولت اشراف السعدیین) در سال ۱۶۱۸همزمان مفتی، و امام مسجد قراویین اش کرد هر چند در همان سال و احتمالاً بر اثر جنگ و ستیز میان سعدیون از فاس خارج و عازم زیارت مکه شد.

وى در سال 1027 هجرى از مغرب به نيت حج بيت‌اللّه به راه افتاد و تا سال 1037ق پنج بار به حج رفت‌ كه در اثناى آن هفت بار مدينه را زيارت كرد و بارها در آنجا درس حديث داد. در بازگشت به قاهره‌كه قبلا در مسير حج بدانجا پاى نهاده بود، در الأزهر به تدريس پرداخت.

وى از قدس، دمشق و...ديدن كرد و در دمشق در مدرسه جقمقيه به تدريس مشغول شد. مقّرى در انديشه بود كه براى هميشه در دمشق مقيم شود، از اين رو به قاهره برگشت تا امور خود را سروسامان دهد ولى در 1041ق در حالى كه‌بيش از چهل سال نداشت، به مرضى ناگهانى درگذشت.

آثار

برخى آثارى كه از وى به جا مانده است عبارتند از:اتحاف المغرم المغربى، أزهار الرياض، أزهار الكمامة، إضائة الدجنة، الدر الثمين، نفح الطيب و...


وابسته‌ها

نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب