نكت الهميان في نكت العميان
نكت الهميان في نكت العميان، اثر مورخ، شاعر و لغتدان قرن هفتم، خلیل بن ایبک صفدی (647-696ق)، در موضوع تراجم جمعی از انسانهای نابینا به زبان عربی است. کتاب توسط مصطفی عبدالقادر عطا مورد تحقیق قرار گرفته است.
نكت الهميان في نكت العميان | |
---|---|
پدیدآوران | صفدی، خلیل بن ایبک (نویسنده) عطا، مصطفي عبدالقادر (محقق) |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | دانشمندان اسلامی - سرگذشتنامه
نابينايان (فقه) نابينايان دانشمند - کشورهاي اسلامی |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | HV 1584 /ص7ن8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مؤلف در این کتاب، تمام کسانی را که نابینا بودهاند، نام نبرده، بلکه تنها از بزرگان نابینا اعم از صلحا، صحابه، هوشمندان، شعرا، ادبا، حکام و امرا یاد کرده است.
ساختار
کتاب، بر اساس حروف ابجد، در 22 باب تنظیم شده است و هر حرف، یک باب میباشد؛ بنابراین برخی از حروف الفبا مانند تاء، ضاد و ظاء – بهخاطر نبود اشخاص نابینایی که نامشان با این حروف آغاز شود - در این کتاب جای ندارند.
کتاب دارای دو مقدمه از محقق و مؤلف است. مقدمه مؤلف خود متشکل از ده مقدمه، یک خاتمه و یک نتیجه است.
گزارش محتوا
کتاب با مقدمه محقق آغاز میشود. در این مقدمه ترجمه مؤلف کتاب قید شده است. سپس مقدمه بلندی از مؤلف آمده است که در آن ده مقدمه ذکر شده است مقدمات دهگانه شامل مطالبی از قبیل اشتقاق لفظ «عمی»، تصریف، اعراب و تعریف آن، توضیح دو آیه ابتدایی سوره عبس: «عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى»، آنچه درباره اعمی در روایات و آثار آمده، آیا شهادت و نقل روایت اعمی صحیح است، آنچه از احکام که اختصاص به اعمی دارد، قول منجمین درباره کور شدن مولود و برخی از اشعار درباره نابینایان و... است.
مؤلف در این کتاب 312 ترجمه از نابینایان آورده است و لزوما چنین نیست که همه آنها کور مادرزاد باشند، بلکه از گروهی نابینایان که در ابتدای تولد بینا بودهاند و به مرور زمان کور و نابینا شدهاند نیز سخن به میان آمده است.
مؤلف، در تراجم اشخاص، مواردی از قبیل تاریخ تولد و وفات، محل تولد و وفات، محل دفن، قبیله و طایفه، نام معروف، کنیه و لقب، اساتید، شاگردان، پیشه و حرفه، سطح سواد و معلومات، جایگاه علمی، مذهب، مشخصات ظاهری، وثاقت یا ضعف، تصنیفات و آثار، مسافرتها، اقوالی که دیگران درباره شخص مورد نظر گفتهاند و... را مد نظر داشته و در صورت امکان به آن اشاره کرده است.
یکی از امتیازات این کتاب آن است که مؤلف در بسیاری از موارد به کیفیت ضبط اسما اشاره کرده است و ابهام در خواندن را برطرف نموده است؛ مثلاًدر مورد «سمسطاری» چنین گفته است: به ضم سین اول و میم و سکون سین دوم و الف مقصوره خوانده شود[۱].
متأسفانه تعدادی از ترجمهها در نسخه خطی افتاده و یا از بین رفته، لذا محقق فقط به نام آنها اشاره کرده است[۲].
عباس بن عبدالمطلب[۳] و پسرش عبدالله[۴] و نوه عبدالله جناب عبدالصمد بن علی بن عبدالله[۵]، عقیل بن ابیطالب[۶]، عبدالله بن عمر[۷]، قاسم بن محمد بن ابوبکر[۸]، خلیفه عباسی، القاهربالله[۹] و المتقیلله[۱۰]، محمد بن زکریای رازی[۱۱]، ابوعبدالله ذهبی[۱۲] و حسان بن ثابت[۱۳] از جمله کسانی هستند که ترجمهشان در کتاب آمده است.
ابوسفیان نیز از کسانی است که ترجمه او در این کتاب آمده است. او در ابتدا بینا بود و یک چشم خود را در غزوه طائف و چشم دیگر خود را در یرموک از دست داد[۱۴].
«فویک» به ضم فاء و فتح واو، از کسانی است که ترجمهاش در کتاب آمده است. او از اشخاص نابینایی بود که به دعای رسول خدا چشمهایش بینا شد[۱۵].
صفدی در ذیل هر حرف از حروف الفبا از اشخاصی که نامشان با آن حرف آغاز میشده یاد کرده است، بهجز ابوهلال بن سلیم راسبی بصری که نام وی را ذیل حرف هاء آورده است[۱۶].
مؤلف در ذیل ترجمه برخی از نابینایان، ترجمه اشخاصی دیگر را نیز آورده است؛ ایشان در ترجمه عبدالصمد بن علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب میگوید: او در سال 104 یا 106ق، متولد شد و برادرش محمد بن علی در سال 60 به دنیا آمد و این یکی از اتفاقات عجیب بشمار میرود که بین این دو برادر بیش از 44 سال فاصله است. محمد در سال 126 از دنیا رفت و برادرش عبدالصمد در سال 185 دار فانی را وداع گفت؛ یعنی 59 سال بین وفاتشان فاصله بود[۱۷].
وضعیت کتاب
محقق کتاب جناب آقای مصطفی عبدالقادر عطا، تحقیقی ارزشمند برای این کتاب انجام داده است؛ ایشان مستندات مطالب کتاب را با استفاده از کتب تاریخ و تراجم، استخراج و در پاورقیها ذکر کرده است. از جمله منابع مورد استفاده ایشان میتوان کتبی از قبیل تاريخ الإسلام، الوافي بالوفيات، تاريخ بغداد، تذكرة الحفاظ، الطبقات الكبری، شذرات الذهب، مرآة الزمان، تاریخ ابن وردی، الكنی و الألقاب و... را نام برد.
پاورقیهای کتاب، به تعداد ترجمههای ذکرشده در کتاب، به عدد 312 ختم میشود. محقق برای هر شخص یک پاورقی در نظر گرفته است.
فهرست محتویات در پایان کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.