التشيع، نشأته، معالمه
التشيع، نشأته، معالمه، اثر هاشم موسوی، کتابی است پیرامون معرفی مکتب تشیع و بررسی برخی از عقاید آن، که به زبان عربی نوشته شده است.
التشيع، نشأته، معالمه | |
---|---|
پدیدآوران | موسوي، هاشم (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | نشاته.. معالمه |
ناشر | مرکز الغدير للدراسات الإسلامية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1 |
چاپ | 1 |
موضوع | شيعه - اصول دين
شيعه - تاريخ شيعه - عقايد |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 211/5 /م8ت5 1375 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نویسنده معتقد است وقتی اسلام را خطاب الهی به تمام بشر بدانیم، این خطاب، با دو مشکل اساسی مواجه میباشد که عبارتند از: مشکل فهم و مشکل امانت علمی. هرکدام از این دو، پیامدهایی دارد که مجموعا باعث تفرقه بین مسلمانان شده و به همین دلیل، دعوت بهسوی وحدت اسلامی و شناخت بهتر مسلمانان از یکدیگر، از اهم واجبات اجتماعی است. این امر انگیزه نویسنده از تدوین اثر حاضر بوده تا بدین وسیله، مذهب تشیع را معرفی نماید[۱]
ساختار
کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در یک مدخل، نه فصل و یک خاتمه تنظیم شده است.
نویسنده ابتدا به تعریف شیعه پرداخته و سپس از روش تحقیق و تفکر در مکتب اهلبیت(ع) بحث کرده و در ادامه، به بررسی مباحث زیر در مکتب اهلبیت(ع) پرداخته است: توحید؛ عدل الهی؛ نبوت؛ امامت؛ ایمان به آخرت و اجتهاد.
گزارش محتوا
در مقدمه ناشر، به هدف و روش نویسنده در تدوین اثر حاضر، اشاره گردیده است.[۲]
در مقدمه نویسنده، به انگیزه نویسنده از تدوین اثر حاضر اشاره شده است.[۳]
در مدخل، به وحدت دینی و سیاسی در سایه نبوت و اینکه مسلمانان، امتی واحد بوده که بر سر خلافت پیامبر(ص) دچار اختلاف شدند، اشاره شده است.[۴]
نویسنده در فصل اول، به تعریف لغوی شیعه پرداخته و پس از بررسی آراء و اقوال مشاهیر علمای مسلمان از محدثین، مفسرین و لغویین پیرامون شیعه، چنین نتیجه گرفته است که شیعه، پیروان و دوستان اهلبیت(ع) هستند[۵]
همچنین به این نکته اشاره شده است که بذر تشیع، در زمان خود پیامبر(ص) کاشته شده و حضرت علی(ع) به دلیل حفظ وحدت مسلمین، از مواجهه سیاسی با حکومت در زمان خلفا، خودداری کرده و گوشه عزلت گزید؛ بااینحال از ادای نصیحت و مشورت به خلیفه اول و دوم، خودداری نفرمود[۶]
نویسنده در ادامه به توضیح چگونگی انشقاق مسلمین و تبیین سیر تشیع، پرداخته است. پس از قتل خلیفه سوم، مردم با حضرت علی(ع) بیعت کردند، اما معاویه از بیعت تخلف نموده و از امام مسلمین، نافرمانی کرد و مسلمین به دو گروه تقسیم شدند: شیعه اهلبیت(ع) به امامت امام على(ع) و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و پیروان بنیامیه به رهبری معاویه و فرزندش یزید. پس از به شهادت رسیدن امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) به دلیل عدم دسترسی به شرایط و امکانات مناسب، از مواجهه علنی با حکومت، خودداری کرده، ولذا حرکت جریان تشیع، بهصورت سری و بهدور از چشم حکومت، صورت گرفت. در دوره حیات امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز نظریات فقهی، سیاسی و اختلافات در فهم امامت و تشخیص شخص امام، شروع به ظهور کرده و فرق غالیه، مفوضه و... به وجود آمدند، اما اهلبیت(ع)، از امام باقر(ع) تا امام حسن عسکری(ع)، برائت خویش از این فرق را بهصورت علنی ابراز نموده و در راه استمرار و حفظ خط تشیع و خلوص آن از انشعابات و کژیها، تا رسیدن رهبری و امامت به حضرت مهدی(عج)، کوشیدند[۷]
در فصل دوم، روش تحقیق و تفکر در مکتب اهلبیت(ع)، به دو روش زیر تقسیم و هریک بهصورت مفصل، تبیین و تشریح شده است: الف)- رویکرد شناختی (نظریه معرفت): این رویکرد را میتوان در ضمن نکات زیر، خلاصه نمود:
- ایمان به اینکه معارف حسی، اصل معرفت بشری میباشد.
- عقل معارف کلی را از این معارف حسی جزی انتزاع میکند (استقراء).
- علوم ضروری اساس تحصیل علوم اکتسابی میباشد.
- از این مقدمات این نتیجه به دست میآید که ایمان به خداوند و معارف و علومی که به او مرتبط است، تصدیق به آنها مبتنی بر اولیاتی است که از معارف حسی، انتزاع شدهاند[۸]
ب)- رویکرد عقیدتی: در این رویکرد، واجب است که ایمان به خدا و رسل، مبتنی بر دلیل و عقل بوده و سمع و تقلید، در آن غیر معتبر است، لکن از آنجا که عقل قادر به درک جزئیات و تفاصیل مسائل غیبیه مانند مسائل مربوط به قیامت، برزخ و بسیاری از احکام و تکالیف نیست، لذا باید برای فهم این مسائل، به وحی و شریعت متوسل شود[۹]
در پایان این فصل، رویکرد عقیدتی به دو قسم اساسی تقسیم شده است:
- اصول ثابتی که اجتهاد و رأی در آن راهی ندارد، مانند ایمان به اینکه خداوند واحد و احد بوده و مردگان را مبعوث خواهد کرد و...
- موضوعات و فروعاتی که قابل اجتهاد و رأی بوده و واجب است عرضه آنها به قرآن و سنت، نه روایات ضعیف و خبر واحد[۱۰]
فصل سوم، به بررسی مبحث توحید در مکتب اهلبیت(ع) اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل، به این نکته اشاره دارد که شیوه و رویکرد اهلبیت(ع) در توحید، رجوع به قرآن کریم میباشد؛ چنانکه امام صادق(ع) در اینباره فرموده است: «إن المذهب الصحيح في التوحيد ما نزل به القرآن»[۱۱]
وی سپس اقسام چهارگانه توحید، که عبارتند از: توحید در ذات، صفات، افعال و عبادت را توضیح داده و به مناسبت بحث، موقف ائمه(ع) در قبال فرق ضاله و منحرف از مسیر توحید مانند غلات، مفوضه و مجسمه را تشریح کرده و به ذکر روایاتی از ائمه(ع) پیرامون انکار انتساب این دسته به مکتب اهلبیت(ع) پرداخته است.[۱۲]
نویسنده همچنین در این فصل، به نقش شرایط مختلف در اختلافات مذهبی اشاره کرده و به توضیح دو اصطلاح «بداء» و «تقیه» در مکتب اهلبیت(ع) پرداخته است.[۱۳]
فصل چهارم، به مبحث «عدل الهی» اختصاص یافته و در آن، روند و دیدگاه مکاتب سهگانه معتزله، اشاعره و اهلبیت(ع)، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.[۱۴]
فصل پنجم، مربوط به مبحث نبوت بوده و در ابتدا، نیاز بشریت به نبوت و اینکه آیا ارسال رسل بر خداوند واجب است یا نه، بررسی شده است.[۱۵]
در ادامه، به روش اثبات صدق دعوت انبیا، عصمت پیامبران، اثبات نبوت پیامبر اسلام(ص) و ختم نبوت بهوسیله ایشان و حالات وحی و تلقی نبوی، اشاره شده است.[۱۶]
در فصل ششم، ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی «امام» پرداخته شده و سپس از امامت فکری و سیاسی ائمه(ع) بحث به میان آمده است. دیگر مباحث مطرحشده در این فصل، عبارتند از: صفات امام، وجوب امامت، طریقه تعیین امام، امامت اهلبیت(ع)، عدالت و مشروعیت سلطه، مهدی منتظر(ع) و تقیه[۱۷]
فصل هفتم، به مسئله ایمان به عالم آخرت اختصاص یافته است. نویسنده معتقد است که مطالعه مباحث مربوط به عالم آخرت، بهصورت اساسی، در مؤلفهها و محورهای زیر قابل بحث میباشد:
- وجود عالم روح و علاقه آن به بدن: در این بخش، به نظریه فیلسوف معروف، صدرالدین شیرازی پیرامون جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس و روح و آراء علما پیرامون تجرد روح، اشاره شده است.[۱۸]
- عالم برزخ: در این مبحث، به نکات زیر اشاره شده است: امامیه اعتقاد جازم به مسئله قبر و عود روح به بدن دارد؛ این مسئله مربط به کسی است که دارای ایمان محض یا کفر محض باشد، اما کسانی که دارای عمل صالح و سیئه با هم هستند، تا روز قیامت مهلت داده میشوند؛ در عالم برزخ، مؤمنین از نعمت برخوردار بوده و کافرین عذاب میشوند[۱۹]
- قیامت و معاد: در این بخش، تفاسیر سهگانه پیرامون معاد بررسی شده است: جسمانیت معاد، روحانیت معاد و جسمانیت و روحانیت معاد[۲۰]
- حساب و جزا: در این قسمت، از حقایق کلی و مجملی که در قرآن و سنت، در مورد حساب و جزا آمده، بحث شده است. مانند: نشر صحف و اطلاع از آنچه درون آن است در روز حساب؛ سخن گفتن اعضا و جوارح و شهادت دادن آنها و ایمان به حوض، صراط، اعراف، شفاعت و..[۲۱]
در فصل هشتم، به مباحث مربوط به اجتهاد و مصادر احکام در مکتب اهلبیت(ع) پرداخته شده است. نویسنده در ابتدای این فصل، بهصورت مختصر، به تاریخ اجتهاد و تطوارت آن در مکتب اهلبیت(ع)، از زمان رسولالله(ص) تا عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع) اشاره نموده و سپس، به ذکر این نکته پرداخته که مصادر احکام در مکتب اهلبیت(ع)، عبارتند از: کتاب، سنت، عقل و اجماع و مصدر اساسی در اجتهاد، کتاب و سنت میباشد و روایات فراوانی از اهلبیت(ع) در زمینه وارد شده است.[۲۲]
در آخرین فصل، از روش تربیت و پرورش انسان و سیر و سلوک عملی وی در مکتب اهلبیت(ع)، بحث شده است.[۲۳]
در خاتمه نیز به اهمیت وحدت و عمق اثر آن در زندگی مسلمانان پرداخته شده و به انواع اختلاف و اسباب آن در میان فرق اسلامی اشاره شده است.[۲۴]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده و پاورقیها بیشتر به ذکر منابع اختصاص یافته است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه نویسنده، ص11
- ↑ ر.ک: مقدمه ناشر، ص9
- ↑ ر.ک: مقدمه نویسنده، ص11-14
- ↑ ر.ک: مدخل، ص15
- ↑ فصل اول، ص25-24
- ↑ المحمودی، مجتبی، ص198
- ↑ همان
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص50
- ↑ ر.ک: همان، ص53
- ↑ ر.ک: المحمودی، مجتبی، ص199
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص67
- ↑ ر.ک: المحمودی، مجتبی، ص199
- ↑ همان، ص200
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص121
- ↑ ر.ک: همان، ص137
- ↑ همان، ص139- 149
- ↑ ر.ک: همان، ص157
- ↑ ر.ک: همان، ص239
- ↑ ر.ک: همان، ص243
- ↑ ر.ک: همان، ص245
- ↑ ر.ک: همان، ص248
- ↑ ر.ک: همان، ص263-281
- ↑ ر.ک: همان، ص355-363
- ↑ ر.ک: همان، ص367-376