المواقف

المواقف معروف‌ترين و مهم‌ترين شرح كتاب «المواقف» قاضى عضد‌الدين ايجى مى‌باشد. كتاب شرح مواقف در كلام اسلامى و به خصوص در معرفى كلام اشعرى جايگاه ويژه‌اى دارد.به تحقيق مى‌توان گفت كه يكى از مهمترين و جامع‌ترين و علمى‌ترين كتب كلامى اشعريها بلكه تمام اهل تسنن همين كتاب مى‌باشد.

المواقف
المواقف
پدیدآوراننعسانی حلبی، محمد (مصحح)

چلبي، حسن بن محمد (حاشيه نويس)

عضدالدین ایجی، عبدالرحمان بن احمد (نویسنده)

جرجانی، علی بن محمد (شارح)

سیالکوتی، عبدالحکیم بن شمس‌الدین (حاشيه نويس)
عنوان‌های دیگرالمواقف. شرح

کتاب المواقف

حاشیة الچلبي

حاشیة السیالکوتي

شرح المواقف
ناشرالشريف الرضي
مکان نشرقم - ایران
چاپ1
موضوععضد الدین ایجی، عبدالرحمان بن احمد، 700؟ - 756ق. المواقف - نقد و تفسیر

کلام اشعری - قرن 8ق.

کلام اهل سنت - قرن 8ق.
زبانعربی
تعداد جلد8
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏205‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏6‎‏ ‎‏م‎‏8023

كتاب شرح مواقف علاوه بر حوزه‌هاى علمى اهل تسنن در حوزه‌هاى علمى تشيع نيز سالهاى متمادى به عنوان كتاب درسى مطرح بوده است.

امروزه با تأسيس موسسات و دانشگاه‌ها و تشكيل گروه كلام در آنها كاملا مشخص است كه كتابى همچون شرح مواقف-لااقل بخشى از آن-مى‌تواند در تبيين موضوعات كلامى مؤثر واقع شود.

شيوۀ مؤلف در شرح كتاب مواقف، بيشتر از آنكه بر محور ادلۀ نقليه همچون آيات و روايات و اقوال باشد، مبتنى است بر استدلالات عقلى و جدلى گرچه مؤلف در اندك مواردى از شواهد نقلى هم براى تائيد استدلالات خود آورده است.

ساختار

اين كتاب گرچه در موضوع علم كلام نوشته شده است اما علاوه بر آنچه دركلام مطرح مى‌شود موضوعات متنوعى از مباحث فلسفى، همچون مباحث وجود، عدم، ماهيت، عرض، جوهر و...و از مسائل علم نجوم همچون مباحث مربوط به شمس، قمر، افلاك نهگانه و وضعيت جغرافيائى زمين و از مسائل علم اصول فقه، همچون مسائل مربوط به قياس، استقراء، تمثيل و...سخن به ميان مى‌آورد.

مؤلف علت تأليف اين كتاب را وجود مطالب عاليه از علم كلام در كتاب مواقف و مستور بودن آنها مى‌داند كه جمعى از دوستان از او خواسته بودند كه اين مطالب را روشن سازد.او مى‌گويد«كتاب المواقف الذى احتوى من اصوله (علم الكلام) و قواعده على اهمها و اولاها و من شعبه و فوائده على الطفها و اسناها و...فاجتمع الى نفر من اجلة الاحباب المتطلعين الى سرائر الكتاب و اقترحوا على أن اكشف لهم عن مخدارته الاستار و ابرز لهم من نقاب الحجاب هاتيك الاسرار ليجتلوها بأعينهم متبرجات بزينتها متبخرات بمحاسن فطرتها...

و شرحته بحمد الله سبحانه شرحا يذلل من شوارده صحابها و يميط عن خرائده نقابها...»[۱]

تأليف اين كتاب، شوال سال 807 ه‍.ق در يكى از توابع سمرقند تمام گشته است.

گزارش محتوا

الموقف الاول في المقدمات: مؤلف در اين موقف وارد مقدمات كلام مى‌شود كه شامل شش مرصد مى‌باشد المرصد الاول:آنچه عرفا در علم كلام واجب است.اين مرصد از شش مقصد تشكيل شده است كه عبارتند از: تعريف علم كلام، موضوع علم كلام، فايده علم كلام، شرافت علم كلام، مسائل علم كلام‌و تسميه آن به علم كلام.المرصد الثانى:در تعريف مطلق علم مى‌باشد.المرصد الثالث در اين مرصد اقسام علم مورد كنكاش قرار مى‌گيرد كه شامل 4 مقصد است: تعريف علم، علم حادث، تصور و تصديق، آراء ضعيف.المرصد الرابع:دلايل علوم ضرورى را بررسى مى‌نمايد.المرصد الخامس:در بيان مطلوب علم كلام مى‌باشد كه مباحث آن در 10 مقصد بيان شده است:نظر صحيح، كيفيت افاده نظر صحيح براى علم، شرط نظر، معرفة الله، اولين واجب بر مكلف، نظر فاسد، اختلافات شروط علم، مغايرت علم با مدلول.

المرصد السادس:طريق وصول به علم كلام كه در ضمن هشت مقصد بيان شده است: تحديد و تقسيم علم كلام، وجوب شناخت معرف قبل از معرف، أجلى بودن معرف از معرف، روش‌هاى استدلال، قياس، قويترين طريق اثبات مسائل كلام، قضاياى طريق تصديق، دلايل عقلى و نقلى، جايگاه ادلۀ عقلى و نقلى.

الموقف الثانى في الامور العامة:اين موقف شامل مباحث كلى از قبيل واجب، جوهر، عرض مى‌باشد كه شامل يك مقدمه و پنج مرصد است، مرصد اول در مورد وجود و عدم مى‌باشد كه خود مشتمل است بر هفت مقصد همچون تعريف وجود از حيث بديهى بودن، اشتراك معنوى وجود، رابطۀ وجود با ماهيت از حيث عينيت و يا زيادت آن بر وجود، وجود ذهنى، معدوم، شى بودن معدوم، اتحاد وجود و ماهيت، حال.

المرصد الثانى: ماهيت بما هى هى در 12 مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: تمييز ماهيت از غير، تقسيمات ماهيت، نظر افلاطون، ماهيت يا مركب، اجزاء ماهيت مركب، ماهيت مجعول، مركب، اجزاء مركب، ماهيت حقيقى، وجوب نياز به اجزاء ماهيت، وجوب قبول شركت در ماهيت، آراء حكما در ماهيت.

المرصد الثالث:اين مرصد بحث مى‌كند از وجوب، امتناع، قدم، حدوث مباحث اين مرصد در 6 مقصد مى‌باشد كه عبارتند از: تصور واجب ممكن و ممتنع، اعتبارى بودن واجب، ممكن و ممتنع، تقسيمات چهارگانه واجب، ممكن، قديم، قديم زمانى و ذاتى.

المرصد الرابع:اين مرصد در بيان مباحث وحدت و كثرت مى‌باشد كه در 11 مقصد بيان شده است:وجود واحد و كثير، اعتبارى بودن وحدت و كثرت، حقيقى بودن آنها، اختلاف حكماء و متكلمين در اين‌باره، تقابل وحدت و كثرت، مقابله ذاتى بين اين دو، مراتب اعداد، اقسام واحد، تقسيم وحدت به حسب اصطلاح، اثنين، اتحاد مجازى اثنين، مثلان-ضدان-متخالفان، اجتماع متماثلين، عدم اجتماع متقابلان در زمان واحد.

المرصد الخامس در مباحث علت و معلول مى‌باشد كه در 10 مقصد بيان شده است:نياز اشياء به غير، واحد شخصى، استناد آثار متعدد به موثر بسيط، مراد از بسيط حقيقى، علت نبودن غير متناهى در مدت و شدت و عدت بر جسم، امتناع دور در علت و معلول، معيت علت و معلول، تسلسل در علت و معلول، فرق جزء و شرط علت، مسائل هشتگانه علت و معلول.

الموقف الثالث: في الاعراض مؤلف مباحث مربوط به اعراض را در يك مقدمه و سه مرصد بيان مى‌كند كه عبارتند از:المرصد الاول: مباحث كلى اعراض كه در 8 مقصد مطرح شده كه عبارتند از: تعريف عرض، اقسام عرض، عرض از ديدگاه حكماء، اثبات عرض، عدم انتقال اعراض، عدم جواز قيام عرض به عرض، عدم بقاء عرض در دو زمان، عدم بقاء عرض در دو محل.

المرصد الثانى: في الكم مباحث اين موقف در نه مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:خواص كم، اقسام كم، اقسام جسم،ذاتيات و عرضيات كم، انكار متكلمين بر عدد، انكار متكلمين بر مقدار، انكار متكلمين بر زمان، حقيقت زمان، مكان‌المرصد الثالث: في الكيفيات مباحث كيفيات شامل يك مقدمه و چهار فصل مى‌باشد كه عبارتند از:كيفيات محسوسه در 5 مقصد شامل:حرارت، يبوست، اعتماد، صلابت، ملاسه، الوان، انكار لون، نور، ظلمت قسم ثانى:ضوء در 4 مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: ماهيت نور، مراتب نور، كيفيت و ارتباط هوا با نور، شعاع و طلعلع نور.

النوع الثالث: مسموعات در سه مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: ماهيت صوت، كيفيت صوت وجود خارجى صوت.القسم الثانى:حروف در 4 مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: ماهيت حروف اقسام حروف، ابتدا به ساكن، امكان جمع ساكنين.الفصل الثانى:كيفيات نفسانية در سه مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: تعريف حيات، شرط حيات، تعريف مرگ.

النوع الثانى:علم در 14 مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:نسبت مخصوص عالم و معلوم، تعلق علم واحد به دو معلوم، جهل مركب، مباحث پيرامون جهل مركب، حواس پنجگانه، صورتهاى عقلى، علم تفصيلى و اجمالى، علم بالفعل و بالقوه، علم فعلى، مراتب عقل، اطلاقات عقل، تعلق دو علم به دو معقول، دگرگونى علم نظرى به علم ضرورى و بالعكس، استناد علم ضرورى به علم نظرى.

النوع الثالث:اراده در 7 مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: تعريف اراده، ارادۀ قديم، عدم اشتراط اراده به اعتقاد نفع، مغايرت اراده با شهوت، مغايرت اراده با تمنى، قول اشعرى در اراده، اراده و رابطه او با ذات متعلق.

النوع الرابع: مبحث قدرت در 13 مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: تعريف قدرت، مقدور بودن يك شى براى دو قادر، وجودى بودن صفت قدرت، اثبات قدرت، قدرت همراه فعل، قدرت قادر بر فعلى كه از آن منع شده است.تعلق قدرت به ضدين، عجز، تابع علم بودن مقدور، منافات داشتن خواب با قدرت و...

النوع الخامس:كيفيات نفسانى در دو مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:بديهى بودن لذت و درد، و مباحث مربوط به صحت.

الفصل الثالث:كيفيات مخصوص به كميات در دو مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:كيفيات مخصوص كميات، خط.المرصد الرابع: مقولات نسبى در يك مقدمه و دو فصل كه عبارتند از: مقولات نسبى كه در خارج موجود هستند، اكوان در هفت مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: تعريف مقولات نسبى، انواع كون،ضرورى بودن وجود كون، حركت جواهر، جوهر فرد، تضاد اكوان، اختلافات معتزله در اكوان.

الفصل الثانى: مبحث«اين» در سيزده مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:حركت و سكون جسم، نظر ارسطو در تعريف حركت، اختلاف حكماء در اينكه حركت از مقولات است يا نه، علت حركت طبيعى، مقتضيات ششگانه حركت، لوازم مقتضيات ششگانه حركت، انواع حركت از جهت تضاد، لوازم تضاد حركت، اقسام حركت بعنوان كم بالعرض، محرك، حركت از جهت سرعت زمانى و ملازمات آن، علت كندى حركت، دو حركت مستقيم. المرصد الخامس: مبحث اضافه در پنج مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:ابوت، خواص مضاف، عدم استقلال اضافه، تقسيمات اضافه، اقسام مضاف از جهت تقدم و تأخر.

الموقف الرابع: موضوع جواهر در يك مقدمه و چهار مرصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: مقدمه در تعريف جواهر و المرصد الاول:جسم در دو فصل بيان مى‌شود كه عبارتند از:حقيقت و اجزاء جسم در هشت مقصد مى‌باشد كه شامل: تعريف جسم، رابطه جسم و اعراض مجتمه، تقسيمات جسم به اعتبار تركيب و بساطت، دلايل متكلمين بر وجود جسم، دلايل حكماء بر اينكه جسم بسيط واحد متصل في نفسه است، اجسام بسيط لطيف، هيولى و صورت، تفريعات هيولى.

الفصل الثانى:جسم طبيعى در يك مقدمه و پنج قسم بيان مى‌شود كه عبارتند از:افلاك در شش مقصد بيان مى‌شود كه شامل: تعداد افلاك، اثبات محدود بودن جسم در جهات مختلف، فلكهاى ثابت، فلك خورشيد، فلك قمر.

القسم الثانى:كواكب مضىء در پنج مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:هلال ماه، خسوف ماه، كسوف خورشيد، محو قمر، مجرة.

القسم الثالث:عناصر در سيزده مقصد بيان مى‌شود كه شامل:نظر حكماء متاخر در وجود عناصر چهارگانه، طول زمين، آب، وضعيت جغرافيايى زمين، اندازه زمين، سكون زمين، دائره نصف النهار، سبب ايجاد صبح، بلندى و كوتاهى سطح زمين، اثرات كوهها بر باد و جو زمين، كون و فساد عناصر اربعه، عناصر اربعه از حيث تركيب، طبقات عناصر هفتگانه.

القسم الرابع: مركبات ممزوجة در سه فصل بيان مى‌شود كه عبارتند از: مبحث مزاج در دو مقصد شامل:ارتباط با صورت جسمى، اقسام مزاج، عناصر معادن در فصل دوم بيان مى‌شود فلزات هفتگانه، فلزات جامد، فلزات مايع.

الفصل الثالث: مبحث مركبات داراى نفس در يك مقدمه و سه قسم بيان مى‌شود كه عبارتند از: مقدمه در تعريف نفس و القسم الاول شامل:نفس نباتى القسم الثانى: نفس حيوانى.القسم الثالث:نفس انسانى القسم الخامس: مركبات غير قابل مخلوط شدن.

المرصد الثانى:عوارض جسم در هشت مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:اجسام محدثه، فناء عالم، بقاء اجسام، امتناع دخول جواهر بر يكديگر، وحدت جوهر و مكان، خالى بودن جسم از عرض و ضدش، ابعاد متناهى، وجود عالم ديگرى مماثل با اين عالم.

المرصد الثالث:نفوس مجرده در چهار مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:نفوس فلكى مجرد از ماده، نفوس انسانى مجرده، حادث بودن نفوس ناطقه، تعلق نفس به بدن.المرصد الرابع: موضوع عقل در سه مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:ثبات عقل، ترتيب صدور عقل، احكام عقول.

الموقف الخامس: مبحث الهيات در هفت مرصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:المرصد الاول: موضوع ذات در سه مقصد بيان مى‌شود كه شامل:اثبات صانع،ذات حق تعالى كيفيت وجود حق تعالى با ماهيت.

المرصد الثانى:صفات سلبيه خداوند در هفت مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از: تصور مكان و جهت براى خداوند، جسم نبودن خداى تعالى، رابطه جوهر و عرض با خداوند، رابطه زمان با خدا، اتحاد وجودى خداوند، امتناع مقوم بودن حدوث حق تعالى به ذات او، اتفاق عقلا بر عدم اتصاف حق تعالى به عرض محسوس و غير محسوس المرصد الثالث: توحيد

المرصد الرابع:صفات وجودى حق تعالى در هشت مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:

اثبات صفات حق تعالى، قدرت حق تعالى، علم حق تعالى، زنده بودن حق تعالى، مريد بودن حق تعالى، سميع و بصير بودن حق تعالى، متكلم بودن حق تعالى، صفات مورد اختلاف حق تعالى.

المرصد الخامس:امور جايز براى حق تعالى در دو مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:رؤيت و كلام حق تعالى، علم به حقيقت حق تعالى.

المرصد السادس:افعال حق تعالى در هشت مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:اختيار بندگان، توليد و فروعات آن، امورى كه قرآن كريم به آنها تصريح كرده است، اراده خداوند، حسن و قبح، افعال الله، تكليف ما لا يطاق، عدم تعليل افعال حق تعالى به اغراض، اسم، اسماء حق تعالى الموقف السادس:سمعيات در چهار مرصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:المرصد الاول:نبوت در 9 مقصد بيان مى‌شود كه شامل: معناى نبى، حقيقت معجزه، امكان بعثت، اثبات نبوت، عصمت انبياء، حقيقت عصمت، عصمت ملائكه، برترى انبياء بر ملائكه، كرامات انبياء.

المرصد الثانى: معاد در 12 مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:اعاده معدوم، حشر اجساد، معاد روحانى، مخلوق بودن بهشت و جهنم در حال حاضر، حسن و قبح افعال، عذاب و عقاب، احباط عمل، عفو الهى، شفاعت، توبه، احياء مردگان در قبر و سؤال نكير و منكر و عذاب قبر، صراط و ميزان و حساب و قرائت كتاب و حوض و شهادت اعضاء.

المرصد الثالث:اسماء در سه مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:حقيقت ايمان، زيادت و نقصان ايمان، كفر، مرتكب كبيره.

المرصد الرابع:امامت در شش مقصد بيان مى‌شود كه عبارتند از:وجوب نصب امام، شروط امامت، شرائط امام، امام حق بعد از رسول‌الله‌افضل ناس بعد از رسول‌الله.

المقصد السادس: مبحث افضليت امام افضل بر مفظول بيان مى‌شود.

المقصد السابع: تعظيم صحابه

ویژگی‌هاى كتاب

  1. جايگاه كتاب: متن كتاب متعلق به قاضى عضد‌الدين عبدالرحمن ايجى، از متكلمين اشعرى است كه توسط جناب مير سيد‌‎شريف جرجانى شرح داده شده و تحت عنوان شرح المواقف نوشته شده است.مؤلف بنابر نقل بعضى از اسناد شيعه امامى است.
    اين شرح از معروفترين شروح كتاب مواقف قاضى عضد‌الدين است و البته بر اين متن شروح ديگرى از معاصرين و قدما نوشته شده است، مانند:السيالكوتى و چلبى از معاصرين و ميرزاهد از قدما.
  2. جامعيت كتاب:
    كتاب از حيث جامعيت در بين كتب كلامى ممتاز است و در بين كتب كلامى اشعرى بى‌نظير است.
    مؤلف در قالب 6 موقف و چندين مرصد و دهها مقصد، همۀ موضوعات و مسائل علم كلامى را كه تا زمان خود مطرح بوده است، مورد بررسى قرار مى‌دهد.از بحثهاى عرض گرفته تا مباحث كلى از قبيل واجب، جوهر، علت و...از مباحث الهيات موضوعاتى از قبيل ذات خداوند-اثبات صانع، وجود خداوند، ماهيت خدا، صفات ثبوتى و سلبى...و نيز مباحث مربوط به نبوت از قبيل معناى نبى، حقيقت معجزه، امكان بعثت، اثبات نبوت، عصمت انبياء، حقيقت عصمت، عصمت ملائكة و...و نيز مباحث مربوط به معاد از قبيل اعاده معدوم، حشر اجساد، حشر روحانى، مخلوق بودن بهشت و جهنم در حال حاضر، عذاب و عقاب، احباط عمل و...و نيز مباحث مربوط به امامت مانند معناى امام، افضليت امام، تقدم افضل بر مفضول، امام بر حق و...همه را بطور مبسوط مورد تحقيق قرار مى‌دهد.
  3. تعصبات بى‌جا:
    مؤلف در مباحث امامت بيشتر از آنكه كلماتش را براساس استدلال منطقى بيان كند براساس تعصبات فرقه‌اى بيان نموده است.او در تفضيل دادن خلفا مخصوصا ابوبكر بر امير مومنان على(ع)، دلايل متقنى را كه شيعه بر نصب امامت از جانب نص پيغمبر (مانند غدير خم و آيه التطهير و...) و موارد اشتباه‌هاى تاريخى ابوبكر چه قبل از اسلام كه در حالت كفر بوده و چه بعد از اسلام، مانند غصب فدك و عفو خالد بن وليد قاتل مالك بن نويره (او كسى بود كه بعد از قتل اين مسلمان در همان شب با همسر او جمع شد)همه را با رديه‌هاى پوچ جواب مى‌دهد.مثلاًدر مورد عفو خالد مى‌گويد: فأنّه نقل انّ خالدا انما قتل مالكا لأنه ارتد و ردّ على قومه صدقاتهم لما بلغه وفاة رسول‌الله و خاطب خالدا بأنه مات صاحبك فعلم خالد قصده أنه ليس صاحبا له فتيقن ردته (هنگامى كه مالك صدقات قوم را بعد از وفات پيغمبر برگرداند و به خالد گفت صاحب تو مرده و خالد يقين كرد او مرتد شده است) و يا در مورد تزويج زن او مى‌گويد:
    فلعلّها كانت مطلقة قد انقضت عدتها الاّ انها كانت محبوسة عنده (شايد زن او مطلقه گرديده و در خانه او محبوس شده است).[۲]با اين احتمالات بعيد مى‌خواهد خطاهاى مسلم ابوبكر را ترميم كند و همچنين در قضيه غدير خم بعد از نقل روايت چنين مى‌گويد:الجواب مع صحة الحديث و دعوى الضرورة في العلم بصحته لكونه متواترا مكابرة كيف و لم ينقله اكثر اصحاب الحديث كالبخارى و مسلم و...و لأن عليا لم يكن يوم الغدير مع النبى فانه كان باليمن اولا.اصل حديث را كه از روايات صحيحه و متواتره است زير سئوال مى‌برد و اين سخن كه على(ع) در روز غدير در يمن بوده را نيز جزء ادلۀ كذب حديث مى‌شمرد،[۳]
    در جاى ديگر در قضيه اخوت كه حضرت رسول اكرم امير مومنان را مفتخر به برادرى خود مى‌كند، اين افتخار بزرگ را دليلى براى علو رتبه و افضليت على(ع) نمى‌داند در آنجا كه مى‌گويد:التاسع انه‌ عليه‌السلام لما آخى بين الصحابة اتخذه اخا لنفسه قيل لا دلالة اذ لعل ذلك لزيادة شفقته عليه للقرابة و زيادة الالفة و الخدمة.[۴] و در آخر بحث كه شايد خود نيز به پوشالى بودن استدلالات غير منطقى خود مظنون شده است ادعا مى‌كند چون گذشتگان بر ما حكم كرده‌اند كه افضل صحابه اول ابوبكر بعد عمر و سپس عثمان و على هستند پس ما نيز چشممان را بر حقيقت مى‌بنديم و پيرو كوركورانه بزرگانمان مى‌شويم.آنجا كه مى‌گويد:لكنا وجدتا السلف قالوا بأنّ افضل ابوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم على و حسن ظننا بهم يقضى بانهم لو لم يعرفوا ذلك لما أطبقوا عليه فوجب علينا اتباعهم في ذلك.[۵]

نسخه‌شناسى

اين كتاب براى اولين‌بار در سال 1325 ه‍.ق بدون هيچ تحقيق و مقدمه‌اى به همت حاج محمد افندى ساسى المغربى التونسى به زيور چاپ آراسته شد.اما در مرحلۀ بعد با تصحيح السيد‌‎محمد بدر‌الدين النعسانى و با حاشيه جنابان عبدالحكيم السيالكوتى و حسن چلبى به چاپ رسيد.

در همان سال در قاهره در مطبعه السعادة مجددا به چاپ رسيد‌ ‎و براى بار ديگر در سال 1301 ه‍.ق.با شرح ميرزاهد در لكنهو هند منتشر شد.

نسخۀ موجود در برنامه همان نسخه محمد افندى ساسى المغربى التونسى است كه در سال 1325 ه‍.ق مطابق با 1907 ميلادى توسط انتشارات منشورات الشريف الرضى در 8 جلد و چهار مجلد از روى نسخه اصل افست شده است.

كتاب حاضر تنها شامل فهرست مطالب مى‌باشد كه در آخر هرفصل به چاپ رسيده است اما متأسفانه فهرست موجود فقط شامل شماره صفحه و شماره مرصد و مقصد است.ولى عنوان نشانگر متن مربوط به آن مقصد در فهرست نيامده است.همين‌موضوع باعث شده كه فهرست ناقص و بى‌فايده باشد.

صفحات هريك از مجلدات به تفصيل ذيل مى‌باشد.

جلد اول 291 ص، جلد دوم 219 ص، جلد سوم 199 ص، جلد چهارم 203 ص، جلد پنجم 295 صجلد ششم 294 ص، جلد هفتم 261 صو جلد هشتم 401 ص.

پانویس

  1. متن کتاب، ج1 ص4
  2. همان، ج8 ص358
  3. همان ج 8 ص360 و 361
  4. همان، ج 8 ص368
  5. همان، ج8 ص372


وابسته‌ها