بحوث في الأصول (اصفهاني، محمدحسين)
بحوث في الأصول، تألیف محمدحسین بن محمدحسن بن علىاكبر نخجوانى اصفهانى كمپانى (متوفاى 1361 قمرى) است. نام كتاب «بحوث في الأصول»، به عنوان يكى از تأليفات مرحوم كمپانى در الذريعة و أعيان الشيعة ديده نمىشود و فقط نام كتاب اجتهاد و تقليد به صورت يك كتاب مستقل در الذريعة آمده است. [۱]
بحوث في الأصول (اصفهانی، محمد حسین) | |
---|---|
پدیدآوران | اصفهانی، محمدحسین (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | الاجتهاد و التقلید
الاصول علی النهج الحدیث الطلب و الاراده |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1416 ق |
چاپ | 2 |
موضوع | اجتهاد و تقلید
اراده اصول فقه شیعه - قرن 14 جبر و اختیار |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 159/8 /الف6ب3 1367 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ تأليف
از نظر تاريخ تأليف قسمتهاى كتاب، كتاب طلب و اراده قبل از دو قسمت ديگر نوشته شده، زيرا اين قسمت قبل از وفات آخوند خراسانى در سال 1329 تدوين شده است. در اين قسمت عبارتهاى «شيخنا أدام اللّه أيامه، أستادنا الأعظم و عمادنا الأفخم» ديده مىشود. همچنين قبل از وفات ملا على بن فتحاللّه نهاوندى، صاحب تشريح الأصول (متوفاى سال 1322)، تدوين شده، چرا كه در كتاب عبارت «بعض نحارير العصر سلّمه اللّه تعالى» آمده، كه مقصود ايشان است.
قسمت اجتهاد و تقليد بعد از وفات مرحوم آخوند در سال 1329 و قبل از كتاب الأصول على نهج الحديث تدوين شده، زيرا كتاب الأصول على نهج الحديث در آخرين سال زندگانى مرحوم كمپانى نوشته شده و مؤلف نتوانسته آن را به پايان برساند.
در انتهاى كتاب الأصول على نهج الحديث اين گونه آمده است: «إلى هنا بلغ شيخنا العلم الأوحد آیتاللهالمحقق الفذ بعد سنة من شروعه، فلم يمهله أجله المحتوم أن يبلغ ما رام و يتم مشروعه المقدس فجاء كتابه الناجع مبتوراً».[۲]
انگيزۀ نگارش
به نظر مىرسد هدف اصلى مؤلف از نگارش كتاب الأصول على نهج الحديث، طرح خلاصه و مختصر مباحث كتاب نهاية الدراية و نظريات جديدش بوده است، زيرا مكررا تفصيل مباحث كتاب را به «نهاية» ارجاع مىدهد.
ساختار
اين كتاب از سه قسمت تشكيل شده است:
قسمت اول، الأصول على نهج الحديث است كه مؤلف نتوانسته آن را به پايان برساند. قسمت دوم طلب و اراده و قسمت سوم، اجتهاد و تقليد مىباشد.
قسمتهاى سهگانۀ كتاب ابتدا به صورت مستقل نگاشته شده و بعدها در كنار هم قرار داده شده و به وسيلۀ موسّسۀ نشر اسلامى تحت نظارت جامعۀ مدرسين در قم به صورت مستقل و با نام بحوث في الأصول انتشار يافته است. به همين دليل در مقدمۀ كتاب به نقل از مؤسّسۀ نشر اسلامى جامعۀ مدرسين اين طور گفته شده: «قد سمّيناه بحوث في الأصول».
گزارش محتوا
مؤلف در مقدمۀ كتاب الأصول على نهج الحديث، كتاب را به مقدمه و چهار باب و خاتمه تقسيم مىكند. مقدمه شامل مباحث مبادى تصورى و تصديقى، باب اول مسائل عقلى، باب دوم مسائل لفظى باب سوم حجتهاى شرعى و باب چهارم تعارض حجتها از نظر سند و دلالت است.
امّا همچنانكه گفته شد، مؤلف نتوانسته كتاب را به پايان برساند و كتاب ناتمام مانده و فقط مقدمه و قسمتى از باب اوّل تدوين شده است.
مقدمه، شامل چهار مقام است. در مقام اول كه مبادى تصورى لغوى است بحث وضع معانى حرفى و اسمى، انشاء و اخبار و حقيقت و مجاز مطرح مىشود.
در مقام دوم كه مبادى تصديقى لغوى است، مباحث حقيقت شرعيّه و صحيح و اعم مطرح شده و در مقام سوم كه مبادى تصورى احكام است مباحث حكم وضعى و تكليفى، اقسام واجب (مطلق و مشروط، منجز و معلق، نفسى و غيرى، تعيينى و تخييرى، عينى و كفايى، موسع و مضيق، تعبدى و توصلى) مطرح مىشود.
در مقام چهارم كه مبادى تصديقى احكام است، مباحث قصد قربت، مسألۀ ضد و مسألۀ ترتب طرح مىشود.
اما باب اول كه مسائل عقلى است، شامل مباحث إجزاء، وجوب مقدمه و اجتماع امر و نهى مىباشد.
در قسمت دوم كتاب كه بحث طلب و اراده است، مباحث مطرح شده عموماًكلامى و فلسفى مىباشد و مباحث مطرح شده، شامل سه «امر» است.
در امر اول حقيقت اراده و اقسام اراده، در امر دوم حقيقت انشاء و وجود انشايى و فرق بين اخبار و انشاء، و در امر سوم منشأ نزاع در مسألۀ اتحاد و طلب و اراده و كلام نفسى و نهايتا بحث جبر و تفويض مطرح مىشود.
مؤلف در اين كتاب مباحث را به صورت مختصر طرح كرده و در انتهاء آن اين چنين مىگويد: «و هذه نبذة مما يتعلق بالمقام، و بسط المقال في هذا المجال لا يسعه الحال، فليرجع إلى الكتب المفصلة المبسوطة من فن الحكمة».
كتاب اجتهاد و تقليد از سه فصل تشكيل شده است. در فصل اول مسائل اجتهاد، در فصل دوم مسائل تقليد و در فصل سوم مسائل احتياط مطرح مىشود.
مبسوطترين فصل، فصل تقليد است كه شامل مباحث تعريف تقليد، تقليد ميت، تقليد اعلم، تعريف عدالت و گناهان كبيره و صغيره، حقيقت توبه و ساير مباحث مربوط به تقليد مىباشد.
نكات مثبت كتاب
مؤلف در مقدمۀ كتاب نكتۀ اساسى در اصولى بودن بعضى از مباحث را مرتبط بودن آن مبحث با قضاياى علم اصول مىداند. بنابراین بحث امكان اطلاق لفظ و ارادۀ نوع يا صنف يا مثل و يا خود آن لفظ را غير اصولى، و بحث مشتق را، اگر چه از مبادى لغوى باشد، چون در ارتباط با بقاء يا انقضاء حكم است، اصولى مىداند و در انتها نتيجه مىگيرد «و منه تعرف لزوم إلغاء جملة مما تعارف تدوينه في الأصول».
نكتۀ ديگر اين كه مزيت كتاب الأصول على نهج الحديث بر كتاب نهاية الدراية آن است كه نظريات مرحوم نائينى در بعضى مباحث نظير واجب كفايى و عينى و امكان اخذ قربت در متعلّق امر طرح و مورد بررسى واقع مىشود.
مؤلف در برخورد با نظريات استادش آخوند صاحب كفايه، بسيار محترمانه برخورد مىكند و فقط در يك مورد با حفظ احترام استادش اين گونه مىگويد: «في مقدمات البرهان المذكور بعض ما يمنعني حفظ الأدب مع شيخنا الأستاذ - قده - عن التعرض له، إلاّ أنّ الحق أحقّ أن يتبع».
منابع مقاله
در قسمت اول كتاب، مؤلف بيشتر به نظريات آخوند خراسانى و شيخ اعظم انصارى و شيخ حبيباللّه رشتى و ملا على نهاوندى عنايت داشته و در قسمت دوم بيشتر مباحث كلامى و نظريات شيخ طوسى و علماى كلامى را مطرح كرده است. در قسمت سوم؛ يعنى اجتهاد و تقليد نيز، اكثر نظريات مطرح شده مربوط به شيخ اعظم مرتضى انصارى است.
تعبيرات كنايى
مؤلف علاوه بر كفاية الأصول و فوائد الأصول و حاشيه بر كفاية الأصول آخوند خراسانى و اجتهاد و تقليد و فرائد الأصول (رسائل) شيخ انصارى، از منابع و مآخذ ديگرى استفاده كرده كه اسامى آنها را به صورت كنايه ذكر مىكند و شناخت اين منابع نقش مهمى در درك مباحث كتاب دارد كه به بعضى از آنها اشاره مىشود:
- از ميرزا حبيباللّه رشتى مؤلف بدائع الأفكار تعبير به بعض الأعلام، يا بعض الأعلام ممن قارب عصرنا شده است.
- شيخ عبدالكريم حائرى مؤلف درر الفوائد تعبير به بعض أجلة العصر.
- ميرزا ابوالقاسم كلانترى مؤلف مطارح الأنظار تعبير به بعض الأجلاء تلامذة شيخنا العلاّمة، يا بعض الأعلام في تقريراته لبحث شيخه المحقق الأنصارى.
- از ملا على نجفى نهاوندى، مؤلف تشريح الأصول تعبير به بعض نحارير الوقت يا بعض نحارير العصر و در يك مورد بعض أجلة العصر.
- از شيخ محمدتقى اصفهانى مؤلف هداية المسترشدين به شيخ المحققين.
- از محقق داماد، مير محمدباقر حسینى، مؤلف القبسات به السيدالعلامة الداماد.
- از ميرزاى شيرازى بزرگ، تعبير به السيدالعلامة الشیرازی و گاهى بعض أعاظم العصر.
- از مرحوم نائينى صاحب فوائد الأصول تعبير به بعض أعلام العصر.
- از سيدمحمد مجاهد طباطبايى تعبير به السيد- قده - في المناهل.
اگر چه در پاورقى بحث اجتهاد و تقليد، مقصود از بعض الأعلام، شيخ انصارى دانسته شده، اما به نظر مىرسد با توجه به صفحات بعد كه از شيخ اعظم به كرات تعبير به شيخنا العلامة في رسالة العدالة شده است، اين نسبت صحيح نباشد و بايد فرد ديگرى مورد نظر مرحوم كمپانى بوده باشد.