نهجالبلاغة الثاني
نهجالبلاغة الثاني، كتابى است به زبان عربى، نوشته شيخ جعفر حائرى كه در آن برخى از سخنان امیرالمؤمنین على(ع)، به روش ابواب نهجالبلاغه سيّد رضى گردآورى شده است.
نهجالبلاغة الثانی | |
---|---|
پدیدآوران | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول (نویسنده) حائری، جعفر (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | نهجالبلاغه لمعة مختارة من الخطب و الکتب و الکلم القصار لسیدنا و مولانا أمیر المومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام، لم تذکر فی نهجالبلاغة ناسج علی منواله |
ناشر | موسسة دار الهجرة |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1410 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامهها علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 39/5 /ن9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب مشتمل بر است بر كلمۀ الناشر، مقدمهاى به قلم مؤلف و سه باب: خطبهها، نامهها و كلمات قصار.
گزارش محتوا
اثر حاضر در ادامه تأليفاتى است كه مشتمل بر سخنان اميرالمؤمنين(ع) است. چه، پيش از تأليف نهجالبلاغه حدود چهل كتاب، و پس از تأليف نهجالبلاغه حدود سى كتاب فراهم آمده كه مشتمل بر سخنان آن حضرت است. همچنين اين اثر در ادامه تأليفاتى است كه به روش ابواب نهجالبلاغه سيد رضى تهيه شده است.
بنابراين، نهجالبلاغه الثانى، از سويى در ادامه تأليفاتى است كه احتواء بر سخنان اميرالمؤمنين على(ع) است، و از سوى ديگر در ادامه آثارى است كه به روش ابواب نهجالبلاغه رضى فراهم آمده است.
همان گونه كه پيشتر اشاره رفت، كتاب حاضر در سه بخش و به سياق ابواب نهجالبلاغه تنظيم شده است: خطبهها، نامهها و كلمات قصار. در بخش اوّل، 139 خطبه و در بخش دوّم، 71 نامه و در بخش سوّم، 336 سخن كوتاه آورده شده است. همين جا مىتوان مقايسهاى كرد ميان تعداد فقرات اين كتاب با نهجالبلاغه رضى كه بر اساس چاپ صبحى صالح، مشتمل است بر 241 خطبه، 79 نامه و 480 سخن كوتاه. بنابراين، حجم نهجالبلاغه الثانى در حدود دو سوّم نهجالبلاغه و كمتر از آن است.
در نهجالبلاغه الثانى، از ميان خطبهها، بلندترين آنها خطبه 75 در شش و نيم صفحه، و كوتاهترين آنها، خطبه 38 در يك و نيم سطر است. همچنين از ميان نامهها، بلندترين آنها نامه 71 در هفت و نيم صفحه، و كوتاهترين آنها نامه 4 در يك سطر است. و نيز در ميان كلمات قصار، بلندترين آنها (يعنى به نسبت ديگر فقرات)، حديث 48 و 65 در يك و نيم صفحه، و كوتاهترين آنها حديث 76 و 78 و 134 و 320 شامل سه كلمه است.
بنابراين، اثر حاضر مشتمل بر بخشى از خطبهها و نامهها و كلمات قصار اميرالمؤمنين على(ع) است كه به گفته گردآورنده در نهجالبلاغه ياد نگرديده است.
كليه خطبهها، نامهها و كلمات قصار بدون سند آورده شده و گردآورنده هيچ توضيحى در اينباره نداده است. در عوض، مصادر يكايك خطبهها و نامهها و كلمات قصار در پايان كتاب نشان داده شده است. مصادر كتاب، متنوع است و از كتابهاى فريقين توأمان استفاده شده و غير از جوامع روايى، كتابهاى تاريخى را نيز شامل است. در ميان مصادر كتاب، بيشتر از اين آثار نقل شده است: شرح نهجالبلاغه از ابن ابىالحديد(و بيشتر بحث حكم منسوبه از آن)، غرر الحكم و درر الكلم از آمدى، مستدرك نهجالبلاغه از هادى کاشفالغطاء، نهجالسعاده فى مستدرك نهجالبلاغه از محمّدباقر محمودى.
برخى واژهها را گردآورنده در پاصفحه معنا كرده و گاه توضيحى كوتاه درباره برخى فقرات سخنان اميرالمؤمنين(ع) به دست داده است. همچنين برخى از گفتارهاى حضرتش را كه قريبالمضمون با نهجالبلاغه است و يا به گونهاى ديگر در نهجالبلاغه روايت شده، يادآورى كرده است.
ارزيابى و نقد نهجالبلاغه الثانى
1-نخستين نقص كتاب حاضر، معطوف به عنوان آن است: نهجالبلاغه الثانى. گو اين كه عنوان اين اثر بسيار پر جاذبه و تأمل برانگيز است؛ امّا با وجود اين، عنوان مناسب و زيبندهاى براى كتاب نيست و مؤلف نتوانسته است، از عهده چنين عنوان سترگى برآيد و بدان وفا كند. بديهى است، انتخاب عنوان مزبور براى كتاب حاضر بدان معناست كه اين كتاب، استدراك نهجالبلاغه و ادامه و تكمله كار سيد رضى است كه در آن فصيحترين و بليغترين سخنان اميرالمؤمنين(ع) كه از سيد رضى در نهجالبلاغه فوت شده، در اين اثر گرد آمده باشد. امّا اين اثر به هيچرو مشتمل بر چنين ويژگى نيست. بلكه مؤلف تنها به اين بسنده كرده كه پارهاى از سخنان اميرالمؤمنين(ع) را كه در نهجالبلاغه نيامده، در اين كتاب گردآورد و آن را به روش نهجالبلاغه در سه بخش خطبهها و نامهها و كلمات قصار تبويب كند.
2-گفتيم كه نهجالبلاغه الثانى عهدهدار انتخاب فصيحترين و بليغترين سخنان اميرالمؤمنين(ع) نيست. با وجود اين، برخى از خطبههاى آن حضرت در كتاب حاضر تقطيع شده و اسناد خطبهها نيز افكنده شده است. لابد مؤلف محترم با چنين شيوهاى قصد آن داشته كه كار خود را با كار سيد رضى، همانند كنند. ولى در پيش يادآور شديم كه مقصود سيد رضى از تقطيع خطبهها، عرضه فصيحترين و بليغترين بخش از خطابههاى اميرالمؤمنين بوده است. و نيز از همين رو بوده است كه وى اسناد خطبهها را افكنده و راويان آن را ياد نكرده است. امّا چون مؤلف اين اثر مقصود ادبى از تأليف كتاب حاضر نداشته و در صدد گزينش فصيحترين سخنان امام(ع) نبوده است؛ بنابراين، بهتر بود كه به تقطيع خطبهها و حذف سلسله راويان نمىپرداخت. اين شيوه، منافاتى با اختصار كتاب نيز نداشت. زيرا اساسا خطابههاى اميرالمؤمنين(ع) كوتاه بوده و ميانگين آنها يك دو صفحه است.
3-در نقل احاديث دقت كافى نشده و گاه كلمهاى تغيير يافته و يا از قلم افتاده و يا افزوده شده است.
4-در بخش حكمت نهجالبلاغه الثانى، احاديثى آورده شده كه عينا و يا با اندك تفاوتى در نهجالبلاغه مضبوط است. در حالى كه مؤلف، عنوان كتاب خويش را نهجالبلاغه الثانى گذاشته است. و اين بدان معناست كه احاديث آمده در اين اثر، در نهجالبلاغه نيامده است.
5-برخى احاديث در نهجالبلاغه الثانى، دو سه بار تكرار شده است.
6-در نقل منابع، كتاب اثبات الوصيه، بىترديد به مسعودى نسبت داده شده است.(ص 343)؛ امّا به گفته علامه امينى، و استاد صالحى نجف آبادى، اين كتاب از آن مسعودى(مؤلف مروج الذهب) نيست و كتاب وى، غير از اين كتابى است كه امروزه در دسترس است. براى اطمينان بيشتر مىتوان سبک ادبى و ساختار مضمونى كتاب مروج الذهب را با اثبات الوصيه مقايسه كرد.
وضعيت كتاب
كتاب مشتمل بر پاورقىهايى به قلم نویسنده و فهرست مطالب در انتها مىباشد.
منابع مقاله
1- اسفنديارى، محمد، از نهجالبلاغه اول تا نهجالبلاغه دوم، آينه پژوهش، خرداد و تير1370، ش7، ص44-59.
2- متن كتاب.