نشأة المدينة العربية الإسلامية الكوفة
نشأة المدينة العربية الإسلامية الكوفة، تأليف هشام جعيط نویسنده، مورخ و متفكر تونسى به زبان عربى است. نویسنده در اين اثر تاريخ كوفه را از زمان فتح عراق و تأسيس آن مطالعه و آن را از جنبههاى مختلف فرهنگى، اجتماعى و سياسى با تأمل در مراكز مهم تمدنى مشرق زمين و تأثيرات آنها در ايجاد اين شهر مورد بررسى قرار داده است.
نشأة المدینة العربیة الإسلامیة: الکوفة | |
---|---|
پدیدآوران | جعیط، هشام (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | نشاه المدنیه العربیه الاسلامیه |
ناشر | دار الطلیعة للطباعة و النشر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2005 م |
چاپ | 3 |
موضوع | کوفه - اوضاع اجتماعی کوفه - تاریخ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 79/9 /ک9ج7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
نویسنده كتاب را بدون هيچ مقدمهاى آغاز و آن را در هفت باب تدوين كرده است. مطالب هر يك از ابواب در چندين بخش تنظيم شده كه در گزارش محتوا به آنها پرداخته خواهد شد. در انتهاى اثر نيز پس از يك خاتمه كوتاه در دو بخش الحاقى، جايگاه كوفه در تاريخ اسلام و سياست و ايدئولوژى و فرهنگ اين شهر و همچنين تاريخچه حضور «قبايل يمنى» در كوفه و نقش فرهنگى و تمدنى آنها تبيين شده است.
گزارش محتوا
باب اول: نویسنده در ابتداى كتاب به تاريخ ايجاد كوفه در سال 17 هجرى/ 638 ميلادى و ارتباط تنگاتنگ تأسيس اين شهر با فتح عراق توجه داده است. وضعيت عراق پيش از فتح اسلامى و رويداد قادسيه كه سرنوشت مسلمانان و ايرانيان را تغيير داد، از ديگر مطالب اين باب است. مسلمين با فتح ايران ساسانى در پايان بخشيدن به دوران شاهنشاهى كهنسال ساسانى، وارث تمدن و فرهنگى غنى و بىسابقه گرديدند؛ قادسيه در عين حال نقطه بر خورد فرهنگ اسلامى با تمدن ايرانى بود. در بخشى از اين باب اسامى قبايلى كه واقعه قادسيه را مشاهده كردهاند و تعداد مردان آنها و تقسيمات قبيله در جدولى ارائه شده است. اعراب پس از واقعه قادسيه به سوى مدائن حركت كرده و بر اين شهر تسلط يافتند. بخش نهايى اين باب به چگونگى ايجاد كوفه و موقعيت جغرافيايى آن اختصاص يافته است.
باب دوم: در اين باب از كتاب به يك سؤال پاسخ داده شده است: آيا كوفه تنها يك شهر نظامى يا يك شهر حقيقى بوده است؟ اين مسئله با ترسيم نقشههاى از بازارها به عنوان عنصر اساسى در شهرسازى تبيين شده است. مسجد و قصر دو مكانى مهمى هستند كه در اين نقشه ديده مىشوند. نقشه جغرافيايى قبايل اين شهر بر حسب روايت سيف بن عمر از ديگر بخشهاى قابل توجه اين باب است.
هشام جعيط با استناد به اين متون و با احتياط ويژه خود مىنويسد: «سه عنصر به فضاي كوفه ابتدایی شكل مىدهند: نخست منطقه وسيع مركزي كه منطقهاي است، مذهبی و سیاسی؛ شامل مسجد و قصر، مركز تجمع امت و مقر فرماندهي. در فراسوي اين منطقه زمينهاي محل سكونت قبايل (خطط) كه حول اين هسته مركزي، مرزبندي شده و مشخص - كه گويي فضايي است مقدس- قرار گرفتهاند. در مرحله سوم كه يك عنصر در جداكننده و آمد و شدي (مناهج) وجود دارد و به سهم قبال فرديت مىبخشد و تجمع هر چه سريع تر مقاتله [مردم] را در فضاي وسيع مركز امكانپذير مىكند. مسلماً بايد پيرامون مباني اوليه چنين چشماندازي از خود سؤال كرد؛ اما ترديدي نيست كه ابتدا بايد وجود و حقيقت اين چشم انداز را دقيقاً مشخص ساخت».
به نظر جعيط طرح اوليه كوفه بىنهايت منظم بوده، مىتوانسته به ايجاد شهري بزرگ، كه دارای فضاي هندسي است، بىنجامد. تخطيط اوليه چون نطفهاي راستاي توسعه بعدي شهر را ديكته مىكند. اين شهر نمونهي اوليه شهرهای اسلامی است؛ اما چه نسبتي با شهرهای آيندهي اسلامی همچون قاهره دارد؟ از لحاظ مورفولوژي نمونه شهر كلاسيك اسلامی، چنان كه در مصر ديديم، قاهره به نظر انبوه و متراكم، درهم، نامنظم، پرپيچ و خم، پرآشوب و سراسر بن بست و دارای كوچههاي تنگ مىنمايد.
اين دگرديسي از يك سوي ادامهي الگوي اوليه است و از جهت ديگر با نظم ملحوظ در طرح اوليه كوفه تناقض آشكار و رابطهي معكوس دارد. با اين ملاحظات آيا «هندسهي تخطيط» مىتواند، نمونه اوليهاي براي معرفي يك شهر اسلامی از وراي گونههاي مختلف، مكاني و زماني آن باشد. اين سؤالي است كه بايد آن را در الزامات گوناگون آن مطرح كرد.
نویسنده معتقد است كه قبل از تأمل بيشتر در اين مسائل، بايد به الگوي بغداد نيز اشاره كرد كه به نظر مىرسد، پل رابطي است بين كوفه به عنوان نخستين شهر اسلامی و قاهره به مثابه آخرين نتايج تحولات تاریخی شهر در تمدن دورهي ميانه اسلام. بغداد و مورفولوژي آن شايد بتواند راز گسترش شهر اسلامی را از يك نظم اوليه به بىنظمي و در عين حال ويژگىهاي انضباط آخرين را توضيح دهد.
باب سوم: اينكه اين شهر را مىتوان به عنوان يك شهر اسلامى دانست يا بايد آن را نمونهاى از يك شهر شرقى به حساب آورد، مطلبى است كه به تبيين آن اقدام شده است. اين مطلب با توجه به فترات زمانى كه بر اين شهر گذشته و تأثيرپذيرى از يونان، بابل، بيزانس و يا عصر عباسى، مورد بررسى قرار گرفته است.
باب چهارم: در ابتداى اين باب به اين نكته مهم اشاره شده كه ايجاد كوفه به لحاظ مكانى و زمانى از يونان، فارس، بيزانس امپراتورى آن زمان متأثر بوده است. مفهوم «شهر» و و اقعيت آن در بلاد عرب موضوع ديگر مورد بحث مىباشد. نویسنده معتقد است كه اولين اصطلاحى كه عرب براى مفهوم شهر به كار برده است، «قريه» است نه كلمات مدينه و يا مصر. اين لفظ را قرآن كريم مكرر بر مدينه به معناى عام و خاص آن مثل مكه و طائف اطلاق كرده است. در حقيقت تجارب شهرهاى متعدد بلاد عرب به كوفه منتقل گرديد كه به جهت تبيين اين مسئله در انتهاى اين باب ويژگىهاى شهرهاى مكه، طائف و مدينه مورد بررسى قرار گرفته است.
باب پنجم: كوفه چهره حقيقىاش را در عصر اموى كسب كرد. اولين مورخينى كه از كوفه گزارش دادهاند: سيف بن عمر، ابىمخنف، يعقوبى و بلاذرى بودهاند. در تاريخ طبرى بين سالهاى 45 و 53 هجرى اثرى از ساخت مسجد كوفه و حتى بناء قصر وجود ندارد؛ اما مصادر مذكور همگى به ساخت مسجد اشاره كردهاند. در ادامه اين باب به جهت آشنايى با اماكن اصلى شهر كوفه در ضمن چند مرحله نهضت مختار تشريح شده است. در آخر نيز قيام شبيب مورد توجه قرار گرفته است.
باب ششم: تطورات اين شهر در خلال اعصار اموى و عباسى و تعداد ساكنين اين شهر در ضمن جداولى، همچنين تطورات بازار وانواع آن، تعداد مساجد كوفه، حمامها، بيابانها، ديوار و خندق از ديگر مباحثى است كه به دقت مورد مطالعه قرار گرفته است.
باب هفتم:
اين باب با عنوان كوفه نمونه شهر اسلامى مطرح شده است. مطالب اين باب در ضمن مقايسهاى بين كوفه و شهرهاى واسط و بغداد انجام پذيرفته است.
وضعيت
در پاورقى به قلم نویسنده آدرس مطالب و توضيح برخى الفاظ و اصطلاحات آمده است. در انتهاى اثر فهرست مراجع و مطالب كتاب آمده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.