ناسخ التواريخ
ناسخ التواريخ، تألیف محمدتقی لسانالملک سپهر، کتابی است در تاریخ عمومی عالم، از ابتدای آفرینش آدم تا سال 1267ق، که دربردارنده گزارش رویدادهای زمان مذکور است. کتاب توسط جمشید کیانفر تصحیح شده است.
ناسخ التواریخ | |
---|---|
پدیدآوران | سپهر، محمدتقی بن محمدعلی (نویسنده) کیانفر، جمشید (مصحح) |
ناشر | اساطير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1380 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام - تاریخ
چهارده معصوم خلفای راشدین صحابه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 17 |
کد کنگره | DS 35/63 /س2ن2 |
این کتاب که میتوان به اعتباری آن را در زمره تواریخ عمومی بشمار آورد، با دستور محمد شاه قاجار به میرزا محمدتقی خان سپهر و حمایتهای حاج میرزا آقاسی تألیف یافت[۱].
ساختار
کتاب ناسخ التواريخ، شامل سه دفتر است: دفتر اول از داستان هبوط آدم آغاز شده تا پیامبر خاتم پایان میپذیرد؛ دفتر دوم از زندگی پیامبر خاتم آغاز و به شهادت امام حسین(ع) ختم میشود و دفتر سوم به سلسله قاجاریه اختصاص یافته است.
گزارش محتوا
همانطور که گذشت ناسخ التواريخ شامل سه دفتر است:
دفتر اول (کتاب اول)، شامل دو مجلد است (منظور از مجلد در اینجا نسخه قدیم است و در نسخه کنونی مجلدها متفاوت است)؛ داستان هبوط آدم تا روزگار حضرت عیسی(ع) در مجلد اول و ظهور مسیح تا سرآغاز هجرت رسول اکرم(ص)، در مجلد دوم جای دارد.
مؤلف قصد داشت در کتاب دوم (دفتر دوم) حوادث آغاز هجرت رسول اکرم(ص) تا روزگار خود را در ده مجلد بنگارد، اما موفق به تألیف شش مجلد آن شد. این دفتر که سیر زمانی کتاب اول را میپیماید، مشتمل بر مجلدات ششگانهای است که تاریخ و سیره حضرت رسول از آغاز هجرت تا رحلت آن حضرت با ذکر اوصاف و متعلقات ایشان را در مجلد اول، تاریخ خلفای سهگانه و شرح حال صحابه و ایام مشهور و امثله عرب را در مجلد دوم، شرح حال علی بن ابیطالب(ع) را در مجلد سوم، شرح حال حضرت زهرا(س) را در مجلد چهارم، شرح حال امام حسن بن علی(ع) را در مجلد پنجم و شرح حال امام حسین(ع) را در مجلد ششم جای داده است.
ایشان کتاب دوم خود را در پایان حیات امام حسین(ع) رها کرد و کتاب سوم (دفتر سوم) خود را بیهیچ ربط و نسبت کرونولوژیک با دو کتاب پیشین، به تاریخ سلسله قاجاریه اختصاص داد و آن را در سه مجلد تألیف نمود که در مجلد اول به اصل و نسب قاجاران و چگونگی برآمدن آنها بر سریر قدرت تا پایان سلطنت فتحعلی شاه قاجار و در مجلد دوم به سلطنت چهارده ساله محمد شاه قاجار و در مجلد سوم به دوازده سال اول سلطنت ناصرالدین شاه پرداخته است[۲].
مؤلف در تألیف کتاب اول مبنای تاریخ را بر هبوط آدم گذارده و تا سال اول هجرت وقایع را ذیل گذشت ایام بر هبوط نگاشته؛ چنانکه ولادت رسولالله(ص) را برابر ششهزاروصدوشصتوسه سال بعد از هبوط آدم و ولادت امیرالمؤمنین(ع) را برابر ششهزاروصدونودوسه سال بعد از هبوط نگاشته است. بنابراین در کتاب (دفتر) اول، سال هبوط آدم صفی مبدأ تاریخ حوادث ایام بوده است. زمان نگارش کتاب (دفتر) دوم که از هجرت رسولالله شروع میشود، مبنای تاریخ را عوض کرده و هجرت رسول را مبنای تاریخ وقایع ایام در تألیف قرار داده است و حوادث ایام و روزگار را بر مبنای تاریخ هجری نگاشته است[۳].
ناسخ التواريخ، کتابی است که تداوم مطلب در آن هست. درست است که بخشهایی از کتاب (مجلدی که درباره پیامبر و خلفاست) به شخصیتهایی مثل حضرت علی(ع) اختصاص دارد و کتاب دوم (مجلد بعد از خلفا) مختص حضرت علی است؛ اما کتاب دوم از زمانی است که حضرت علی به خلافت میرسد. بنابراین اگر کسی در مورد قبل از خلافت حضرت علی، مطلبی بخواهد، باید به دو کتاب قبلی، یعنی کتاب پیامبر و خلفا مراجعه کند؛ پس یک تداوم مطلب در کل کار سپهر وجود دارد و نمیتوان گفت که سپهر صرفا در اینجا همه حرفها را زده و هرآنچه را که در یک کتاب نگفته، از آن غفلت کرده است.
در باب حضرت فاطمه(س)، عصارهای را در کتاب حضرت فاطمه میبینید؛ چراکه در کتاب رسولاللّه در باب تولد دخت گرامی حضرت رسول و در کتاب خلفا – بهخصوص در باب خلافت ابوبکر، خلیفه اول - در باب احتجاج حضرت فاطمه با خلیفه اول و عمر، مطالب زیادی هست؛ بنابراین سپهر از عنوان مجدد این مطالب در بخش کتاب حضرت فاطمه پرهیز کرده است. تا آنجا که استنباط میشود، سپهر دو خصیصه مشخص دارد: اولا بارها اذعان میکند که من تمامی منابع شیعه و سنی را دیدم و هر کجا که مطلبی بود، انتخاب کردم؛ مگر اینکه دو یا سه روایت دقیقا مثل هم باشد که از آن پرهیز کردم و یکی را انتخاب کردم. این امر در باب اشعار هم مصداق دارد. اگر شعری را با یک مضمون از یک شاعر آورده، از شاعر دیگر نیاورده است و اگر به فرض سه یا چهار شاعر اشعاری را در رثای حضرت فاطمه گفتند، از بین آنها دستچین کرده و گاهی تمام اشعار را هم منتقل کرده است. مسئله دیگر نگاه سپهر به خاندان نبوت است که در کمتر کتابی میتوان آن را دید. میتوان بهجرأت اذعان کرد که نگاه ایرانی به مذهب اسلام در کتاب سپهر بهطور کامل آمده است و کتاب مملو از این نگاه است. سپهر اساسا خاندان نبوت را، با دید ایرانی نگاه میکند و آنها را اصلا عرب نمیداند... آنگونه که سپهر عاشقانه و با دید یک ایرانی همچون ایرانیهای امروز به خاندان اهلبیت توجه داشت، منحصربهفرد است.
وی سعی داشته است جمیع روایات را بیاورد و در مورد برخی از روایات بهصراحت هم اظهار نظر میکند و میگوید: فلان قول مردود است یا معتبر؛ برخلاف مورخین دیگر. در جای دیگر، سپهر در پایان یکی از مجلداتش صراحتا میگوید: «من بنده حمل این مصائب را بر خویشتن نهادم و این جلد مبارک را در این زمان اندک به پای بردم و پیداست که این مقدار تحریر را با نگارش کثیر نقد کردم و سهچندان این مجلد را بر کاغذپارهها نگاشته و بیخطر گذاشتم»؛ یعنی تحریر اولیه سپهر چیزی حدود دو یا سه برابر کار فعلی او بوده و از میان این تحریرها در حقیقت این تحریر را انتخاب کرده؛ پس برخی از افتادگیها مربوط به این مسئله میشود[۴].
سپهر، در نگارش تاریخ پیامبر اسلام، آرا و عقاید علمای فریقین را مورد ملاحظه قرار داده و در تألیف کتاب خود، آرایی را که در باب آنها اتفاق نظر وجود داشته، بیکموکاست نقل کرده است و در مورد آنهایی که محل اختلاف بوده، ابتدا نظرات علمای اهل سنت و سپس آرای علمای شیعی را ذکر کرده و در نهایت به بیان اختلاف آرا و عقاید پرداخته است. سپهر برخلاف مورخان دیگر که شرح حال و حوادث ایام ائمه اطهار را ذیل حوادث ایام خلفای اموی و عباسی نگاشتهاند، حوادث روزگار خلفای اموی و عباسی را ذیل شرح احوال ائمه اطهار آورده است و در تألیف کتاب اول و دوم خود اکثر قریب به اتفاق کتابهای اهل سنت و شیعه را ملاحظه و بررسی نموده و در ضبط اسامی اشخاص و مکانها دقت کافی مبذول داشته است[۵].
در بخش تاریخ سلاطین قاجار، مواد اولیه نگارش ناسخ التواريخ (تاریخ سلاطین قاجار)، شامل مسموعات، مشاهدات، خاطرات و یادداشتهای شخصی مؤلف و برخی اسناد رسمی و نوشتههای تاریخی است. وقایع مربوط به قبل از حیات خود را نیز از مطالعه کتب تاریخی و گفتههای دیگران به رشته تحریر درآورده است. از دیدگاه ادبی نیز سبک نگارش کتاب، سبکی ترکیبی، شامل نثر قبل و بعد از مغول میباشد؛ بهعبارتدیگر ترکیب جملات، شبیه نثر قبل از مغول و واژهها و کلمات گاهی از نثر قبل و یا بعد از مغول انتخاب شده است؛ اما در مجموع به شیوهای روان به رشته تحریر درآمده است[۶].
این کتاب تنها منبع دوره قاجاریه است که به شرح مبسوط و مفصل وقایع تاریخی پرداخته و جزئیات حوادث را در متن خود نهفته دارد و یگانه مأخذی است که به ذکر اولاد و احفاد و زوجات شاهان قاجار در عصر خود پرداخته و پیرامون اصل و نسب و فرزندان و نتیجه و نبیره آنها سخن گفته است که برای آشنایی با وضعیت دربار قاجاریه در عهد سلاطین اولیه این سلسله متضمن اطلاعات بسیار خوبی است.
نکته برجسته و حائز اهمیت دیگر در تاریخ سلاطین قاجاریه سپهر، توجه به جنبشها و نهضتهای اجتماعی در این دوره است و اطلاعات ارزشمندی را در زمینه تاریخ اجتماعی ایران در این زمان ارائه میکند. فتنه بابیه در این اثر بیشترین حجم مطلب را به نسبت دیگر آثار عصر قاجار چون منتظم ناصری، حقائق الأخبار و مآثر الآثار، به خود اختصاص داده است. لازم به ذکر است که گرچه دیدگاه تعصبی لسانالملک نسبت به بابیه خاطره کینهتوزی نظامالملک نسبت به اسماعیلیه را در سیاستنامه در ذهن تداعی میکند، اما حاوی اطلاعات مفیدی پیرامون این ماجراست. این کتاب برخلاف مآثر الآثار که تنها به ذکر نام وقایع و شورشها اکتفا کرده و از تفصیل وقایع و علل بروز آن اجتناب نموده، علل و انگیزه شورشها و تضادهای درونی جامعه قاجار را نیز بیان کرده است. همچنین زمینه و روند روابط ایران و افغانستان در عهد ناصری، جریان محاصره و فتح هرات توسط حسامالسلطنه، هجوم انگلیسیها به مرزهای جنوبی کشور و شرح مفصل پایداری و رشادت دلاوران تنگستانی و فداکاری باقر خان تنگستانی، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار محققان میگذارد[۷].
وضعیت کتاب
مصحح محترم به هنگام گزینش و تدوین این مجموعه، برای پرهیز از خطای احتمالی، وقایع تاریخی این کتاب را با بسیاری از آثار و منابع تاریخی دیگر نظیر: تاریخ طبری، الكامل ابن اثیر، تاریخنامه طبری، تاریخ یعقوبی، التنبيه و الإشراف و مروج الذهب مسعودی، سیرت رسولالله قاضی ابرقوه، طبقات کبری ابن سعد، معلقات سبع، مغازی واقدی، أمثال القرآن الكریم و... مطابقت داده است و نیز با استفاده از فرهنگ لغت نفیسی، معین و منجد الطلاب، در پانوشتها معنی برخی از واژههای دشوار را روشن ساخته و به تبع از مؤلف، برای سهولت در قرائت صحیح اسامی اشخاص و مکانها و اشعار و ضربالمثلها اقدام به اعرابگذاری نموده است[۸].
ایشان در نقل قولها و روایات نیز بسیار دقت کرده و هرکدام را که صحیح بوده، باقی گذاشته و در هرکدام که اختلافی دیده، در پاورقی به توضیح آن پرداخته است[۹].
پاورقیهای کتاب علاوه بر موارد مذکور، به ترجمه لغات، رفع ابهام از متن، ترجمه آیات شریفه، مستند کردن برخی از مطالب و... اختصاص یافته است.
فهرست محتویات هر جلد در ابتدای آن جلد گنجانده شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- احمدی، حسین، نقد و نظری در باب کتاب «ناسخ التواريخ قاجاریه»، مجله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، دی 1379، شماره 39.
- کیانفر، جمشید، مقاله ناسخ التواريخ، مجله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مهر 1389، شماره 149.
- ناظمیانفرد، علی، «ناسخ التواريخ» (زندگانی پیامبر اسلام)، مجله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، آبان و آذر 1381، شماره 61 و 62.
وابستهها
ناسخ التواريخ، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلواتاللهعلیه