مناظرهها
مناظرهها اثر فارسى الياس جعفرى، مباحث و شبهاتى است كه بين مذهب شيعه با اهل سنت، اعم از وهابى و غيره، به صورت گفتوگوى دوستانه در مسجد برقرار شده است.
مناظرهها | |
---|---|
پدیدآوران | جعفری، الیاس (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | مناظراتی دوستانه میان برادران حقیقت پیرامون برخی از مسائل اعتقادی - مذهبی مکتب اهل تسنن وهابیو غیر وهابیو مکتب تشیع |
ناشر | مؤسسه دار الکتاب (الجزائري) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1374 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | اهل سنت - دفاعیهها و ردیهها
شیعه - دفاعیهها و ردیهها شیعه - مناظرهها وهابیه - دفاعیهها و ردیهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 212/5 /ج7م8 |
ساختار
كتاب شامل دو بخش مىباشد؛ در بخش اول، پس از پيشگفتار و مقدمهاى از مؤلف، به بحث و مناظره پيرامون مسائل مطرح شده بين مسلك وهابيت و مكتب تشيع پرداخته شده است. در بخش دوم، مناظره پيرامون برخى از مسائل مطرح ميان اهل سنت و مكتب تشيع است.
مباحث، شامل 9 جلسه دوستانه بوده كه به صورت گفت و شنود طرفينى صورت گرفته و هر كدام از طرفين با آوردن حجتها و استدلالهاى خويش، به بحث و بررسى موضوعات مذكور براى اثبات دعاوى خود پرداختهاند.
در اين كتاب، فرض بر اين قرار داده شده است كه اختلافات و تفرقههاى موجود ميان امت اسلام، قبل از علم و آگاهى يافتن به حق و حقيقت دينى مبتنى بر كتاب و سنت قطعى مىباشد.
در اين اثر، يك نحوه روياروئى فرهنگى- عقيدتى خاص و با سعه صدر كامل و به دور از هرگونه تعصب مذهبى و عناد و لجاجت عقيدتى و پافشارى غير مستدل و بىپايه بر مبانى فكرى و عقيده به معرض نمايش گذاشته شده است و اشخاص به بحث و مناظره با يكديگر نشستهاند تا بدين وسيله، حق را از ناحق بازشناخته و افكار و عقايد خود را از هر گونه فساد و بطلان فرهنگى و عقيدتى، غربال و پاكسازى نمايند.
افراد مناظره كنند در اين كتاب، افرادى هستند كاملا منصف و بيگانه با هر گونه لجاجت و سركشى علمى- مذهبى و دوستانى هستند كه علىرغم گوناگونى مكتب و مذهب، بر منباى اخوت و برادرى حقيقى دينى و واقعا دوستانه بر سر ميز مباحثه و مناظره نشسته و بىهيچ تعصب و عناد و با اشتراك مساعى، حقايق اسلامى كتاب و سنت را از روى ادله و براهين محكم و استوار تعليمات وحى و عقل و فطرت سليم، استخراج كرده و پس از تلقى علمى صحيح و درست آنها، با چشم جان و دل بدانها نظر افكنده و آنها را مذعن و معتقد مىگردند.
گزارش محتوا
افرادى كه در اين مناظرهها شركت دارند، عبارتند از چند نفر از چند مكتب عقيدتى چون وهابيت و اهل تسنن (غير وهابى) و چند نفر از اهل تشيع به نامهاى «شيخ آصف، احمد، شيخ اسعد، محمود و محمد» كه همگى از يك شهر بوده و در يك شهر زندگى مىكنند.
روزى محمد (كه شيعه مذهب بود) به دوست خود (احمد و محمود كه سنى مذهب بودند) رو كرد و چنين گفت:
از مهمترين و برترين صفات يك انسان واقعا مسلمان، حقخواهى و حقيقت طلبى او و سپس پيروى عملى از آن حق و حقيقت است، زيرا كه اين امر نشانگر آن است كه اولا اين انسان از تعصبات خشك و ميانتهى از مبانى و ادله صحيح و معتبر بدور است، ثانيا به هنگام يافتن حقيقت مستدل و مبرهن، بر اساس براهين عقل و شريعت، آن را با جان و دل پذيرا مىشود، گرچه بر خلاف تمايلات و گرايشات باطنى و فرهنگى خاص خود باشد. ثالثا در نتيجه آنچه كه گفته شد، هرگز از استماع و شنيدن اقوال مخالف مذهب و عقيده خود و تدبر و انديشه در آنها و نيز از ورود در مناظرات و مباحثات عقيدتى و فرهنگى كه بر اساس استدلال درست به آيات كريمه قرآنيه و احاديث نبويه صحيح و موافق با كتاب الله مىباشد، گريزان نبوده و با آن هيچگونه معارضت و مخالفتى نمىنمايد...
محمود گفت: اين مطلب مبناى بسيار خوبى است براى استحكام بخشيدن به بنيان دوستى و محبتى كه ميان خود ساختهايم و اگر آن را عملا در زندگى خود پياده نمائيم، براى هميشه اين بنيان خدا پسند ما را از گزند حوادث تلخ روزگار و فتنه انگيزىهاى نادانان متعصب، مصون و محفوظ مىدارد.
اين دوستان، پس از اين قرارى كه با هم گذاشتند، در مسجد جامع جمع شده و اولين جلسه خود را در روز جمعه برقرار كردند.
جلسه اول مناظره، پيرامون قول به جسمانیت خداى سبحان بود كه نتيجه خوشى داشت و پس از بحثى طولانى، به عدم جسمانیت براى وجود خداوند متعالم منتهى گشت.
جلسه دوم، به توحيد افعالى و مسئله جبر و اختيار سپرى شد و طرفين، ادعاهاى خود را آورند. مثلاًشيخ آصف مىگفت كه متأسفانه شما شیعیان انسان را در اعمال و افعال خود و از اين قبيل امور درونى و برونى او، مريد و مختار و موجودى داراى اراده و اختيار مىدانيد كه بر اين اساس، خود كننده و انجام دهنده آنها و انتخاب كننده نوعيت، كيفيت و... آنها است و اين به معناى خالقيت انسان است نسبت به اعمال و افعال و ديگر متعلقات درونى و برونى خود.
مباحث در جلسه دوم ختم نشد و به جلسه سومى كشيده شد. در جلسه سوم، به بحث توحيد در عبادت، موارد و مصاديق نقض آن نزد اهل تشيع، پرداخته شد. در اين راستا، بحث به مبحث توسل نيز كشيده شد و در ادامه به شفاعت پرداخته شد.
در جلسه چهارم، مباحثى پيرامون شفاعت، مسئله نذرها، سوگند يادكردن، تبرک جستن، بزرگداشتها و... مطرح شده است.
در جلسه پنجم، به اتهاماتى كه بر شيعه و مكتب تشيع وارد گشته، پرداخته شده است. شيخ آصف در اين جلسه، مطالب خود را به عنوان سوال از محمد پرسيد. از جمله اين كه موسس مذهب تشيع، عبدالله بن سباء يهودى است كه معتقد به الوهيت حضرت على(ع) بوده و هم او بوده است كه براى اولين بار مسئله وصايت ايشان را مطرح كرده است. همچنين ايراد و اشكال ديگرى كه بر شيعه وارد شده، اين است كه ايشان قائل به تحريف قرآن كريم و عدم صحت قرآنى مىباشند كه هم اكنون در دست مسلمانان است اما محمد به خوبى پاسخ مىدهد كه اينها، اتهاماتى است كه به مذهب تشيع زده شده است.
وى همچنين اشكال ديگر را مطرح نموده كه شیعیان قائل به «بداء» مىباشند و اين مساله نسبت دادن جهل به خداى سبحان است و بر همين اساس، بسيارى از اهل سنت، قائلين به آن را تكفير نمودهاند.
محمد، پاسخ مىدهد كه اين هم به صورت صحيح ارائه نشده است. شما «بداء» را به معناى بروز و ظهور راى و نظر جديد براى خداوند سبحان كه قبلا آن را دارا نبوده مىگيريد و آن را به ما نسبت مىدهيد كه گويا ما نيز بداء را به همين معنى و مفهوم گرفته و مىگيريم و بر همين اساس ما شیعیان را آماج حملات بسيار شديد و تكفير قرار مىدهيد و حال اين كه اگر اندك توجهى به كتب تفسيرى كلامى ما مبذول مىداشتيد، شايد با به خرج دادن مقدارى انصاف، ما را اين گونه متهم به كفر نمىكرديد.
در ادامه اين بخش، به شبهاتى پيرامون تقيه، متعه، مقام عصمت و امامان شيعه پرداخته شده است.
بخش دوم كتاب به بحث و مناظره پيرامون برخى از مسائل مطرح ميان اهل سنت و مكتب تشيع اشاره شده است.
در اين جلسات، از ادله مشروعيت و حقانيت خلافت و زمامدارى خلفاى ثلاثه و همچنين پيرامون سيره علمى و عملى ايشان و استدلال به آنها سخن گفته شده است.
همچنين به مباحثى پيرامون آيات ولايت، تطهير و... كه به اثبات ولايت اهلبيت(ع) مىانجامد و مباحثى پيرامون حديث مشهور غدير و برخى از اشكالات بر دلالت اين حديث، حديث سفينه، ثقلين، مصيبت يوم الخميس و جريان معارضت عمربن خطاب با رسول خدا(ص) پرداخته شده است.
نتيجه اين مباحث آن بود كه در پايان آن، تقريبا كل حضار، به استثناء برخى از آنان، تمسك صادقانه خود را به قرآن و عترت طاهره(ع) اعلام كرده و بدينسان اذعان و اعتقاد قلبى و معرفتى خويش را به ولايت و امامت معصومه و حقه حضرات ائمه(ع) به معرض نمايش گذاشتند.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.
پاورقىها مربوط به ذكر اسانيد مىباشد.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.