مصابيح الأصول
مصابيح الأصول، به زبان عربى، تقرير مباحث اصول فقه آيتالله سيد ابوالقاسم خويى است كه توسط آيتالله علاءالدين بحرالعلوم، به نگارش درآمده و مباحث الفاظ از اصول فقه را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است.
مصابیح الأصول | |
---|---|
پدیدآوران | بحرالعلوم، علاءالدین (مقرر) خویی، ابوالقاسم (نویسنده) |
ناشر | مرکز نشر الکتاب |
مکان نشر | تهران - ایران |
چاپ | 1 |
موضوع | اصول فقه شیعه - قرن 14 مباحث الفاظ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 159/8 /خ9م6 1300 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
نگارنده، ضمن مطرح كردن ديدگاههاى آيتالله سيد ابوالقاسم خويى در هر مسئله، به نقض و ابرام نظريات برخى ديگر از علماى مشهور اصول فقه، مانند شيخ مرتضى انصارى، آخوند خراسانى، ميرزاى قمى و صاحب «فصول» نيز اشاراتى نموده و به يك جمعبندى نهايى در بحث مىرسد.
گزارش محتوا
در ابتداى كتاب، مقدمهاى كوتاه در مورد اهميت علم اصول فقه در كشف و استنباط احكام شرعى ارائه شده، سپس به اقسام مسائل اين علم، موضوع، غايت و تعريف آن پرداخته شده است. نگارنده، به فرق ميان علم اصول فقه و ساير علوم از لحاظ موضوع و غايت اشاره نموده و برترى آن را بر ساير علوم تصوير نموده و مرتبه آن را بالاتر از همه علوم دانسته است.
در ادامه به بحث در مورد عوارض ذاتى پرداخته و تمايز علوم از يكديگر را به تمايز همين عوارض ذاتى دانسته و موضوع علم اصول فقه را بررسى نموده است، سپس كلياتى از مباحث مقدماتى علم اصول را ارائه كرده و در ابتدا احكام وضع و اقسام دلالت لفظ بر معنى را بيان كرده و تقسيمات وضع به لحاظ لفظ و معنا را ذكر كرده است. در همين زمينه، وى، به بحث در مورد معناى حرفى پرداخته و اقوال مختلف در اين زمينه را منعكس كرده و ديدگاه خود را در مورد معناى حرفى و كيفيت وضع در حروف و اقسام آن بيان مىنمايد.
در قسمت بعدى كتاب، نویسنده، به بحث در مورد استعمال پرداخته و استعمال لفظ در معناى حقيقى و مجازى را مربوط به اراده فرد استعمال كننده دانسته و چگونگى شناخت حقيقت از مجاز را از طريق تبادر، اطّراد، صحت حمل و عدم صحت سلب عنوان كرده و كيفيت وضع در مركبات را نيز بيان نموده است. نگارنده، در ادامه مباحث مربوط به وضع، به بررسى كيفيت وضع در الفاظ عبادات و معاملات پرداخته و در صدد اثبات حقيقت شرعيه براى اين الفاظ برآمده است.
وى، در بحث صحيح و اعم، معناى صحت را عبادات و معاملات بيان كرده و اقوال مختلف را در مورد وضع الفاظ براى صحيح يا اعم و تعيين قدر جامع در عبادات و ثمره نزاع در مسئله مزبور را بيان كرده است.
در ادامه، وى، به بحث در مورد اشتراك لفظى مىپردازد و استعمال لفظ در بيش از يك معنا را از نظر اصولى دنبال كرده و نمونههايى از آن را در قرآن مطرح مىكند. بحث در مورد مشتق و اختلاف مبادى مشتقات و عدم دلالت فعل بر زمان و وضع مشتق براى خصوص ذات متلبس بالمبدأ فى الحال يا اعم از آن و ما انقضى عنه التلبس، آخرين مبحث از مباحث مقدماتى است.
آنگاه، نگارنده، به بحث در مورد اوامر و دلالت صيغه امر بر طلب و اراده پرداخته و ادله قائلين به جبر و تفويض و امر بين امرين را بررسى نموده و در مورد جملات خبريهاى كه در مقام طلب استعمال مىشوند و دلالت صيغه امر بر مره و تكرار و فور تراخى در حالت اطلاق، بحث كرده است. وى، مقتضاى اطلاق صيغه امر، را وجوب نفسى تعيينى عينى ارزيابى كرده و از امر عقيب حظر و امتثال بعد از امتثال سخن گفته است.
بحث در مورد إجزاى امر ظاهرى و اضطرارى از امر واقعى و مقدمه واجب از مباحث بعدى كتاب است كه در ضمن آن، اقسام واجب، مانند واجب مطلق و مشروط، واجب معلق و منجز، واجب نفسى و واجب غيرى و واجب اصلى و تبعى بيان گرديده و نوع وجوب مقدمه نسبت به ذى المقدمه، وجوب غيرى و تبعى ذكر شده و وجوب مقدمه نيز اثبات شده است.
نگارنده، در مورد وجوب مقدمه، به ديدگاههاى برخى از علماى اصول، مانند صاحب «فصول» و... اشاره نموده و كيفيت وجوب مقدمه واجب را از نظر آنان بيان كرده و تعلق ثواب بر مقدماتى مانند وضو را بررسى نموده است. در زمينه بحث در مورد وجوب مقدمه واجب، نگارنده، به مباحث ديگرى مانند شرط متأخر، شرايط مأموربه و شرايط حكم، محال بودن رجوع قيد به مفاد هيئت، ضرورت رجوع قيد به ماده امر، مقتضاى اصل عملى در مورد نوع وجوب مقدمه نسبت به ذى المقدمه، اشكالات وارد شده در مورد عبادى بودن طهارات سهگانه(وضو، غسل و تيمم)، ادله محال بودن واجب بهصورت معلق، تعلق ثواب بر واجب غيرى و تبعى، اعتبار قصد توصل در مقدمه واجب، ثمره بحث در مورد مقدمه واجب و نوع وجوب آن و تأسيس اصل در مقدمه واجب نيز پرداخته است.