كتاب الخمس (منتظری)
كتاب الخمس، تعلیقه آیتالله حسینعلی منتظری بر «العروة الوثقی» سید محمدکاظم یزدی است که به زبان عربی، در یک مجلد منتشر شده است. امتیاز این طبع از کتاب، با طبع پیش از آن این است که بحث خمس از کتاب «ولایت فقیه» نویسنده به آن افزوده شده است.
كتاب الخمس | |
---|---|
پدیدآوران | منتظری، حسینعلی(نویسنده) یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | العروة الوثقی. برگزيده. کتاب الخمس. شرح |
ناشر | دار الفکر |
مکان نشر | ايران - قم |
چاپ | 2 |
موضوع | انفال
خمس فقه جعفری - قرن 14 يزدي، محمدکاظم بن عبدالعظيم، 1247؟ - 1338؟ق. العروه الوثقي - نقد و تفسير |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 183/5 /ي4 ع40238 |
نگارش کتاب بدینترتیب است که متن کتاب مکاسب در بالای صفحه و حاشیه در ذیل صفحه آمده است. آدرس آیات و روایات در پاورقی و فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است.
یکی از مباحث مهم خمس، بحث «مستحق خمس» است. به تعبیر صاحب عروه: «مستحق خمس کسی است که از طریق نسب پدری به هاشم اتصال یابد. پس اگر از طریق مادر هاشمیباشد، خمس بر او حلال نیست، بلکه زکات بر او حلال است». نویسنده در شرح عبارت عروه آورده است که تعلق خمس به کسانی که از لحاظ نسب پدری هاشمی باشند، مشهور است، بلکه به عموم فقیهان شیعه نسبت داده شده است؛ غیر از سید مرتضی، اما سید مرتضی نیز در مطلب بالا با دیگران اختلاف ندارد، بلکه اختلاف او بر سر این مسئله است که آیا فرزند دختری، حقیقتاً فرزند است یا خیر[۱].
سپس پس از چند سطر چنین ادامه میدهد: «همانا ملاک و معیار در خمس انتساب به هاشم است و موضوع حکم عنوان هاشمی میباشد؛ چنانکه بر این مطلب روایت موثقه زراره از امام صادق(ع)، شهادت میدهد که آن حضرت فرمود: اگر عدالتی وجود داشت، هاشمی و مُطلبی به صدقه احتیاج پیدا نمیکردند. لفظ بنیهاشم، دارای معنای خاص و اضافی نیست، بلکه دارای معنای اسمی است؛ مانند بنیتمیم، بنیاسد و نظیر اینها. مراد از بنیهاشم، قبیله و عشیرهی خاص میباشد. بدیهی است که عشایر و قبایل بهوسیله پدران از هم امتیاز داده میشوند، نه بهوسیله مادران؛ مثلاً کسی که پدرش از بنیتمیم باشد و مادرش از بنیاسد، به چنین کسی تمیمی گفته میشود، نه اسدی»[۲].
وی اضافه میکند: «اگر گفته شود، از ظاهر اخبار و روایات استفاده میشود که موضوع حکم در باب خمس، آل محمد و اهلبیت و نزدیکان اوست و این عناوین شامل کسانی هم که از طریق مادر هاشمی محسوب میشوند، میگردد؛ در جواب خواهم گفت: آنچه که قطعی است، چنانکه از اخبار نیز استفاده میشود، موضوع خمس کسی است که صدقه بر او حرام است و موضوع حرمت صدقه نیز تمام بنیهاشم میباشند؛ گرچه عباسی یا حارثی یا لهبی باشند؛ چنانکه این مطلب در جای خود به اثبات رسیده است. پس شاید ذکر واژه های: آل، اهل، اهلبیت، ذریه و مانند اینها از جهت احترام و توجه خاص به شأن و مقام اهلبیت از بین بنیهاشم باشد؛ والا موضوع اصلی در خمس عنوان هاشمی میباشد[۳].
یکی از مباحث مهمی که در موضوع خمس مطرح است، «حکم خمس در عصر غیبت» است. نویسنده، چهارده فتوا و نظریه را به نقل از صاحب حدائق ذکر میکند و دو نظریهی دیگر را هم از فقیهان متأخر به آن اضافه میکند:
- صاحب جواهر الكلام و صاحب مصباح الفقيه از عالمان قرن چهاردهم نظر دادهاند که سهم سادات به خودشان داده شود و سهم امام از جانب وی صدقه داده شود.
- جمعی بر این عقیدهاند که سهم سادات به آنان پرداخت گردد و سهم امام در جایی مصرف شود که علم به رضایت امام(ع) وجود داشته باشد؛ مانند تکمیل و تتمیم حصهی سادات یا کمک به فقرا یا ادارهی حوزههای علمیه و هر امری که موجب استحکام دین شود[۴].
محشی پس از ذکر دیدگاههای شانزدهگانه، همهی آنها را نادرست دانسته و فرموده: تمام نظریهها مبتنی بر تقسیم خمس بر دو قسمت است که یکی را مال شخصی سادات فقیر و یتیم و درراهمانده دانستهاند و قسمت دوم را مال امام؛ درحالیکه خمس نه مال شخصی سادات است و نه ملک شخصی امام، بلکه خمس یک حق وحدانی است که برای منصب امامت و حکومت اسلامی، جعل و تشریع شده است. انفال و سایر مالیاتهای شرعی نیز به همین صورت میباشد. متصدی دخل و خرج خمس و انفال کسی است که حکومت و ادارهی جامعه را برعهده دارد؛ بهعبارتدیگر، خمس و انفال، اموال عمومی میباشد که باید در اختیار حاکم و زمامدار جامعه قرار گیرد[۵].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. پاورقیها به ذکر منابع روایات اختصاص یافته است.
پانویس
منابع مقاله
متن کتاب.
وابستهها
المرتقی إلی الفقه الأرقی: كتاب الخمس