تاریخ ذوالقرنین
تاريخ ذوالقرنين، اثر ميرزا فضلالله شريفى ذهبى خاورى شيرازى، با تصحیح و تحقیق ناصر افشارفر در دو جلد با موضوع تاريخ خاندان قاجار منتشر شده است.
تاریخ ذوالقرنین | |
---|---|
پدیدآوران | خاوری شیرازی، فضلالله بن عبدالنبی (نويسنده) افشارفر، ناصر (محقق) |
ناشر | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1380 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-422-089-7 |
موضوع | ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق. - جنگ با روسیه، 1218 - 1228ق.
ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق. - سال شمار نثر فارسی - قرن 13ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | DSR 1342 /خ2ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
خاورى كتاب را به سبک سالنامه نگاشته و براى هر سال بهاريهاى آورده و سعى كرده است كه در اين بهاريهها، فنون و صنايع ادبى و نثر مسجع را به كار گيرد و در ضمن وصف بهار، چمن، مرغزار، گشت و گذار، اوضاع روزگار را نيز با صنعت ايهام به صورت تفال يا تطير بيان نمايد و به عبارت ديگر، هر بهاريه مطلعى است كه به صورت چكيده از وقايع خوب يا بد آن سال خبر مىدهد.
مؤلف مىگويد: «بنيان كتاب را بر دو جلد و يك خاتمه نهادم. جلد اول در وقايع قرن اول از دولت ابد مدت خسروانى (1312-1342ق) و جلد ثانى در ايراد اوضاع قرن ثانى از شوكت جاويد مبانى و خاتمه در ذكر شمايل و مآثر و تعداد اولاد امجاد و نباير و نتايج حضرت صاحبقرانى، جلد اول را نامه خاقان ناميدم و جلد ثانى را رساله صاحبقران نام نهادم و هر دو جلد را جامعا تاريخ ذوالقرنين لقب دادم».
خاورى واژه ذوالقرنين را از قرآن به عاريت گرفته و مقصودش از ذوالقرنين، فتحعلى شاه است كه دو قرن حكومت كرد، البته قرن عربى كه سى سال است؛ هر چند كه حكومت او در سى سال دوم از هشت سال (1342-1350) فراتر نرفت و لذا مؤلف، سالهاى باقيمانده از قرن دوم را به ذكر تاريخ حكومت محمد شاه قاجار اختصاص داده است.
گزارش محتوا
مؤلف در آغاز سخن در جلد اول، خطبهاى در ثنا و ستايش خداوندى و مدح پيامبر(ص) و معصومين(ع) مىآورد و پس از مدح فتحعلى شاه و ذكر القاب او، به بيان شرح حال خود و چگونگى راه يافتنش به دربار فتحعلى شاه مىپردازد. آنگاه به توصيف اوضاع مملكت ایران به ذكر نسب ايل قاجار پرداخته و از زمان فتحعلىخان قاجار كه معاصر شاه طهماسب سوم صفوى و نادر افشار بود، توضيح را بيشتر نموده و پس از ذكر مرگ وى و سپس محمدحسن خان و ايام اسارت آقا محمدخان و حسینقلى خان جهانسوز در شيراز و مرگ كريمخان و پايان حكومت زنديه و شرح نسبتا مبسوطى از ايام حكومت آقا محمدخان و چگونگى مرگ وى بهاريه 1212ق را آعاز و تا پايان سال 1241ق سال به سال وقايع را توضيح داده و نام اين جلد را كتاب «نامه خاقان» لقب داده است.
در اين جلد، چگونگى به تخت نشستن فتحعلىشاه، دفع مدعيان سلطنت و روابط با مخالفين كه سالها شاه را سرگرم نموده، جنگهاى ایران و روس كه زمينهى ارتباط با فرانسه و گسترش روابط خارجى را با انگليس فراهم مىنمايد تا زمينه عهدنامهى گلستان با روسيه تزارى و بستن عهدنامهى مفصل با انگليس، قتل گريبايدوف و بسيارى از مسائلى كه در اين دورهى حساس در جلد اول مطرح مىشود.
جلد دوم، از بهاريهى 1242 تا پايان عمر شاه رويدادها را بررسى مىنمايد. اين جلد به «رسالهى خاقان» نامگذارى شده و علاوه بر اين چند سال پايان سلطنت و يكى دو سالى كه از آغاز سلطنت محمد شاه را بيان كرده، داراى «خاتمه» اى نيز هست.
در اين جلد، جنگ دوم ایران و روس، عهدنامهى تركمانچاى، تجديد نظر در عهد نامهى مفصل، درگيرىهاى ایران در هرات و مرگ عباس ميرزا و نايبالسلطنه كه يك سال قبل از مرگ شاه اتفاق افتاد، چگونگى تشييع جنازهى شاه با وحشت از اصفهان به قم، حضور محمد شاه در تهران و تاجگذارى وى، عزل و قتل ميرزا ابوالقاسم فراهانى صدراعظم محمد شاه و صدراعظمى ميرزا آقاسى و ضميمه خاتمه كتاب.
خاتمهى كتاب كه ادامه جلد دوم است كه در آن صفات شاه، زنان و مطربان و خنياگران شاه نام و توصيف شدهاند. در بخشهاى ديگر اين ضميمه شرح حال و تعداد اولاد ذكور و اناث، نوادگان يا نباير و عموها و عموزادگان شاه، نام و وصف شدهاند.
ويژگى كتاب
از ويژگىهاى ادبى اين كتاب، نثر مسجع بهاريهها است كه مؤلف جهت نشان دادن فضل و توان علمى خود آورده كه البته حالت كليشهاى به خود گرفته و از واژههاى تكرارى استفاده كرده است؛ گر چه در اين ميان عبارتهاى بكر و شيوا و تصاوير زيبايى نيز خلق كرده است.
مؤلف در جاى جاى اين كتاب شواهد شعرى آموزندهاى را از خود و يا به نقل از ديگر شاعران ذكر كرده كه قابل تامل است. و نيز قطعات و قصايدى در مدح، ذم، ولادت، درگذشت و ماده تاريخهاى ولادت يا در گذشت شاهان، شاهزادگان و امرا و دوستان خويش، براى دريافت صله و انعام يا از روى علاقه، سروده است.
اين كتاب را مىتوان دايرةالمعارفى از مقولات مختلف فرهنگى، اجتماعى، روابط بين دول، سلسله مراتب حكومتى و وقايع تاريخى دانست كه براى محققان شايان توجه و تحقيق است.
در پايان كتاب نيز فهرستى از اشخاص، ايلات، جاىها (مكانها)، كتابها، اصطلاحات، و منابع و مآخذ ذكر شده است.